به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، «برمودا» با شعار به زمان اشکار شدن از آخرین روز دیماه سر از شبکه نسیم درآورد. احتمالا برای افرادی که مدام این مسئله را در فضایمجازی نقل میکردند «کامران نجفزاده» در آمریکا پناهنده شده، وجود او روی آنتن شبکه نسیم با یک برنامه او گفتوگومحور شگفتیبرانگیز می بود.
اما این لازمه «برموداست» که پرده از راز مگوی شخصیتها برمیدارد. از خود مجری اغاز کرد که دیگر نیاز نبوده است نجفزاده بگوید این همه خبر و جوّسازی رسانهای می بود؛ برای مثالً من هیچزمان به فکرِ مهاجرت از ایران نبودم چه برسد به پناهندگی!
احتمالا مسئله دلنشین این برنامه همین صراحتها باشد که میهمانان دیگر جوابهای تکراری ندهند به سؤالاتی که احتمالا گهگاه در برخی برنامهها شنیده باشیم. اینجا همه از چیزهایی میگویند که تا بحال نگفتهاند. جذابیت برنامه هم در همینجاست. احتمالا به همین علت باشد این برنامه رقیب «مهمانی» ایرج طهماسب است.
احتمالا میتوان به این مسئله اشاره کرد که تحول مسیر کامران نجفزاده از خبرنگاری به سمت اجرای یک برنامه تاکشو تصمیم درستی بوده است. اگرچه برخی در همان ابتدا میانها گفتند ایکاش نجفزاده با یک تاکشوی هاردتاک یا به عبارتی یک برنامه او گفتوگومحور فقطً سیاسی و اجتماعی با سؤالات چالشی به تلویزیون برمیگشت.
مخاطب با شنیدن نامِ «برمودا» و اجرای نجفزاده ابتدا فکر میکرد، میهمانان با چالشهایی که مجری و تیم برنامه تشکیل می کنند، غرق و قربانی خواهد شد، به اختصاصی در دورهای که در برخی برنامهها، جنجال و مچ گیری بر اصل او گفتوگو ارجحیت دارد.
اما توانایی «برمودا» این مسئله را مشخص می کند مخاطب امروز به برنامههای او گفتوگومحور سرگرمکننده نیاز دارد. یعنی میتوان برنامهای سیاسی و اجتماعی طراحی کرد و میهمانانی هم داشت اما هم چالش در آن برنامه تشکیل شود و هم فضایِ سرگرمکنندهای برای مخاطب به ارمغان آورد. با پخش برنامه، مخاطبان دریافتند که میهمانان، زمان گفتن سخنها و نظرات مختلفی دارند و مهمتر این که تحلیل نادرست دیگران درمورد خود را نیز اصلاح میکنند.
این چنین اتفاقی در قالب سؤالات مجری و گروه نویسندگان رخ میدهد و آنها مسیر مصاحبه را طوری طراحی میکنند که قسمت بسیاری از سوالها حرکت، گفتار و نحوه تفکر میهمان را نشانه میرود. با این حساب «برمودا» بیشتر از آن که در پی چالش باشد، عرصهای مناسب را برای «او گفتوگوی با احترام» فراهم میکند.
پرسیدن سوالات خندهدار یا به کلمه فان توسط مجری از میهمانان در زمان انجام مصاحبه و چاپ صفحه اول روزنامه با عکس و تیتر میهمان در آخر برنامه، جهت شده است تا مخاطبان عام شبکه نسیم، تا آخر برمودا را جستوجو کنند.
دعوت از چهرههای گوناگون سیاسی، ورزشی، هنری و غیره با هر گرایش و نظرای، یکی دیگر از امتیازهای برنامه برمودا است؛ برنامه برمودا در زمانهای گوناگون از گرایشهای گوناگون میهمان دعوت میکند تا مخاطب تنوع در برنامهسازی و محدود نبودن آن را حس کند.
ناگفته نماند پیشینه مطبوعاتی و ژورنالیستی کامران نجفزاده نیز به پشتیبانی برنامه برمودا آمده و جهت شده است، مخاطب او گفتوگوهای متغیری را ببیند که خبری از سوالات تکراری و کلیشهای نیست.
کامران نجفزاده که با گزارش هایی در قسمت خبری ۲۰:۳۰ شبکه دوم سیما، نامی برای خود دست و پا کرد و سپس به گفتن خبرنگار صدا و سیما به آمریکا اعزام شد، با همان گفتن و اراعه ژورنالیستی و ایهامها و استعارههای زیاد، میهمان را پای او مباحثه مینشاند.
مجموعه این عوامل جهت شده است، تا برنامه برمودا یکی از برنامه های موفق صدا وسیما در این ایام لقب بگیرد.
اگرچه برخی در این بین احتمالا به انتقاد از این برنامه، آن را یک برنامه تقلیدی از نوع خارجی و به نوعی شبیهسازی فکر کنند اما همین که تولیدکنندگان این چنین برنامهای جرأت کردهاند که برنامهای با حال و هوای تازه و نه فقطً چالشی بلکه یک برنامه او گفتوگومحور صادقانه و بدون پرده را با شخصیتها و میهمانان برنامه تشکیل کنند خود جای سپاس دارد.
چرا که یک بدعت و نوآوری در نوع برنامهسازی در صداوسیما به حساب می اید که در کمتر برنامه تلویزیونی او گفتوگومحور تا بحال ناظر آن بودهایم و درواقع از این منظر قابل تأمل و تفکر است. اگرچه در فواصل برنامه کامران نجفزاده به گفتن مجری تلاش می کند که با میهمان برنامه و با اطلاعاتی که از وی دارد او را غافلگیر کند.
اما سخن بگوییدهای بدون پرده و کمحاشیه علتمیشود که میهمان برنامه خودرا غریبه حس نکند و به راحتی داخل یک او گفتوگوی صمیمی شود و حتی در برخی موارد سخنهای ناگفتهای را هم بر زبان میآورد که برای مخاطب تازگی دارد. احتمالا در کنار مجری و ویترین مهم برنامه، اگر فردی «برمودا» را ببیند و نگاهی به تیتراژ بیندازد، نامهای آشنایی چون محمدرضا شهیدیفر و محسن نجفیسولاری به چشم میخورد که به نظر میرسد قطعاً نقش مهمی داشتند.
ملزوم است تلویزیون در عصر جاری به جایِ دعوت از میهمانان تکراری و طراحی سوال و جوابهای تکراری و کلیشهای، با خلاقیت و نوآوری به فکرِ ساخت برنامههایی برود که سرگرمکننده باشند. حتی اگر قرار است او گفتوگومحور و چالشی باشند.
در بینِ این همه رئالیتیشو که معلوم نیست چرا آنقدر زیادهستند، میتوان برنامههای او گفتوگومحور اندیشهای درست و عمیق همانندِ کار تازه رضا درستکار در شبکه نمایشخانگی که ایام ماه رمضان و بعد از آن بازدیدکنندههای تعداد بسیاری دارد، طراحی کرد.
یا «برمودا» کامران نجفزاده توانست در این فضا خوب دیده شود. حتی مسابقهها و برنامههای فرد دیگر طراحی شوند که همه یک دفعه به شکل مافیا درنیایند و یا پدرخواندههایی که یک به یک با رنگ و لعاب میآیند و میروال و اتفاقی هم برای آنها نمیافتد.
امروز مخاطب حتماً تماشاگر برنامههایی میشود که خلاقیت و نوآوری را در آنها ببیند نه این که ناظر و ناظر برنامههایی باشد که علاوه بر کپی و پیروی پررنگ، همهچیز را چند سال قبل در برنامهای دیگر دیده باشد. حتماً «خندوانه» و «دورهمی» و امثالهم بدون منفعت گیری از خلاقیت و نوآوری دیده نمیشوند هم چنان که مهران مدیری برای برگشت با یک برنامه سراغِ اتفاقی تازه به نام «اسکار» رفت.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها