به نقل از مهتاب من، در روزهای تازه اندوختهگذاری طالبان در چابهار به محل جدیدی برای مانور تبلیغاتی دولت سیزدهم تبدیل شده است. آنطور که خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به نقل از سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان گزارش داده، ابتدای این هفته «هیئت تجاری و اقتصادی افغانستان در سفر به چابهار اندوختهگذاری ۳۵ میلیون دلاری در عرصه اجرای پروژه تجاری، مسکونی و اداری را اغاز کرد.».
اکنون در حالی این اتفاق رخ داده که ابهامات و سوالات بسیاری در رابطه با وجود دولت طالبان در نقطه استراتژیکی به نام بندر چابهار وجود دارد.
ازجمله آنکه رسانههای دولتی این هیئت را متعلق به قسمت خصوصی افغانستان معارفه کردهاند؛ اما در همان خبر ایرنا اعضای هیئتی که به ایران آمدهاند متشکل از نمایندگان معاونت اقتصادی نخستوزیر، وزارت ترانسپورت و هوانوردی، وزارت خارجه، وزارت دارایی و در نهایت قسمت خصوصی معارفه شدهاند.
بر این مبنا در وهله نخست اشکار نیست که چطور نمایندگان چهار نهاد دولتی بهگفتن اعضای قسمت خصوصی افغانستان جانمایی خواهد شد؟! در این عرصه یا دولت ایران دچار نادرست شده یا به دلایلی اشکار رسانههای دولتی ترجیح خواهند داد این افراد را فعالان قسمت خصوصی سرزمین همسایه به مردم معارفه کنند.
مطمعن به دولت خودخوانده
اکنون در حالی نمایندگان طالبان در ایران عمل به اندوختهگذاری کردهاند که کمتر کشوری در جهان دولت روی کار در افغانستان را به رسمیت میشناسد و در زیاد تر نقاط جهان از آن بهگفتن دولت خودخاسته و خودخوانده یاد میشود. ازجمله آنکه زیاد تر افراد حاضر در امارت اسلامی افغانستان در فهرست سیاه آمریکا و تحت تعقیب قضایی بینالمللی قرار دارند.
از نظر دیگر، این دولت خودخاسته از همان وقتی که بهگفتن یک جنبش و گروهک شناخته میشد به زیاد تر تعهدات افغانستان در روبه رو ایران پایبند نبوده است. حال این سوال نقل است که دولت ایران با دستیابی به چه وجه قانونی و ضمانت اجرایی، طالبان را در پروژه ۳۵ میلیون دلاری چابهار شرکت داده است؟
حقابه هیرمند فراموش شد؟
بهگفتن مثال میتوان به ماجرای حقابهی هیرمند اشاره کرد که طالبان چندین دفعه سیاستهای خصمانه خود علیه ایران را نمایش گذاشته و حق ایرانیان را نادیده گرفته است.
اختلاف ایران و افغانستان در رابطه با حقابه هیرمند از دوران قاجار وجود دارد و امسال به اوج خود رسید. طی روزهای ۲۵ و ۲۶ بهمن سال جاری نشست دو روزه «کمیساران آب هیرمند» در شهر زابل برگزار شد تا دو سرزمین اختلافات خود را کنار بگذارند. با این حال این نشست هم همانند سالهای قبل بدون نتیجه آخر یافت.
این در شرایطی است که نمایندگان ایران گزارشی درمورد عدم دریافت حقابه هیرمند در سالهای تازه و مشکلات فنی سازههای احداثی افغانستان در مسیر این رودخانه، بهاختصاصی اصلاح سد کمالخان اراعه دادند و بر از بین بردن مشکلات پایفشاری کردند. اما نمایندگان طالبان علاقهای به حصول نتیجه نشان ندادند.
یقیناً این سیاستی است که دولتهای قبلی افغانستان هم بدون اعتنا به قضاوتهای بینالمللی و قرارداد اواخر دهه ۱۳۷۰ بین دو سرزمین، در پیش گرفته بودند. چراکه مقدار ورودی آب رود هیرمند به دریاچه هامون مرتباً افت یافت.
این بدعهدی دولتهای افغانستان که اکنون میراث آن به طالبان رسیده علتقطع منبع حیات حداقل ۴۰۰ هزار نفر از شهروندان سیستان، افت دیدنی پرندگان و چهارپایان بومی سیستان، ابراز مشکلاتهای اقتصادی و متعاقب آن افزایش ناامنیها به واسطه فعالیت قاچاق مواد مخدر و گروههای تروریستی، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی ایران و ورشکستگی و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شده است.
طالبان ایران در واگذاری معادن هم دور زد
بدعهدیها و پشتکردن طالبان به دولت ایران محدود به حقابه هیرمند نمیشود. مهر ماه همین امسال می بود که یک مزایده معدنی در افغانستان با وجود کنسرسیومی از ایران متشکل از مبارکه اصفهان، چادرملو و دو شرکت برتر دیگر در حوزه معدن برگزار شد.
در حالی که انتظار میرفت این کنسرسیوم با دقت به زیرساختهای مالی و فنی که در اختیار دارد برنده قطعی مزایده باشد، اما درنهایت این کنسرسیوم بعد از ناکامی در مزایده به ایران برگشت. موضوعی که در همان زمان عکس العمل حسام مقدمعلی، معاون امور اکتشاف معادن ایمیدرو، را به جستوجو داشت و او از دخالتهای پشتپرده طالبان در عرصه این که ایران هیچ معدنی در افغانستان را در اختیار نگیرد، سخن بگویید به بین آورد.
وجود در چابهار؛ رؤیای دیرینه افغانستان
در رابطه با اندوختهگذاری ۳۵ میلیون دلاری طالبان در ایران باید دقت داشت که افغانستان از دیرباز در رؤیا و سودای دستیابی به بندر چابهار ایران به سر میبرد. در همین عرصه ۲۶ دی ماه الجزیره گزارش داد که مقامات طالبان به جستوجو این می باشند که از طریق مذاکره با تهران، بندر چابهار را به گفتن بندری برای صادرات و واردات افغانستان، به اختصاصی به هند، گسترش دهند.
دقت اختصاصی دولت افغانستان به بندر چابهار ایران از آن روست که طالبان در زمان فعالیت خود زیاد تر به بندرهای پاکستان متکی بوده و به علت اختلافات سیاسی و بینالمللی دو سرزمین، تجارت افغانستان تا حد قابل توجهی افت داشته است.
آنطور که تاجران افغانستانی میگویند، مقامات پاکستانی به جای ایفای نقش محوری در گسترش اقتصادی و تجارت بین آنها و افغانستان، مانع از عملیات صادرات و واردات از طریق بندر مهم کراچی در پاکستان خواهد شد.
به گمان زیادً به همین علت است که سخنگوی طالبان معتقد است که «با افزایش ظرفیت بندر چابهار مشکلات تجار افغانستان تا حد بسیاری حل خواهد شد.». به این علت باید دقت داشت که اندوختهگذاری ۳۵ میلیون دلاری افغانستان در چابهار نهتنها جایی برای مانور تبلیغاتی دولت سیزدهم ندارد، بلکه زیاد تر طالبان را به رؤیای دیرینه خود نزدیک میکند.
هشدار نسبت به برهمخوردن توازن جمعیتی چابهار
پیش از عقد این معاهده هم تعداد بسیاری از کارشناسان نگرانیهای مختلفی را نسبت به وجود غیرقانونی مهاجران و پناهجویان افغانستانی را در ایران نقل کرده بودند.
حال با ورود ۳۵ میلیون دلاری طالبان به چابهار، به گمان زیادً دست دولت افغانستان برای سرریز مهاجران غیرقانونی خود به ایران بیشتر از پیش باز بگذارد و این عمل به معنی چراغ سبز دولت ایران برای اتباعی تعبیر شود که بدون پاسپورت، ویزا و کد شناسایی خواستار خروج از سرزمین خود می باشند.
اتفاقی که امکان پذیر اعتدال جمعیتی نقطهای استراتژیک، یعنی چابهار را بر هم بریزند.
پای بازی چینی در بین است؟
با وجود این چنین توضیحاتی اکنون اشکار نیست که دولت ایران بر چه اساسی به طالبان مطمعن میکند؟ آیا چابهار ایران محتاج ۳۵ میلیون دلار است و در ایران این چنین رقمی برای یک پروژه اداری و ساختمانی اشکار نمیشود؟ یا فقطً قرار است سر رقمی که معادل نیمی از قیمت یک روز صادرات نفت ایران هم نیست پای دولتی که به ناامنی معروف است به ایران و به بندری استراتژیک باز شود.
یقیناً با دقت به اظهارات حسن کاظمیقمی در رابطه با مذاکره برای تشکیل یک کریدور پایدار از مسیر منطقه آزاد چابهار با همکاری ایران و چین به نظر میرسد باز هم پای یک بازی چینی در بین است و پروژه تازه فقطً پیشکشی برای هیئت طالبانی بوده است.
از این رو به نظر میرسد تا این مدت نفوذ عادل پنجشیری، تروریست دستآموز طالبان و عامل داعش در دعوا تروریستی کرمان درس عبرت نشده و دولت آژیر هشدار طالبان را نشنیده است.
احتمالا در بعد تقبل این حد از ناامنی در همسایگی طالبان و پذیرفتن بدعهدیهای آنها، قرار است تا زمان ظهور «محمود افغان»های تازه گوشها برای شنیدن هشدارها بسته بماند؛ اما امید میرود پیش از دیر شدن، در روبه رو همکاری با طالبان و بهطور کلی روابط بینالملل تجدید نظر شود و خرید وفروشای بدون در نظر گرفتن منافع ملی شکل نگیرد.
بدیهی است که امروز اقتصاد ایران محتاج اندوختهگذاری ۳۵ میلیون دلاری، آن هم از سوی دولتی خودخوانده نیست. چه بسا با از سرگیری مذاکرات هستهای درهای جدیدی به روی اقتصاد و تجارت ایران باز شود و اندوختهگذاریهای خارجی میلیارد دلاری در ایران شکل بگیرد.
جدا از این اندوختهگذاریهای خارجی، حتی اگر دولت همین امروز تصمیم بگیرد از سختگیریهای خود بکاهد و ارامش اقتصادی و سیاسی را جانشین بازارهای پرریسک و تصمیمات عجولانه و یکشبه خود تعداد بسیاری از اندوختهگذاران ایرانی می باشند که حاضرند منبع های مالی خود که چندین برابر ۳۵ میلیون دلار است را در سرزمین خود به گردش درآورند و به رشد و گسترش اقتصاد و تجارت سرزمین پشتیبانی کنند.
برای مطالعه زیاد تر صفحه صمت را در مهتاب من جستوجو کنید.
منبع