سوریه بستر کم هزینه و پرسودی برای فیلمسازان ایرانی است / نکاتی درمورد زیارت حرم زینب (س) و تور «راهیان نور» در سوریه + فیلم

سوریه بستر کم‌هزینه‌ و پرسودی برای فیلمسازان ایرانی است / نکاتی درباره زیارت حرم زینب (س) و تور «راهیان نور» در سوریه + فیلم

[ad_1]

به نقل از خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، یکی از مسائل مهمی که دولت سیزدهم درمورد آن زیاد پافشاری دارد، تحکیم دیپلماسی فرهنگی با کشورهای منطقه است و الحمدلله تا الان توانسته به دستاوردهای زیاد خوبی برسد. سرزمین سوریه سرزمین همسایه ما است و از وقتی که چالش سوریه با ورود داعش شدت گرفت، ناظر شناخت زیاد تر دوطرفه ملت با هم شدیم. برای شناخت و فهمیدن زیاد تر ماجرای سوریه و مسائل سوریه خدمت دکتر حمیدرضا عصمتی رایزن فرهنگی ایران در سوریه هستیم.

* یکی از شعارهایی که دولت سیزدهم مدام دفاع کننده آن بوده، او گفت و گو تحکیم دیپلماسی فرهنگی به اختصاصی کشورهای منطقه است. در کشوری همانند سوریه این او گفت و گو دیپلماسی فرهنگی چه مقدار پیروزی‌آمیز بوده است؟

دیپلماسی فرهنگی و روابط فرهنگی با کشورهای منطقه یکی از برتری‌های نظام است و به درستی این نوشته به گفتن یک برتری درنظرگرفته شده است و سوریه هم یکی از کشورهایی است که برای ما برتری دارد؛ چرا که روابط استراتژیک سیاسی داریم و‌ می‌خواهیم که روابط اقتصادی و فرهنگی به سطح مساعد برسد.

مسئله مثبت در این قضیه این است که همه نهادها به این نوشته اذعان دارند و تلاش‌ می‌کنند تا روابط فرهنگی ما با سوریه ریشه‌دار تر شود. اگر بخواهیم برآیند فعالیت‌های انجام شده را در نظر بگیریم، باید واقعاً خدا قوت بگوییم. افراد تعداد بسیاری کوششهای بسیاری انجام دادند و حجم فعالیت در سوریه بالا است و در کل باید بگویم که قدم‌های زیاد خوبی برداشته شده است. به طور طبیعی همیشه جا برای پیشرفت است و کارهای بسیاری انجام می‌شود و هم چنان ادامه دارد.  نهادهایی که در صحنه فرهنگی حاضرند، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و وزارت امور خارجه می باشند. مستشاران نظامی هم که وجود دارند، همه انها کوشششان بر این است که وجود فرهنگی ایران در سوریه تحکیم و شناخت مردم سوریه و ایران از همدیگر زیاد تر و نیز ربط و پل فرهنگی بین دو سرزمین روز به روز مستحکم‌تر شود. هرچه پل محکم‌تر شود، پشتوانه‌ای برای روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی بین دو سرزمین‌ می‌شود؛ به طور کلی باید بگویم که قدم‌های بلندی برای دیپلماسی فرهنگی ایران در سوریه برداشته شده است و در بین او مباحثه داخل مصداق‌ها هم خواهم شد.

.

 

* یک قضیه‌‌ای که وجود دارد، او گفت و گو وجود فرهنگی ایران در سرزمین سوریه است. اکنون ما ناظر وجود حداکثری نظامی کشورمان نسبت به دیگر کشورهای منطقه هستیم؛ یعنی ورود جدی‌تری به او گفت و گو نظامی داشتیم و با مقاومت رزمندگان ایرانی و با فرماندهی حاج قاسم سلیمانی به لطف خدا توانستیم ریشه داعش را تقریباً در سوریه خشک کنیم؛ منتها ما او گفت و گو وجود فرهنگی در کشوری همانند سوریه را داریم؛ یعنی به اندازه‌ هفت هشت سالی که وجود نظامی داشتیم، انگارً ردپای فرهنگی در آن سرزمین وجود ندارد؛ در حالی که کشوری همانند ترکیه یا روسیه توانستند تا آنجایی که خبر داریم ردپای فرهنگی‌شان را در آنجا تثبیت کنند و حتی در کتب درسی‌شان هم مداخله داشته باشند و آثاری از خودشان برجا بگذارند. این انتقاد بر سرزمین ما داخل که چرا ما در واقع نتوانستیم وجود فرهنگی‌مان در سرزمین سوریه را تثبیت کنیم؟

 من یک توضیحی راجع به روابط فرهنگی ایران و سوریه بدهم. روابط فرهنگی ما منحصر به هشت سال قبل نیست. اولاً که ربط ایران و سوریه یک ریشه‌ تاریخی دارد. جدا از این که اصلاً منطقه‌ شام و حلب  در ادبیات ما تکرار شده است؛ یعنی یک نوشته قدیمی بوده است. چرا؟ چون منطقه‌ مهمی بوده است. ایران هم منطقه مهمی است. رفت و آمدها وجود داشته و طبیعی بوده است.

 احتمالا دلنشین باشد شما الان در سوریه خانواده‌هایی با فامیلی شیرازی، اصفهانی، کرمانشاهی و قزوینی‌ می‌ببینید؛ این کار عمق ربط فرهنگی را نشان‌ می‌دهد. ما اکنون در سوریه نزدیک به ۱۰ هزار نفر ایرانی‌الاصل داریم؛ یعنی شناسنامه ایرانی دارند. امکان پذیر اصلاً فارسی هم بلد نباشند و ارتباطشان با ایران قطع شده باشد، اما ریشه‌ ایرانی دارند. یقیناً همه آمارها با درصدی از اشتباه همراه است؛ این تعداد نشان‌ می‌دهد این ربط و تبادل فرهنگی وجود داشته است. این از نظر تاریخی می بود.

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

تأثیر دفاع مقدس در تبادل فرهنگی

اما در سال‌های قبل معاصر ما یک وقتی سالانه یک میلیون زائر از ایران به سوریه‌ می‌رفتند. این وجود قطعاً نمی‌تواند بدون تأثیر باشد؛ یعنی نمی‌توانیم بگوییم ایران وجود فرهنگی نداشته است، چون فرهنگ با همین رفت‌وآمدها و تبادل‌ها منتقل‌ می‌شود؛ احتمالا شما همانند بنده این توانایی را داشته باشید؛ من توانایی‌ شخصی خودم است. یک جاهایی دوری در شهر دمشق رفتم که اصلاً فکر نمی‌کردم ‌برای مثالً فروشنده کلمه‌ فارسی به کار ببرد. چرا؟ چون زائران ایرانی به آنجا رفته بودند و او یاد گرفته می بود. اینها را نباید نادیده گرفت.

حال برسیم به دوره‌ بحران وجود نظامی ایران. ما سپس از انقلاب روابط نظامی با سوریه داشتیم. در خود بحران هم نزدیک به دوازده سیزده سال است که وجود مستشاری مستقیم داشتیم. این قضیه به نوعی فرهنگ‌سازی کرده و اثرگذار بوده است.

 * منظورمان از وجود کم‌رنگ به این معناست که ۱۰ و ۲۰ سال سپس جوان سوری نگوید که ایرانی‌ها مگر اینجا بودند؛ یعنی دشمن از این طرف کار‌ می‌کند ما را تعضیف کند، اما ما نمی‌خواهیم برنامه‌ای داشته باشیم.

این چیزی که باید بشود من الان توصیف می‌کنم. چه بسا اینها هیچ کدام عامدانه و با برنامه‌ریزی نبوده، اما اثرگذار بوده است. من یک مثال بزنم؛ فرماندهان نظامی و یا چهره‌هایی که در سوریه وجود اشکار کردند، بالاخره شخصیت‌های متدین برجسته اخلاقی و افرادی بودند که علتافتخار ما در ایران می باشند. حرکت و تواضع و احترام و محبت‌شان نسبت به سربازان سوری و مردم سوریه انتشار شده و سوری‌ها دیدند و این یک چیز نسبتاً تازه می بود؛ چون فکر یک ارتشی در یک سرزمین عربی، یک چهره خشن قوی و بدون لبخند و به دور از مسائل عرفانی و اخلاقی است. احتمالا یک این چنین تصویری داشته باشند؛ اما هنگامی یک فرمانده ایرانی با همان سربازها غذا می‌خورد برایشان جلب دقت می‌کند. چندین دفعه من داستان‌های مختلفی شنیدم که خاطراتی تعریف کردند؛ حتی فرماند‌های سوری متعجب می‌شدند که یک شخصیت بلندمرتبه‌ نظامی ایرانی با سربازان سوری و ایرانی سر یک سفره‌ می‌نشینند وغذا‌ می‌خورند. این برایشان یک فرهنگ جدیدی بوده و این فرهنگ منتقل شده است.

چندین دفعه من داستان‌های مختلفی شنیدم که خاطراتی تعریف کردند؛ حتی فرماند‌های سوری متعجب می‌شدند که یک شخصیت بلندمرتبه‌ نظامی ایرانی با سربازان سوری و ایرانی سر یک سفره‌ می‌نشینند وغذا‌ می‌خورند. این برایشان یک فرهنگ جدیدی بوده و این فرهنگ منتقل شده است.

 

 

ترکیه در سوریه وجود فرهنگی رسمی ندارد

اما درمورد آن چیزی که با برنامه‌ریزی قرار بوده از وجود فرهنگی اتفاق بیفتد، باید بگویم که بالاخره تا این مدت جای کار زیاد است و زیاد فضای خالی وجود دارد و احتمالا از نقطه‌ مطلوب فاصله‌ زیاد بسیاری داریم، اما یک مسئله در سخن بگویید‌های شما می بود؛ ترکیه را مثال زدید. ترکیه در سوریه وجود فرهنگی رسمی ندارد. ترکیه یک منطقه‌ای از سوریه را اشغال کرده است. یک قسمتش اشغال مستقیم است و یک تکه اشکال غیر مستقیم که مسلحین و معارضین وابسته به ترکیه همانند جبهه النصره و بقیه گروه‌های ناموافق نظام سوریه در آنجا وجود دارند.

 بله در آن مناطق، آموزش و پرورش به زبان ترکی است. پول ترکیه ترویج دارد. مسائل اقتصادی تحت تأثیر ترکیه است، اما این یک وجود اشغالگرایانه است؛ یعنی تأثیر فرهنگی مستقیم نیست و لذا نباید این را با برنامه‌های ایران یا روسیه قیاس کرد، این را باید فهمید می بود. حتی‌ می‌بینم در آمارهای اقتصادی هم‌ می‌گویند ترکیه صادرات دارد و از ایران زیاد تر است؛ ترکیه صادراتی ندارد بلکه در آن مناطقی که تحت اشغال خودش است، اجناس ترکیه وجود دارند. این را باید در نظر داشت. قیاس درست اینجا شکل نمی‌گیرد.

روسیه از نظر فرهنگی قرابت زیاد مقداری با فرهنگ سوریه دارد

در رابطه روسیه بله، وجود پررنگی دارد. هم از نظر فرهنگی و هم از نظر نظامی؛ اما باز این را هم باید در نظر داشت که روسیه از نظر فرهنگی قرابت زیاد مقداری با فرهنگ سوریه دارد و این جامعه‌ سوریه به گفتن یک جامعه‌ مذهبی و اکنون مذهبی یقیناً تعریف خودش را دارد. به هر حال ایران نزدیکی بیشتری با فرهنگ خودش به سوریه تا روسیه دارد. اما در رابطه این که ایران چه اتفاقی‌ می‌افتد و آیا واقعاً آن نقطه مساعد که جوان سوریه، شهروند سوریه خبر کافی از فرهنگ داشته باشد، نه، تا این مدت زیاد فاصله داریم  و چه بسا در واقع باید زیاد بهتر و زیاد تر تلاش می‌کردیم. احتمالا زیاد از زمان‌ها را از دست دادیم و زیاد بهتر و زیاد تر تلاش‌ می‌کردیم.

اطلاعات محدود شهروندان سوریه از ایران

 راجع به کتاب‌های درسی هم مجدد در رابطه ترکیه فرمودید، همان اشکال وجود دارد. در  کتاب‌های درسی رسمی، ترکیه حضوری ندارد، اما ذهنیت نسبت به ایران در کتاب‌های درسی سوریه اصلاح شده و مطلوب است؛ یعنی در این عرصه مشکل خاصی وجود ندارد. چیزی که ما نیاز داریم این است که این شناخت از هر دو طرف زیاد تر شود. علی‌رغم همه وجود ۱۲-۱۳ ساله مستقیم ـ ما اکنون من سابقه قبلی ذکر نمی‌کنم ـ هم چنان حس می‌شود که یک شهروند سوریه عادی اطلاعات زیاد مقداری راجع به ایران دارد؛ هنگامی شما یک چیزی را نشناسید طبیعتا نسبت به آن امکان پذیر موضع بگیرید و امکان پذیر یک چیزی به شما بگویند قبول کنید و ناموافق ‌برای مثالً ایران و لذا راهش این است که این شناخت صورت بگیرد.

 * دمشق را به گفتن مرکز یکی از با اهمیت ترین مراکز ادبی فرهنگی جهان اسلام‌ می‌شناسند که ادبایی همانند نزار قبانی، محمود درویش از مشاهیر سرزمین سوریه می باشند؛ مشخصاً برنامه‌ شما برای ربط‌گیری با نویسندگان، شعرا و اهل ادب سوریه چیست؟

شما به درستی اشاره کردید؛ دمشق بالاخره شهری است که قبل از بحران یکی از مهم‌ترین شهرها جهت یادگیری زبان و ادبیات عرب و نیز  محل شاعران و نویسندگان معروفی می بود. من در ‌سوال قبلی به اتحاد الکتاب العرب یا اتحادیه نویسندگان عرب به گفتن یکی از ریشه‌دارترین نهادهای مدنی و نخبگانی در جهان عرب در سوریه است. ما شب شعرهای بسیاری داریم. کتاب‌های بسیاری از نویسندگان گوناگون سوری چاپ کردیم. بعضی اوقات آثار ادبی ایرانی ترجمه و چاپ کردیم. من از رایزنی در کل دوران قبل دارم سخن بگویید می‌کنم.

کتاب‌های بسیاری از آثار ادبی ایرانی معارفه شده تا این پل ارتباطی شکل بگیرد. هر از بعضی اوقات ما طبق معمول ًمیزبان ادبا و نویسندگان ایرانی هستیم و جلساتی برای دیدار بین طرف ایرانی و طرف سوریه برگزار می‌کنیم. نویسندگان، ادبا و اساتیدی در این عرصه فعالیت دارند. اینها برنامه‌هایی است که به طور معمول ما در حوزه‌ ادبیات انجام‌ می‌دهیم.

سوریه بستر کم‌هزینه‌ای برای فیلمسازان ایرانی است

* ما در نوشته هنر یک توانایی موفق داشتیم. فیلمی با گفتن مدیرکل نزدیک به بیست و پنج سال پیش ساخته شد و خاطره خوبی را در ذهن مردم ایران. حداقل از فرهنگ سوریه برایمان تشکیل کرد. ما از این جنس کارهای فرهنگی می‌خواهیم سخن بگویید کنیم که چه مقدار توانستیم فرهنگ جامعه‌مان را در سوریه تثبیت کنیم و برعکس؛ سپس از آن یادم نیست فیلم به این جذابی در سرزمین پخش یا اکران شود. آیا رایزن فرهنگی و نهادهای سینمایی به فکر این می باشند که از این جنس کارها را تداوم بدهند یا خود شما ارتباطی با هنرمندان دارید که ترغیب شوند به یک تولیدات مشترک هنری برسند؟

مثال زیاد خوبی زدید. من چند زمان پیش در جلسه تکریم هنرمندان، آقای أیمن زیدان دیدم؛ همان فردی که نقش مدیرکل را بازی می‌کرد. به او گفتم که ایرانی‌ها بالاخره شما را با سریال مدیرکل می‌شناسند. او از این اتفاق خبر داشت. این مثال خوبی از یک عنصر فرهنگی اثرگذار می بود. من هم سال‌ها به این فکر افتاده بودم و در این راستا چندین مطرح برای تولیدات مشترک نقل شده می بود.

 

.

 اولاً سوریه از مشکل اقتصادی رنج‌ می‌برد و اندوخته‌گذاری در این عرصه همانند همه‌ عرصه‌های دیگر یک مقدار دشوار است و مشکلات خودش را دارد. از نظر دیگر سوریه قبل از بحران، قطب سریال‌سازی در منطقه می بود. سریال‌های بسیاری ساخته شده می بود و در کل جهان عرب بازتاب اشکار کرده بودند. نهایت این که این یک زمان برای جمهوری اسلامی ایران است تا در آنجا سریال‌هایی بسازد و پروژه‌های مشترکی را اجرا کند و به این ترتیب در وهله اول، پل ارتباطی بین ایران و سوریه باشد و در وهله سپس بتواند با جهان عرب ربط برقرار کند؛ چون همان طور که اشاره کردم، سریالی که در سوریه ساخته شود، در همه جهان عرب دیده می‌شود.

بازیگران سوری بازیگران مشهوری می باشند. یقیناً در طول بحران سوریه صدمه‌هایی داخل شده، اما هم چنان بسترها و زیرساخت‌ها وجود دارد و قابل منفعت گیری است تا جایی که بنده خبر دارم در سال‌های تازه چند پروژه اجرا شده است.

سوریه قبل از بحران، قطب سریال‌سازی در منطقه می بود. سریال‌های بسیاری ساخته شده می بود و در کل جهان عرب بازتاب اشکار کرده بودند. نهایت این که این یک زمان برای جمهوری اسلامی ایران است تا در آنجا سریال‌هایی بسازد و پروژه‌های مشترکی را اجرا کند. من از همین جا وهمین تریبون از قسمت خصوصی و دولتی ایران دعوت می‌کنم که همراه شوند و آنجا سریال بسازند. سریال‌سازی در سوریه بین ۲۰ تا ۳۰ درصد ارزان‌تر از ایران همه می‌شود.

 

 

دعوت می‌کنم در سوریه سریال بسازند

 شما پارسال سریال حبیب را دیدید که در سوریه ساخته شده می بود. سر محل فیلمبرداری این سریال حاضر شدم. یک سریال دیگر هم اخیراً تشکیل شده که یقیناً با شراکت ایرانی‌ها صورت گرفت، اما فکر نمی‌کنم در ایران پخش شود. چون قسمت خصوصی اندوخته‌گذاری کرده است. من از همین جا وهمین تریبون از قسمت خصوصی و دولتی ایران دعوت می‌کنم که همراه شوند و آنجا سریال بسازند. سریال‌سازی در سوریه بین ۲۰ تا ۳۰ درصد ارزان‌تر از ایران همه می‌شود. از نظر اقتصادی به صرفه است و چندین برابر ایران بازار دارد. و این یک عامل مهمی برای ترغیب فیلمسازان محسوب می‌شود؛ یعنی شما یک سریال‌ که می‌سازید و فقط‌ می‌خواهید در ایران نمایش بدهید، درسوریه که ساخته شود، درکشورهای خلیج فارس، مصر، لبنان، اردن و سوریه و … دیده‌ می‌شود؛ بازار هم دارد و این یک نقطه مزیتی برای ما است که زمان آن فراهم است.

چالشی برای وجود زائران در سوریه وجود ندارد

* ان‌شاالله که شخصیت‌های هنری این مطالبه را جدی بگیرند و ناظر تولیدات مشترک هنری در این عرصه باشیم. او گفت و گو بعدی او گفت و گو وجود آزاد برای زیارت است. یکی از مطالباتی که مردم مؤمن و بینندگان ما دارند، او گفت و گو زیارت حرم‌ها و اماکن مقدس در سوریه است. تعداد کاروان‌های زیارتی و زوار رو به افزایش است؛ آیا در این باره برنامه‌ای دارید؟

برنامه‌ریزی درمورد این نوشته بر مسئولیت‌ رایزنی فرهنگی نیست، اما شما مستحضر هستید سپس از این که امنیت نسبی برقرار شد، کوششها صورت گرفت تا زیارت راه‌اندازی شود.

الان که بنده با شما سخن بگویید می‌کنم، با کوششهای سفارت تعداد پروازها افزایش داده شده است و چندین پرواز زائران ایرانی را به سوریه‌ می‌برند. یقیناً تعداد آن تا این مدت زیاد محدود است و تعداد بسیاری نیست، اما به هر حال این روال وجود دارد و به طور مستمر انجام می‌شود. امیدواریم که شرایط طوری شود که این تعداد افزایش یابد.

تا جایی که بنده خبر دارم، یکی از مانع ها، نوشته پرواز می بود که الان تقریباً حل شده است. نوشته قیمت بلیط یکی از مانع ها اساسی است و همین امر جهت می‌شود تقاضا برای این نوشته کم شود. سازمان حج مسئول این نوشته است و‌ می‌دانم که تلاش‌ می‌کنند که به سطح مطلوب برسانند.

* اماکن مقدس دیگر‌ی در سوریه وجود دارد. قبلاً در این باره برنامه‌هایی بوده، اما گویی کمرنگ شده است. آیا برنامه‌ای در این عرصه دارید که یک تور زیارتی کامل انجام شود؟

مانعی سر راه این نوشته وجود ندارد؛ شرایطی که تحمیل‌ می‌شود مانع‌ مهم است؛ برای مثالً مقام حضرت سکینه مخروبه است و تا این مدت بازسازی نشده و لذا قابلیت این که پذیرای زائران باشد، وجود ندارد. دوم، هزینه‌ها است. تعداد روزهای وجود زائران زیاد است. هرچه بر تعداد آنها اضافه شود، هزینه زائر اضافه‌ می‌شود. سال‌های قبل یک هفته‌ می‌همانند. برخی‌ها حلب و جاهای گوناگون‌ می‌رفتند، برخی‌ها لبنان‌ می‌رفتند. در هر صورت مانعی وجود ندارد. تنها نوشته شرایط هزینه و تنظیم کردن برنامه‌ریزی ها است.

.

سوریه مکانی مناسبی برای گردشگری تفریحی 

چیزی به ‌سوال شما اضافه کنم؛ متولی زیارت و امکان مقدسه سازمان حج است، منتها ما گردشگری غیردینی هم‌ می‌توانیم در سوریه داشته باشیم؛ یعنی سوریه جاهای دیدنی دارد. مناطق تفریحی و ساحل دارد. جاهای مخلتفی دارد که امکان پذیر برای گردشگرهای ایرانی منطقه خوبی باشد. در کنارش مناطق دینی و اماکن مقدس هم وجود دارند و لذا این نوشته یکی از مسائلی است که به نظر جا دارد روی آن کار شود و تبلیغ شود. این نوشته پیگیری شده و به وزیر گردشگری سوریه و سفارت نقل شده اهمیت آن جا افتاده است.

* انگار زیارت‌ها به طور کاروانی است؛ یکسری از مطالبات زوار این است که‌ آیا می‌توان به طور فردی به زیارت بروند؟

اکنون سفر به سوریه به طور فردی مقدور، اما زیارت‌هایی که به گفتن زیارت صورت می‌گیرد، در قالب کاروان‌های حج و زیارت است و این کار در قالب تفاهم‌نامه سازمان حج ما با وزارت گردشگری سوریه صورت گرفته است و از حیطه‌ی ماموریت های رایزنی خارج است.

چالش برق با اهمیت ترین قضیه زائران است

* درمورد زیرساخت‌های سوریه در عرصه زیارت چه امکانات و نواقصی است؟ یک زائری که تصمیم دارد به زیارت برود، برای این که اسکان اشکار کند با چه مسائلی روبه رو است؟

سوریه ۱۳ سال جنگ را پشت سر گذاشته است و هم چنان در تعداد بسیاری از مناطق چهره‌ یک سرزمین جنگ زده را دارد. در این سرزمین تقریباً زیرساخت‌ها صدمه جدی دیده است. نوشته انرژی همانند بنزین و گازوئیل شبه مشکلاتهایی را تشکیل‌ می‌کند. نوشته برق احتمالا با اهمیت ترین قضیه‌ای باشد که ایرانی‌ها را اذیت می‌کند. یقیناً در مناطق خاص همانند هتل‌ها و … برق وجود دارد، اما مردم سوریه برق دائم و ۲۴ ساعته ندارند. وضع برق درسوریه زیاد بد است و بعضاً در مناطقِ حتی خوب دمشق احتمالا ۴-۵ ساعت برق وجود ندارد. دو سه ساعت برق است، اما مجدد چهار پنج ساعت نیست؛ یعنی در برخی مناطق دورافتاده در ۲۴ ساعت بعضی اوقات دو ساعت برق است. این مشکلات به هر حال وجود دارد و نقص زیاد جدی در فراهم آن وجود دارد.

 در رابطه زیرساخت‌های دیگر جاده‌ها تقریبا قبل از بحران دلنشین است بدانید که سوریه یک جاده خاکی نداشت حتی دورافتاده‌ترین روستاها جاده آسفالت داشتند از این جهت هم چنان اتوبان‌های بین المللی شان وجود دارد ولی خیابانهای بسیاری خراب شده ساختمان‌ها قدیمی می باشند بعضا نیاز به تعمیر و بازسازی دارند و نوشته انرژی هم که گفتم مشکلاتی که یک زائر ایرانی روبه رو شود اینهاست

* یعنی زائران آنجا که‌ می‌روال با چه چیزی همانند سفر اربعین روبه رو خواهد شد؟

نه؛ اگر درقالب کاروان‌ می‌روال، سازمان حج همه لوازم را فراهم‌ می‌کند و شرایط خوبی برای زوار فراهم‌ می‌شود؛ یعنی با مسئله نامطلوبی روبه رو نمی‌شوند؛ تعداد هم زیاد کمتر از سفر اربعین است. اکنون گردشگرانی که به سوریه داخل خواهد شد، تعدادشان زیاد نیست.

مانع ها تور راهیان نور در سوریه

* ما یک نمونه خوبی در کشورمان به نام راهیان نور داریم که بالاخره می‌خواهد فرهنگ دفاع مقدس و حال و هوای آن روزها را ترسیم کند. ما در سوریه با داعش نزدیک به ۷-۸ سال به وجه شدیدی درگیری نظامی داشتیم. از این جهت یکسری یادمان‌ها می‌شود در آن مکان تشکیل کرد. آیا در این عرصه برنامه‌ای دارید تا تور راهیان نور سوریه شکل بگیرد؟

 این نظر را به سازمان حج داده بودم. اولاً این که به مسئولان قبلی سازمان هم نظر دادم که راجع به شرایط سوریه درس توجیهی برای زوار گذاشته باشد؛ یعنی بدانند در جنگ سوریه چه اتفاقی افتاد و بعداً اگر شرایط اجازه داد، از برخی مناطق دیدن کنند. تا جایی که من خبر دارم به طور محدود این کار انجام شده ‌است؛ برای مثالً کاروان‌های دانشجویی آمدند از این مناطق بازدید کردند. هرازگاهی‌ خانواده‌های شهدا می‌آیند و بازدیدهای انجام خواهند داد،‌اما بازدید عمومی وجود ندارد؛ نوشته هزینه‌ مهم عاملی است که باید محاسبه و لحاظ شود. در نهایت برای این که این عامل اضافه شود مانعی وجود ندارد و قطعاً دلنشین خواهد می بود.

* آیا قیمت ندارد که همانند زیارت اربعین یک سری تسهیلاتی صورت بگیرد که مردم از نزدیک با آن اتفاقات آشنا شوند؟

قطعاً؛ بالاخره بی‌منفعت نیست. الان تسهیلات وجود دارد. در نوشته پرواز با کف قیمت  تسهیلات انجام می‌شود. امیدواریم مسئولان اگر تسهیلات دیگر‌ی هم امکان دارد، اضافه کنند تا این اتفاق بیفتد. به هر حال گردشگری یک عامل زیاد مهم در ربط دو سرزمین است.

انتهای‌مطلب/

[ad_2]

منبع