داور جایزه جلال: آثار ضعیف می بود، به زحمت تا مرحله نامزدی رسیدند/ خیز موفق زنان نویسنده در داستان مختصر

داور جایزه جلال: آثار ضعیف بود، به زحمت تا مرحله نامزدی رسیدند/ خیز موفق زنان نویسنده در داستان کوتاه


به نقل از خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم ‌، شانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد فردا چهارشنبه با معارفه برگزیدگان به کارخود آخر می‌دهد، تعداد آثار رسیده به دبیرخانه این دوره جایزه ۲ هزار و ۸۹۰ تاثییر بوده است،‌ در قسمت مستند‌نگاری ۸۹۳ تاثییر، در قسمت نقد ادبی ۸۳ تاثییر، در قسمت داستان بلند و رمان ۱۴۷۱ تاثییر و در قسمت مجموعه داستان مختصر ۴۴۳ تاثییر برسی شده‌اند.در قسمت داستان مختصر این دوره باز هم با کمترین تعداد نامزدها روبه رو هستیم. داوران به معارفه تنها ۲ نامزد اکتفا کرده‌اند و تا این مدت اشکار نیست در این قسمت ناظر تاثییر برگزیده یا با لیاقت تقدیر هستیم یاخیر.

نخستین دوره داستان مختصر ایرانی از سال ۱۳۰۰ با کتاب «یکی می بود یکی نبوده است» جمالزاده اغاز شد‌. در دهه‌های ۴۰ تا ۷۰ اوج داستان‌نویسی در ایران می بود. بعد از انقلاب نیز داستان‌نویسی در ایران رشد داشته است؛ یقیناً این رشد با فراز و فرودهای بسیاری، خصوصاً در دهه حاضر، همراه بوده است. از ابتدای دهه ۹۰ داستان‌های پرشماری با ورود جوانان به عرصه داستان‌نویسی انتشار شده است؛ داستان‌هایی که به باور منتقدان عجول بودن نویسندگانش برای انتشار کردن آنها آفتشان شده است. طبیعی است هنگامی که تاثییر ادبی قبل از رسیدن به پختگی کامل داخل چرخه توزیع ‌بشود،‌ با حجم زیاد ولی ضعیف داستان‌هایی روبرو هستیم که به کلیت هویت داستان مختصر صدمه می‌رسانند.  

صدمه فرد دیگر که برای داستان مختصر در ایران در سال‌های تازه برشمرده می‌بشود،‌ نازل و شخصی بودن دغدغه‌ها و قضیه نویسندگان است‌. دردمندی و رسالت اجتماعی بر خلاف دهه ۴۰ تا ۷۰ امروز کمتر در داستان‌های مختصر ایرانی مشاهده می‌بشود.  به باور داوران جشنواره‌های گوناگون ادبی داستان ایرانی که به مزیت اقلیم، گویش، باورمندی، سبک زندگی، معنویت، شگفتی‌آفرینی و عناصر مهم فرد دیگر مفتخر بوده است‌، اکنون در سال‌های تازه به سمت پیروی یا الهام گرفتن محض از مثالهای موفق ادبیات غرب پیش می‌رود به نظر می‌رسد، همین دقت صرف به عنصر ساختار تا حدودی جهت شده است که هویت و اقتدار داستان ایرانی خدشه‌دار بشود.

 جایزه جلال که به گفتن با اهمیت ترین جایزه ادبی سرزمین در سال به بازدید آثار انتشار شده در سال ماقبل خود می‌پردازد، نیز در سال‌های تازه در بیانیه‌های هیئت داوران خود به کم شدن داستان ایرانی اشاره کرده است. اکنون در اغاز اختتامیه شانزدهمین دوره آن هستیم و هیئت داوران این قسمت شامل حبیب یوسف‌زاده،‌ مهدی کفاش و محمد رکنی دو کتاب «از قبل یکشنبه می‌بشود» نوشته علی شاهمرادی از نشر خزه و «عاصف و الدار» نوشته محمدقائم‏ خانی از نشر صاد را به گفتن نامزدهای این قسمت معارفه کرده است.

مهتاب من از تنسیم به همین مناسبت با حبیب یوسف‌زاده داور این قسمت درمورد کم و کیف آثار این قسمت او مباحثه کرده است،‌ این او مباحثه به شرح ذیل است:‌

جناب یوسف‌زاده درمورد حالت آثار برسی شده در قسمت داستان مختصر شانزدهمین جایزه جلال را به لحاظ مقداری و کیفی چطور برسی می‌کنید؟

از بین بیشتر از ۴۰۰ اثری که به دبیرخانه ارسال شده است،‌ تعداد ۱۴۴ تاثییر از ریزش اولیه به مرحله قضاوت رسیدند که به نظر من همین قدر مجموعه داستان برای هر کشوری مغتنم است و انتظار نمی‌رود که به لحاط عناوین رشد بیشتری داشته باشیم،‌ بلکه در نقطه روبه رو یعنی در کیفیت باید انتظار ارتقا داشته باشیم.

متاسفانه در حوزه کیفی نمی‌توان زیاد امیدوارانه سخن بگویید کرد،‌ تا جایی که بنده کارها را برسی کردم،‌ دوستان نویسنده ما به سمت پست مدرن‌نویسی گرایش اشکار کرده‌اند. زیاد تر دیدگاه‌های فلسفی و جامعه‌شناختی خود را در قالب داستان مختصر گفتن کرده‌اند‌، به همین علت کارها زیاد به دل نمی‌نشیند، اصول اولیه و بدیهی داستان مختصر که همه می‌دانند و عبارت است از: غافل‌گیری، وحدت تاثییر؛  درگیری مخاطب رو … طبق معمولً در داستان‌ها اندک دیده خواهد شد. گویی نویسندگان این داستان‌ها ترجمانی از نگاه‌های فلسفی خود را در قالب عبارات نقل می‌کنند.

نویسندگان داستان مختصر ایرانی ادای فلاسفه را در می‌آورند

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

در واقع  زیاد تر نویسندگان ما ادای فلاسفه را درآورده بودند،‌ چرا که اگر نگاه فلسفی در کار حاکم باشد و به نحو مساعد به آن پرداخته بشود، ما با یک تاثییر فاخر روبه رو خواهیم می بود،‌ همان طور که  ما در متون کهن در آثار عطار ناظر دیدگاه‌های فلسفی هستیم که مباحث عرفانی را نقل می‌کند و دایره مخاطبانش عموم مردم می باشند.

اما در داستان‌های امروزی پیچش‌های شگفت و غریبی بنام دیدگاه‌های فلسفی در متن وجود دارد که زیاد تر مناسب خواصی که در فلسفه غور کرده‌اند،‌ است،‌ نه عوام. در حالی که ماموریت ادبیات این نیست که برای خواص بنویسد،‌ ادبیات ماموریت دارد با کلیه آحاد جامعه ربط برقرار کند.

عمده آثار ساختار داستان‌مختصر را مراعات نکرده بودند

به لحاط فنی این داستان‌ها چطور بودند؟ آیا به لحاظ فنون ادبی و ساختار استاندارد بودند؟

به لحاظ فنی و ساختاری حالت بینابین می بود‌، کمتر از ۵۰ درصد داستان‌ها به مراعات استانداردها و روشهای نگارش پرداخته بودند،‌ عمده داستان‌ها ساختار داستان‌مختصر را مراعات نکرده بودند،‌ برای نمونه ۹۸ صفحه داستان را به همراه دو داستان دیگر در قالب یک کتاب انتشار کرده و اسم مجموعه داستان مختصر روی آن گذاشته بودند.

یکی از انتقادات داوران در سال‌های قبل به اختصاصی دربخش رمان گرته‌برداری نویسندگان ازداستان‌های غربی می بود‌، آیا در این دوره نیز در حوزه داستان مختصر با آن روبه رو بودیم؟

به لحاظ نوشته من در داستان مختصر کمتر گرته‌برداری را دیدم، زیاد تر آثار به مسائل بومی پرداخته بودند؛ فقط نویسنده نتوانسته می بود از مسئولیت تاثییر بربیاید، بودند نویسندگانی هم که حق نوشته را ادا کرده باشند اما عمدتاً اینچنین نبوده است و جذابیت ملزوم را نداشتند.

منفعت گیری از زبان فاخر نقطه قوت داستان‌های مختصر

 اگر بخواهید از یک نقطه قوت در داستان‌های مختصر انتشار شده در سال ۱۴۰۱ که در این دوره برسی شدند،‌ نام ببرید،‌ به چه موضوعی اشاره می‌کنید؟

احتمالا با اهمیت ترین نقطه قوت،‌ این می بود که به لحاظ نشر، زبان و به کارگیری زبان فارسی به پختگی خوبی رسیده بودند، نویسندگان داستان مختصر زیاد خوب سخن می‌زدند، اما سخن‌های خوبی نمی‌زدند. مخاطب با متن همراه  ‌می‌شد و از این که نویسنده چنان توصیفاتی کرده،‌ چنان نگاهی در زبان داشته حپ می‌برد،  اما در نهایت می‌او گفت خوب که چه؟ این زبان فاخر برون‌دادی برای مخاطب نداشت.مخاطب را با خود دچار نمی‌کرد.

 فرمودید که نویسندگان زیاد تر به سراغ دیدگاه‌های فلسفی و جامعه‌شناختی بوده‌اند،‌ آیا این دیدگاه‌ها دغدغه فرد نویسنده می بود یا دغدغه‌های مردمی؟

هر دو در بین آثار دیده می‌شد،‌ در پرداختن به دغدغه‌های جامعه  چند مورد تاثییر خوب داشتیم،‌ یقیناً یکی دو مورد به علت تاریخ نشر امکان وجود در این دوره را نداشت،‌ که اگر امکان شرکتش می بود،‌می‌توانست برگزیده باشد. نویسندگان زن که در این دوره وجود پررنگی داشتند زیاد تر مسائل مبتلا به جامعه زنان را ورود کرده بودند که به نسبت آثارشان نیز بد نبوده است.

 از نویسندگان جوان ناظر آثار بسیاری بودیم،‌ نویسندگان زن خیز خوبی برداشته بودند،‌ بسیاری آثارشان قابل دقت است،‌ که این هم نویدی برای جامعه ادبی سرزمین است. نویسندگان زن پی شاز این نیز در حوزه ادبیات دفاع مقدس خوب درخشیده بودند و اکنون در عرصه داستان مختصر نیز پرتوان وجود دارند. یقیناً در آثارشان زیاد تر مسائل زنان پررنگ می بود.

زیاد تر آثار داستان مختصر آنقدر ضعیف بودند که به مرحله نامزدی هم نرسیدند

چرا در حوزه داستان مختصر بر خلاف دیگر حوزه‌ها تنها ۲ نامزد معارفه شد؟

معارفه دو نامزد از بین آثار ارسال شده به همان کیفیت آثار باز می‌گردد،‌ این برای داوران هم مایوس کننده است که کارهای قابل دقت اندک باشد. متاسفانه اکثر آثار انتشار شده در قالب داستان مختصر آنقدر ضعیف بودند که حتی به مرحله نامزدی هم نرسیدند، بین همه آثار ۵ تا ۶ تاثییر بودند که با هم رقابت نزدیک داشتند آن هم به لحاظ قوت نثر و توان نویسنده. در نهایت ما دو نامزد را معارفه کردیم.

انتهای مطلب/



منبع