کارگردان مستند “عیدوک”: حرکت شهید سلیمانی در غائله جنوب شرق سرزمین زیاد تر “رحماء بینهم” می بود تا “اشداء علی الکفار”

کارگردان مستند "عیدوک": رفتار شهید سلیمانی در غائله جنوب شرق کشور بیشتر "رحماء بینهم" بود تا "اشداء علی الکفار"


به نقل از خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، مستند «عیدوک» به کارگردانی امیر عسگری در هفدهمین جشنواره سینما حقیقت وجود داشت و موفق به دریافت جایزه «سرباز وطن» شد. جایزه‌ای که به بهترین مستند درمورد شهید سلیمانی اهدا می‌بشود. این مستند همزمان با سالروز شهادت سردار سلیمانی از تلویزیون نیز پخش شد.

عیدوک بامری سرکرده اشرار جنوب شرق سرزمین در منطقه‌ای بین کهنوج و ایرانشهر می بود. او بیشتر از ۱۰۰ نفر را به شهادت رسانده و دچار گروگانگیری، نزاع، توزع مواد مخدر و سلاح می بود. سال ۱۳۷۲-۷۳ سردار قاسم سلیمانی به گفتن فرمانده قرارگاه قدس منطقه جنوب شرق تصمیم به انهدام این باند می‌گیرد. در همین زمان ماجرای «عملیات آورتین» اتفاق می‌افتد و امان‌نامه به عیدوک هم ماجرایی در پی این عملیات است. 

در چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی با کارگردان این فیلم مستند او مباحثه کرده‌ایم که در زیر می‌خوانید:

قسمت مهمی از فیلم شما درمورد متفاوت شدن منطقه جنوب شرق سرزمین قبل و سپس از وجود شهید سلیمانی در سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان است. به نظر شما چه اتفاقاتی در آن روزها رخ می‌دهد که این اثرگذاری را به همراه دارد؟  

باید او گفت قبل از وجود شهید سلیمانی در منطقه جنوب شرق سرزمین حالت زیاد بدی در آنجا حاکم است. نه تنها جرم و قتل زیاد است، بلکه اتفاقات ناگوار بسیاری نیز توسط اشرار رقم می‌خورد. برای مثال در سال ۱۳۶۷، اشرار، بخشدار نصرت آباد را همراه با ۲۵ نفر از همراهانش می‌ربایند و سپس از مرتکب شدن هولناک‌ترین قتل، پیکر آنها را نیز برنمی‌گردانند.

در این شرایط شهید سلیمانی تصمیم می‌گیرد که داخل منطقه بشود. در همان روزها زیاد‌ها به او می‌گویند این کار نشدنی است. حتی عده‌ای به او می‌گویند شرایط جنوب شرق سرزمین و مبارزه با اشرار زیاد متفاوت با مبارزه با دشمن بعثی در دفاع مقدس است؛ زیاد از اشرار در بین مردم زندگی می‌کنند و به راحتی نمی‌توان آنها را شناسایی کرد. علیرغم همه این سختی‌ها شهید سلیمانی تصمیم می‌گیرد شرایط منطقه جنوب شرق سرزمین را دگرگون کند. یقیناً در قدم نخست به زادگاه خود در کرمان نمی‌رود و در اولین قدم به سمت سیستان و بلوچستان می‌رود.

یکی از اولین عمل های شهید سلیمانی کنترل مرز و استقرار گشتی‌های متعدد برای جلوگیری از تردد آسان اشرار است. افزایش تعداد گشتی، زمان حرکت اشرار را زیاد تر کرده و همین عمل عرصه کنترل آنها در زاهدان را فراهم می‌کند. یقیناً نباید فراموش کنیم که سیستان و بلوچستان کوه‌های بسیاری دارد و تعداد بسیاری از اشرار در وسط کوه‌ها زندگی و فعالیت می‌کردند. برای مثال نورمحمد براهویی که یکی از اشرار باسابقه سیستان می بود در همان جا عمل های فجیعانه را رقم زد و زیاد جلاد می بود اما با تدبیر شهید سلیمانی دستگیر شد.

در عمل بعدی، حاج قاسم به جنوب کرمان می‌رود. شرایط جنوب کرمان نیز زیاد سخت است، چرا که تعداد بسیاری از اشرار در بین مردم بودند و همین نوشته شناسایی آنها را سخت می‌کرد. یقیناً در آن منطقه یک نوشته مهم وجود داشت و آنهم این می بود که قسمت بسیاری از اشرار به علت مشکلات مالی سراغ این کار و توزیع مواد مخدر رفته بودند. دلنشین است بدانید که در آن زمان اشرار جنوب کرمان دو دسته بودند؛ دسته اول خود موادفروش‌ها بودند که مشکل مالی نداشتند اما دسته دوم آنهایی بودند که در میانه جابه جایی مواد مخدر از آنها محافظت می‌کردند. این افراد با اندوخته زیاد مقداری یک اسلحه تهیه می‌کردند و همراه مواد فروشان می‌رفتند تا از آنها حراست کنند.

به نظر می‌رسد که این آدم‌ها چاره‌ای نداشتند و ناچار بودند برای تامین معاش خود دست به این چنین کاری بزننند. در خاطرات یکی از همان افراد در فیلم می‌بینیم که تعریف می‌کند دستمزدشان زیاد اندک بوده و مدام مورد فحاشی قرار می‌گرفتند. ابتکار شهید سلیمانی برای برگشت دادن این افراد از مسیر شرارت نیز قابل دقت است.

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

یکی از نقاط قوت فیلم شما اشکار کردن همان‌هایی می بود که روزگاری در منطقه جنوب شرق سرزمین شرارت می‌کردند اما با وجود حاج قاسم در منطقه و کارهای او دست از این عمل می‌کشند. این افراد را چه طور اشکار کردید؟

من قبل از آنکه داخل دنیای مستندسازی بشوم، کار تاریخ شفاهی انجام می‌دادم و به همین علت تعداد بسیاری از آنها را می‌شناختم. علاوه براین خودمم نیز اهل کرمان هستم و این نوشته پشتیبانی کرد تا بتوانم ارتباطات بهتری با افراد گوناگون بگیرم و به این سوژه‌ها برسم. هنگامی سراغشان رفتم، تعدادی از آنها اجازه نمی‌دادند ازشان عکس بگیرم. معتقد بودند کرامت انسانی‌شان ضربه می‌خورد. برای عده‌ای دیگر نیز توضیح دادم که این کار برای معارفه شهید سلیمانی و گفتن خدمات اوست. برهمین مبنا، تعدادی از آنها حاضر می‌شدند روبه رو دوربین قرار بگیرند. یقیناً تعداد بسیاری از آنها پیرمرد و میانسال شده‌اند.

سراغ تعدادی از نیروهای نظامی نیز رفته بودید؟

بله تعدادی دیگر از مصاحبه شونده‌های ما آدم.های امنیتی و نظامی بودند که روزگاری در آن منطقه خدمت می‌کردند. آنها نیز خاطرات قابل تاملی از شرایط جنوب شرق سرزمین قبل و سپس از وجود شهید سلیمانی داشتند. یقیناً تعدادی از آنها را نمی‌توانستیم بنابر دلایل امنیتی نشان بدهیم و گاها صدایشان پخش می‌شد. عده‌ای دیگر نیز اصلاً حاضر نشدند صحبتی ازشان پخش بشود.

مستند شما موفق شد در هفدهمین جشنواره سینما حقیقت جایزه «سرباز وطن» که تعلق به ساخت مستندهایی درمورد شهید سلیمانی دارد را دریافت کند. این جایزه چه حس و حالی داشت؟

روزی که ساخت این مستند همه شد، حس می‌کردم این فیلم قوت بسیاری دارد و می‌تواند سخن‌های بسیاری در جشنواره سینما حقیقت داشته باشد اما وقتی که جشنواره اغاز شد و فیلم‌ها را تماشا کردم فهمید شدم که فیلم‌های نیرومندتری نیز در جشنواره وجود دارد. با این حال حس می‌کنم که در امر پژوهش، مستند «عیدوک» قوی ترین تاثییر می بود و باید جایزه پژوهش را می‌گرفت. با این حال جایزه سرباز وطن، جایزه زیاد ارزشمندی برایم می بود.

درمورد پژوهش سخن بگویید کردید؛ چه مقدار پژوهش داشتید و چه قدر زمان برد؟

اکنون که ساخت این مستند همه شده، یک کتاب ۴۰۰ صفحه.ای پژوهش دقیق درمورد شهید سلیمانی دارم. از سویی دیگر به یاد دارم روزی که می‌خواستم این فیلم را اغاز کنم، یک فیلم یک ساعت و ده دقیقه ای درمورد شهید سلیمانی داشتیم. این فیلم گزارشی می بود که قرارگاه ثارالله به رهبر معظم انقلاب به گفتن گزارش کار تقدیم کرده می بود. از این فیلم، تنها ۲۰ دقیقه‌اش قابل منفعت گیری می بود و از این رقم، تنها ۴ دقیقه‌، مناسب فیلم و سوژه من می بود.

باید اشاره کنم روزی که وقتی که فیلم فاینال شد، من ۴۸ ساعت آرشیو درمورد شهید سلیمانی در اختیار داشتم که نزدیک به ۹۰ درصد آن حقیقت محض است. آیا می‌توان از این پژوهش زیاد گسترده شما فیلم فرد دیگر درمورد شهید سلیمانی ساخت؟

خودتان کاری درمورد ایشان انجام می‌دهید؟

قطعا امکان ساخت مستند با منفعت گیری از این منبع آرشیوی وجود دارد اما اکنون مستندی با محوریت این آرشیوها درمورد شهید سلیمانی ندارم. یقیناً این روزها مستند متغیری درمورد حاج قاسم را می‌سازم که فضای پرتره ای دارد.

فیلم مستند «آورتین» که پیش از مستند شما ساخته شده نیز موضوعی همانند به فیلم شما دارد و درمورد اشرار جنوب شرق سرزمین است؛ آیا این نوشته تکرار سوژه محسوب می‌بشود؟

مستند «آورتین» تنها ۲ دقیقه درمورد عیدوک که شخصیت مهم فیلم من است، سخن بگویید میشود. آن فیلم به موضوعات کلی‌تر می‌پردازد و زیاد سراغ افراد نرفته است، اما عیدوک یکی از افرادی است که حاج قاسم را از نزدیک دیده و اثرات وجود او در منطقه جنوب شرق سرزمین را به چشم دیده است. او به گفتن یک سند دسته اول روبه رو دوربین قرار می‌گیرد و سخن می‌گوید.

فیلم من یک قهرمان دارد که تکلیفش معلوم است، یک ضدقهرمان دارد که بر پایه رفتارش برای مخاطب دلنشین می‌بشود. او مدام تلاش دارد تا از دست شهید سلیمانی فرار کند اما نمیتواند. مسئله قابل تامل این است که شهید سلیمانی هیچ زمان به این چنین افرادی تیراندازی هم نکرده است. به نظر می‌رسد که او جستوجو نوشته فرد دیگر بوده و زیاد تر به هدایت این افراد و نجات آنها فکر می‌کند.

آیا می‌توان او گفت که شهید سلیمانی در برخورد با اشرار جنوب شرق سرزمین به اختصاصی جنوب کرمان حرکت کریمانه‌ای با مقصد هدایت آنها برای دوری از فساد داشته است؟

نمی‌توان این سخن را درمورد همه اشرار فعال در جنوب سرزمین در آن زمان او گفت. برای مثال حرکت شهید سلیمانی با فردی همانند نورمحمد براهویی که هولناک ترین قتل‌ها را مرتکب شده و مردم را آزار و اذیت می‌کرده است هیچ زمان کریمانه نبوده و عقلانیت نیز حکم می‌کند با این چنین فرد شروری نباید حرکت کریمانه داشت. اما در برخورد با مردم عادی که عمدتا از روی ناچاری ناچار به این کار می‌شدند می‌توان او گفت: حرکت شهید سلیمانی زیاد تر «رحماء بینهم» بوده تا «اشداء علی الکفار».

انتهای مطلب/ 



منبع