به گزارش مهتاب من
به گزارش مهتاب من، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در مصاحبه با شبکه الجزیره مباشر به سوالات بسیاری از جمله در خصوص تغیرات غزه، تغییرات ژئوپلیتیک در سطح منطقه به واسطه این جنگ و عملیات «وعده صادق» و این چنین تحول نظم جهانی به سوی جهان چند قطبی جواب داد.
وی با رد امکان تحقق مطرح دو دولتی، بر خدعه رژیم صهیونیستی در پیگیری هر طرحی برای برقراری صلح و امنیت در منطقه با اشاره به اسبق تاریخی همچون قرارداد اسلو اصرار و تصریح کرد: آمریکا اگر بخواهد به رژیم اسرائیل سختی آورد، باید در درجه اول ارسال سلاح به این رژیم را متوقف کند. زیاد بی معناست که از یک طرف سلاح و امکانات مالی در اختیار رژیم اسرائیل قرار میدهد و از طرف دیگر در صحنه تبلیغاتی بخواهد این جنگ غزه فیصله اشکار کند.
خرازی، ایران را مصمم به حمایتاز محور مقاومت در منطقه خواند و با اصرار بر این که هر یک از اعضای این محور بنا به شرایط میدانی تصمیم میگیرند و جدا گانه عمل میکنند، او گفت: نیروهای مقاومت در هر کشوری که می باشند علیه آن سرزمین نیستند. نیروهای مقاومت در برابر رژیم اسرائیل قرار دارند.
به گزارش ایسنا، متن کامل او گفت و گوی کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی با الجزیره مباشر به شرح زیر است:
سوال: اجازه دهید با آخرین تغیرات جنگ اسرائیل علیه غزه اغاز کنیم. با وجود موافقت مقاومت فلسطین با مطرح پیشنهادی قطر و مصر برای پذیرفتن آتش بس و آخر جنگ، دولت نتانیاهو، اصرار به ورود به رفح داشت و عملاً هم کنترل گذرگاه مرزی بین مصر و نوار غزه را به دست گرفت. در ایران، این تغیرات را چطور برسی میکنید؟
جواب: حالت جاری نشان می دهد که رژیم صهیونیستی اساسا مذاکرهپذیر نیست و فقط میخواهد با توسل به زور به اهدافش برسد. پیش از این قضیه اصرار بر این می بود که بایست تضمینی برای آنچه به گفتن مطرح آتش بس نقل میشود، اراعه شود. با وجود پذیرفتن مطرح مصر و قطر برای آتش بس از سوی حماس، مجددا شاهدیم رژیم اسرائیل به زور متوسل شده است؛ به این علت طبیعت این چنین رژیمی این است که فقط می خواهد با منفعت گیری از اسلحه به اهدافش برسد. پیش تر نیز در مذاکراتی که با فلسطینیها داشتند و در مواردی همانند قرارداد اسلو، ناظر بودیم که با انواع حیله ها آن را تحول دادند؛ به طوری که توافق اسلو بیخاصیت شد.
سوال: بعد شما باور دارید که اسرائیل برای رسیدن به توافقی با مقاومت فلسطین برای آخر دادن به جنگ علیه نوار غزه جدی نیست؟
جواب: نتانیاهو چندین دفعه اظهار کرده است که مقصد این رژیم نابودی حماس است؛ به این علت اگر هم الان به توافقی تن دهد، به حملات خود ادامه خواهد داد.
سوال: آقای دکتر! در این صورت، موافقت مقاومت فلسطین و موافقت حماس را با مطرح پیشنهادی قطر و مصر چطور میبینید؟ آیا به باور شما این عمل گامی در مسیر درست بوده است یا خیر؟
جواب: حماس خواست حسن نیت خود را نشان دهد، ولی ناظر بودید که رژیم اسرائیل در برابر حسن نیت حماس متوسل به زور شد.
سوال: آیا فکر میکنید آمریکا توان اعمال سختی بر دولت نتانیاهو برای پذیرفتن آتش بس و داخل شدن به او مباحثه با مقاومت فلسطین را دارد؟
جواب: آمریکا اگر بخواهد به رژیم اسرائیل سختی آورد، باید در درجه اول ارسال سلاح به این رژیم را متوقف کند. زیاد بی معناست که از یک طرف سلاح و امکانات مالی در اختیار رژیم اسرائیل قرار میدهد و از طرف دیگر در صحنه تبلیغاتی بخواهد این جنگ غزه فیصله اشکار کند. سیاست آمریکا درست همان سیاست اسرائیل است.
سوال: اما اسرائیلی ها و حتی آمریکا دیدگاه مشخصی در روبه رو مسألۀ بقای حماس و مقاومت با توان جاریاش در غزه دارند؛ آنها میگویند چطور میتوانیم بپذیریم “یکی از بازوان ایران” که یکسره اسرائیل را تهدید میکند با این شکل بر روی مرزهای اسرائیل و در کنار آن وجود داشته باشد؟ جواب شما به این سخن بگویید چیست؟
جواب: حماس بال ایران نیست؛ بلکه متشکل از فلسطینی ها است. ما فقط از حماس حمایتکردهایم، وگرنه خود فلسطینی ها می باشند که برای آزادسازی اراضی شان می جنگند.
سوال: ماهیت حمایتی که ایران از حماس به عمل میآورد چیست؟
جواب: ایران هر گونه حمایتی که امکان پذیر باشد، از حماس کرده است. اگر الان امکان ارسال سلاح برای حماس هم باشد، تردید نخواهیم کرد ولی راهی نیست که بتوان از حماس حمایتتسلیحاتی کرد.
سوال: آیا حماس عملیات نظامی و تحرکات سیاسیاش را با شما هماهنگ میکند؟ آیا قبل از هر عمل عملی نظر ایران را جویا میشود؟
جواب: خیر، آن ها خودشان تصمیم میگیرند. یقیناً با دفتر سیاسی حماس در تماس هستیم و او مباحثه می کنیم و اگر نظراتی داشته باشیم، به آنها اظهار می کنیم، ولی آنها خودشان تصمیم می گیرند و انصافا چه حماس و چه مردم غزه مقاومت جدی و بینظیری داشتند. در این شرایط زیاد دشوار شاهدید که مردم فداکاری می کنند، به بیماران یا نیازهای روزمره دیگران رسیدگی میکنند و اینها در تاریخ بی نظیر است.
سوال: آقای دکتر! برخی میگویند انتظار این می بود که ایران نقشی پررنگتر در کاستن از شدت این جنگ علیه غیرنظامیان و مقاومت فلسطین در غزه ایفا کند. یعنی توقع این می بود که ایران دخالتی آشکار و آشکار علیه اسرائیل در این رخدادها داشته باشد تا از شدت آنچه “نسلکشی” علیه مردم فلسطین در نوار غزه نامیده میشود، کم کند. آیا ایران آنچنان که میباید از مقاومت فلسطین در جنگ علیه اسرائیل حمایتکرده است؟
جواب: ما در حال حمایتسیاسی از حماس هستیم. محور مقاومت نیز از حماس حمایتمی کند. این که ایران داخل جنگ مستقیم با رژیم اسرائیل شود، سیاست ما نیست. سیاست ما جلوگیری از گسترش جنگ است، مگر آنکه رژیم اسرائیل بخواهد به منافع ایران صدمه بزند. چنانکه هنگامی به سفارت ایران دعوا کرد، ما در عملیات وعده صادق به آن جواب جدی دادیم.
سوال: بعد این یکی از اصول ثابت ایران است که در این جنگ بین مقاومت فلسطین و اشغالگران اسرائیلی یک طرف درگیری نباشد.
جواب: این جنگ فلسطینی ها است و ماموریت ما فقط حمایتاز فلسطینی ها است. ما در صحنه جنگ وجود نداریم.
سوال: بله؛ منظورم این می بود که شما وجود نظامی نخواهید داشت و ایران برای فلسطین یا برای مقاومت فلسطین نخواهد جنگید؛ شما این جنگ را جنگ فلسطینیان و جنگ مقاومت فلسطین میدانید؟
جواب: بله، هر گونه حمایتی از محور مقاومت و به خصوص جنگ غزه از ما ساخته باشد، تردید نخواهیم کرد.
سوال: اما برخی میگویند هنگامی حکومت بشار اسد در اغاز سقوط قرار گرفته می بود، ایران در سوریه دست به تحرکات مختلفی زد؛ نیروهایی را اعزام کرد، حتی از کشورهای دیگر؛ و حمایتنظامی و سیاسی نامحدود [از دولت سوریه] به عمل آورد که در نهایت به جلوگیری از سقوط و فروپاشی حکومت بشار اسد پشتیبانی کرد. برخی میگویند هنگامی ایران توانایی فراهم این چنین حمایتی را از دولت سوریه داشته است، چرا این چنین حمایتی را با همان شکل از حماس و فلسطینیان در نوار غزه انجام نمیدهد؟
جواب: اولا سوریه یک دولت مستقر است. دولت سوریه از ما خواست کرد که در این سرزمین وجود اشکار کنیم و در برابر تروریست ها به این دولت پشتیبانی کنیم که کاری زیاد موفق می بود. حماس یک دولت مستقر نیست، بلکه یک حرکت و جنبش آزادیقسمت است. یقیناً اگر راهی برای هر گونه پشتیبانی تسلیحاتی به حماس باشد، کوتاه نخواهیم کرد، ولی اکنون به غزه دسترسی نداریم.
سوال: آیا این مسأله درمورد حزب الله در جنوب لبنان هم صادق است؟ برخی میگویند قدم بعدی اسرائیل و بنیامین نتانیاهو بعد از آخر جنگ در نوار غزه و علیه حماس، تلاش برای نابودی کامل حزب الله خواهد می بود. در این صورت ایران چه خواهد کرد؟
جواب: اولا رژیم اسرائیل تجارب زیاد تلخی در جنگهای قبل با حزب الله داشته و این خاطرات را هیچزمان فراموش نمی کند. ثانیا اگر رژیم اسرائیل جسارت کند و بخواهد حملات وسیعی را به لبنان انجام دهد، این تنها ماموریت حزب الله نیست که در برابر حملات مقاومت کند، بلکه هر لبنانی در این حملات خود را موظف به دفاع از سرزمین خود خواهد دانست.
سوال: اما آیا همان اصول ثابت سیاست ایران در روبه رو جنگ اسرائیل علیه مقاومت فلسطین و حماس، درمورد حزب الله هم برقرار خواهد می بود؟ آیا آن جنگ فقط جنگ حزب الله خواهد می بود؟ یعنی با وجود حمایتاز حزب الله، اگر جنگی فراگیر بین حزب الله و اسرائیل درگیرد، در کنار حزب الله در جنگ شراکت نخواهید کرد؟
جواب: سیاست ما عدم گسترش این جنگ در کل منطقه است، مگر آنکه آمریکایی ها و اسرائیلی ها این چنین تصمیمی بگیرند که آنگاه ما طبعا داخل جنگ می شویم و در خصوص حزب الله هم همین طور است و از حزب الله حمایتخواهیم کرد، اما مسئول دفاع از لبنان، حزب الله است.
سوال: آیا منطقه خطر جنگ فراگیر را پشت سرگذاشته است؟ آمریکاییها در اغاز این جنگ دائما میانها گفتند که نمیخواهیم ناظر جنگی فراگیر در منطقه باشیم؛ نمیخواهیم جنگ گسترش اشکار کند و از نوار غزه به لبنان، عراق، سوریه، جولان و غیره کشیده شود. به نظر شما آیا این مرحله واقعاً همه شده است و جنگی فراگیر در منطقه رخ نخواهد داد؟
جواب: نه این گمان تا این مدت رفع نشده است. ولی هم آمریکا، هم ایران و هم کشورهای منطقه خواستار فراگیر شدن این جنگ نیستند و آن را به مصلحت خود نمی دانند. آمریکاییها سال انتخابات خود را میگذرانند و تمرکزشان هم بر خاور دور است؛ به این علت به مصلحت خود نمی دانند که جنگ گسترش یابد. آنها از توانمندیهای ایران آگاهند و در همین عملیات وعده صادق دیدند که توانایی ایران چیست.
سوال: در عملیات وعده صادق، ایران برای نخستین بار رژیم اشغالگر اسرائیل را از داخل خاک خود مقصد قرار داد. برخی میگویند عملیات هماهنگ شده می بود؛ ایران به آمریکاییها، حتی با واسطه با اسرائیلیها، و به کشورهای منطقه خبر داده می بود که این چنین عملیاتی انجام خواهد داد. لذا همه از آن خبر داشتند. حتی یک نفر هم در اسرائیل کشته نشد و اسرائیلیها اظهار کردند که این پهپادها و موشکها تهدیدی جدی فهمید ما نشد و زیاد تر آن، حتی بیشتر از ۹۰ درصد آن، اصلا به اسرائیل نرسید. از به کار بردن این تعبیر عذرخواهی میکنم اما برخی میگویند این عملیات زیاد تر یک “عمل نمایشی” می بود تا کاری حقیقی و جدی علیه اشغالگران اسرائیلی. جواب شما چیست؟
جواب: اولا ما در این عملیات فقط ۲۰ درصد امکاناتی را که بسیج کرده بودیم، به کار بردیم. اگر رژیم اسرائیل پاسخی می داد، می توانستیم حملات زیاد بیشتری را انجام دهیم. یقیناً ما نخواستیم آدم کشی کنیم. فقط مقصد مان این می بود که مراکز نظامی رژیم اسرائیل را مقصد قرار دهیم و به همین علت به آمریکا و کشورهای منطقه خبر دادیم که این عملیات انجام می شود و محدود خواهد می بود. واقعا هم محدود می بود و بعد از پایان عملیات، روال را متوقف کردیم. در این قضیه زیاد باتدبیر عمل شد. هم جواب چشمگیری داده شد و هم به طوری می بود که جهت گسترش جنگ در سراسر منطقه نشود.
سوال: آیا ایران امروز در حال تحول قواعد بازی در منطقه و راهبرد بازدارندگی بین خود و رژیم اشغالگر اسرائیل است؟ شما از خاک خود، از درون ایران، اشغالگران را مقصد قرار دادید؛ آیا این عمل باز هم تکرار خواهد شد؟ آیا قواعد جدیدی بین خود و رژیم اشغالگر اسرائیل شکل دادهاید؟
جواب: اولا بازدارندگی رژیم اسرائیل در همان ۷ اکتبر از بین رفت. هیچ کس فکر نمیکرد فلسطینیها بتوانند این چنین عملیاتی را علیه این رژیم انجام بدهند. دیدید که ابهت و توانایی اطلاعاتی رژیم اسرائیلی نابود شد و موفق نشد این چنین عملیاتی را پیشبینی و جلوگیری کند. در عملیات وعده صادق هم عینا همینطور می بود؛ یعنی بازدارندگی رژیم اسرائیل منتفی شد. آنها دریافتند که اگر ایران بخواهد جواب دهد، در سطح عملیات متعارف توانایی بالایی دارد و میتواند انجام دهد و دیگر آنها از بازدارندگی برخوردار نیستند و به همین علت می بود که آمریکا، فرانسه، انگلیس و این دست کشورها به رژیم اسرائیل در رهگیری موشک ها پشتیبانی کردند. درست است که تعدادی از موشک های ما را زدند، اما برای مقصد ما تعداد موشک ها مهم نبوده است، بلکه زدن مراکز نظامی مقصد می بود. ما نشان دادیم که ما این امکان را داریم که جواب قطعی به رژیم اسرائیل بدهیم و از حملات بعدی آن جلوگیری کنیم.
سوال: چند روز بعد از عملیات وعده صادق، حرف های شد که اسرائیل برخی تأسیسات نظامی و حتی برخی تأسیسات هستهای را، مشخصاً در اصفهان، مقصد قرار داد، اما ایران نه آن را خبرداد و نه به آن جواب داد. آیا این حقیقت دارد یا نه؟
جواب: آنچه اتفاق افتاد، منفعت گیری از یک پرنده کوچک می بود که از قبل به شیوه های جاسوسی به ایران فرستاده بودند؛ نه این که از اسرئیل دعوا ای انجام بدهند. در قبل هم پرنده های کوچک را به طرقی به ایران فرستاده بودند تا در شرایط خاصی عملیات انجام بدهند. اینها در واقع آزار دادن است، وگرنه عملیات نظامی برداشت نمیشود، چنانکه کوادکوپتر آنها موفق نشد آسیبی داخل کند. این عمل علیه تاسیسات هسته ای ایران نیز نبوده است، بلکه میخواستند فقط یکی از پایگاههای نظامی را مقصد قرار دهند. اگر آنها بخواهند جسارت کنند و به تاسیسات هسته ای ایران لطمه بزنند، سطح بازدارندگی ما متفاوت خواهد شد. ما تا به حال بازدارندگی را در سطح متعارف توانایی کردیم. اگر آنها بخواهند به توانمندیهای هستهای ایران ضربه بزنند، طبیعتا میتواند جهت تحول دکترین هسته ای ایران شود.
سوال: این مسئله مهمی است آقای دکتر. ناظر تحول در دکترین بازدارندگی ایران و دکترین بازدارندگی اسرائیل هستیم. اگر اسرائیل تأسیسات هستهای ایران را مقصد قرار دهد، شما دقیقا چه خواهید کرد؟
جواب: دو سال پیش در او مباحثه با الجزیره اظهار کردم که ایران ظرفیت تشکیل بمب هسته ای دارد؛ امروز هم آن ظرفیت هست، ولی ما تصمیمی برای تشکیل بمب هستهای نداریم. اما اگر موجودیت ایران تهدید شود، ناچاریم دکترین هستهای خود را تحول دهیم. اخیرا مقامات نظامی هم اظهار کردند که اگر اسراییل بخواهد به تاسیسات هسته ای دعوا کند تجدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران و عدول از ملاحظات اعلامی قبل محتمل و قابل فکر است.
سوال: برخی گزارشها، مشخصاً از سوی مطبوعات آمریکایی، ادعا کرده اند که بعد از عملیات طوفان الاقصی، مذاکراتی محرمانه بین شما و آمریکا برای جلوگیری از گسترش جنگ صورت گرفته است. آقای دکتر، آیا این گزارشها درست و دقیقاند؟
جواب: او گفتوگوهای غیرمستقیم بین ایران و آمریکا نوشته جدیدی نیست. سال ها برقرار بوده و امروز هم برقرار است، چه از طریق سفارت سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است و چه از طریق برخی کشورهای منطقه. در قضایای تازه هم، هم سیاست ایران و هم سیاست آمریکا مبتنی بر این می بود که این جنگ گسترش نیابد و در این راستا او گفتوگوهای غیرمستقیم با آمریکا داشتیم.
سوال: آیا بعد از عملیات طوفان الاقصی، آمریکا به شکل محرمانه از شما خواسته است که از مقاومت و حزب الله به شکل گسترده حمایتنکنید تا ایران مقصد دعوا مستقیم آمریکا قرار نگیرد؛ یا خیر؟
جواب: آمریکا نمی تواند این چنین درخواستی از ما بکند. ما ماموریت دفاع از محور مقاومت را داریم. اگر آمریکا این چنین درخواستی از ما داشته باشند، جوابش منفی است.
سوال: آیا آمریکا، باز هم به شکل سری، از شما خواسته است به حوثیها سختی بیاورید تا حملات خود علیه کشتیها در دریای سرخ را متوقف کنند؛ یا خیر؟
جواب: خیر. این چنین فشاری از سوی ایران بر حوثی ها داخل نخواهد شد. حوثیها مشغول دفاع از محور مقاومت و یمن می باشند. این حق قانونی آنها است که بتوانند در تغیرات منطقه نقش داشته باشند.
سوال: بله، اما آمریکاییها از شما نخواستهاند که به حوثیها سختی داخل کنید؟
جواب: امکان پذیر که خواسته باشند که برای مثال حوثی ها در عملیات دریای سرخ برخی توجهات را داشته باشند، اما ما به حوثی ها دستور نمیدهیم و آنها به صلاحدید خود عمل میکنند. ما فقط اگر پیشنهاد هایی به اعضای محور مقاومت داشته باشیم، جنبه رایزنی دارد وگرنه تصمیم گیرنده خود محور مقاومت است؛ چه حوثیها، چه حزب الله، چه حماس و چه مقاومت عراقی.
سوال: برخی با تشکیک در توانمندیهایی چشمگیری که حوثیها در ماههای قبل در مقصد قراردادن کشتیها، خصوصاً کشتیها اسرائیلی و حتی آمریکایی، میگویند حوثیها چطور به این دادههای اطلاعاتی که دستیابی به آن ساده نیست، دست اشکار کردهاند؟ چون امکانات این کار را ندارند. همینطور، میگویند آنها این موشکهای هدایت شونده پیشرفته را که توانسته است به تعداد بسیاری از کشتیهای اسرائیلی و آمریکایی برسند، از کجا آوردهاند؟ به گفتن کاملاً آشکار، میگویند این کاری تماماً ایرانی است که با منفعت گیری از انصار الله انجام میشود. پاسختان چیست؟
جواب: انواع سخن ها در صحنه تبلیغاتی حرف های میشود، اما حقیقت این است که همه یمنی ها را دست کم گرفته بودند. یمنی ها انسانهای زیاد باهوشی می باشند و هنگامی آموزش ببینید، خودشان می توانند تسلیحات ملزوم را تشکیل کنند و عملا در این جنگ هم همین کار را می کنند. یمن ملتی تاریخی و باسابقه است و دوران سختی را سپری کرده است. امروزه شاهدیم با وجود مشکلات اقتصادی، آنها از هویت و سرزمین خود و از محور مقاومت دفاع می کنند. یمنی ها را نباید دست کم گرفت. انسانهای توانا، زیاد باهوش و مقتدرند و مصمم می باشند که به اهداف خود برسند.
سوال: حوثیها قبل از اغاز این عملیاتها، این کار را با شما هماهنگ نکرده بودند؟
جواب: همان طور که گفتم محور مقاومت هیچگاه قبل از عمل از ایران اجازه نمی گیرد، بلکه خودشان تصمیم گیرنده می باشند. امکان پذیر که مشورت بگیرند و ما هم رایزنی کنیم، اما خودشان تصمیمگیر می باشند، چون آنها در صحنه و میدان می باشند. ما نمیتوانیم از اینجا به آنها پیشنهاد خاصی داشته باشیم.
سوال: آیا شما با عملیات انصار الله در مقصد قرار دادن کشتیهای تجاری اسرائیلی، آمریکایی و غیره موافقید؟ آیا از این عمل های حمایتمیکنید؟
جواب: بله. از این عمل حمایتسیاسی می کنیم، چون باید جلوی کشتی هایی که به رژیم اسرائیل پشتیبانی می رساند تا علیه مردم فلسطین عمل و آنها را کشتار جمعی کند، گرفته شود. انصارالله با حملات به کشتی هایی که به سمت رژیم اسرائیل می روال، همین کار را میکند و میخواهد با جلوگیری از این نقل و انتقالات دریایی سختی بیشتری بر رژیم اسرائیل داخل آورد.
سوال: برخی کشورهای عربی و برخی کشورهای مجاور که میتوانم از آن بین مصر را مثال بزنم، مستقیماً حملات حوثیها به کشتیها حتی اگر اسرائیلی یا آمریکایی باشند متضرر خواهد شد. مطابق اظهار برخی مسئولان، درآمدهای کانال سوئز ۶۰ درصد افت اشکار کرده است. آیا هنگامی یک سرزمین بزرگ عربی و اسلامی از این عمل های متضرر شده و خواستار توقف آن شده است، نباید شما نقشی ایفا کنید و به حوثیها بگویید که از این عمل های دست بکشند تا زیان بیشتری فهمید کشورهای عربی و خصوصاً مصر نشود؟
جواب: اولا در تاثییر حملات رژیم اسرائیل علیه فسطینی ها، همه کشورها متحمل زیان شدهاند. ثانیا جنگ، جنگ است و هنگامی ایجاب می کند حملاتی صورت گیرد، طبیعتا اختلالاتی هم در رفت و آمدهای دیگران تشکیل می شود. اتفاقا این ماموریت همه کشورهای منطقه از جمله مصر است تا سختی بیشتری بر رژیم اسرائیل داخل آورند تا جنگ را خاتمه یابد و کشورهای منطقه نیز متضرر نشوند.
سوال: این مسئله ما را به یک نوشته دیگر میرساند و آن رابطه ایران با مصر است. به نظر میرسد که در سالهای قبل این روابط تا حد بسیاری بهبود یافته است. چند ماه پیش تماسی تلفنی بین رؤسای جمهور ایران و مصر برقرار شد. مسئولان عالیرتبه دو سرزمین دیدارهایی با هم داشتهاند. امروز ایران از رابطه با مصر چه میخواهد؟ مقصد و چشم انداز آینده [ایران برای این روابط چیست]؟
جواب: ما مدام علاقمند به حل مشکلات با مصر بودیم. حتی وقتی که وزیر امور خارجه بودم در این عرصه کوششهای بسیاری کردم. زمان مرحوم احمد ماهر که وزیر امور خارجه می بود. من حتی با مبارک در آن زمان ملاقات کردم ولی متاسفانه مصریها تصمیم جدی نگرفتند. امروز هم ایران علاقمند است روابط سیاسی خود را با مصر به گفتن کشوری دارای تمدنی بزرگ، باسابقه تاریخی زیاد عریق و کشوری که مردم مبارزی دارد، برقرار کند. یقیناً اکنون روابط عادی، رفتوآمدها، رایزنیها و او گفتوگوها تا حدی برقرار است، ولی کفایت نمی کند. ایران و مصر دو سرزمین مهمی می باشند که نهایتا باید رابطه خود را برقرار کنند.
سوال: آیا بین ایران و مصر هماهنگیهایی در راستای تلاش برای توقف جنگ اسرائیل علیه نوار غزه وجود دارد؟
جواب: بله در حد او گفتوگوهای بین وزیران امور خارجه، این ربط برقرار است که با هم رایزنی و مشورت دارند.
سوال: چه چیزی مانع گسترش زیاد تر روابط بین ایران و مصر میشود؟
جواب: اختلافاتی در قبل بوده که عمدتا اختلافات سیاسی و امنیتی است. یقیناً این اختلافات در قبل در او گفتوگوهایی که با آقای ماهر داشتم، حل شد. حتی بیانیه مشترک هم نوشته شد، ولی به نظر ما در نهایت دستگاههای اطلاعاتی مصر دخالت کردند و جلوی برقراری رابطه را گرفتند. بر پایه آن اسبق امروز هم مسائل قابل حل است. کافی است دو سرزمین تصمیم بگیرند که رابطه را برقرار کنند و اگر اختلافاتی هم هست، بعدا رفع کنند.
سوال: اجازه دهید به روابط بین شما و عربستان بپردازیم که به نظر میرسد نسبت به قبل گسترش و گسترش یافته است. آخرین تغیرات در این عرصه چیست و این روابط به کدام سو میرود؟
جواب: ازسرگیری روابط ایران و عربستان قدم زیاد مهمی می بود. برقراری روابط به مصلحت هر دو طرف می بود. چون در این منطقه پرتلاطم، هر چه روابط صمیمانه بین کشورها زیاد تر باشد، به سود کل منطقه است. الان هم رابطه عادی برقرار و او مباحثه برای همکاری زیاد تر در حال انجام است.
سوال: آیا پیش بینی میکنید که روابط بین شما و عربستان بیشتر از این گسترش یابد؟
جواب: برنامه ما این است که روابط پیشرفت کند و تبدیل همکاری عملی زیاد تر در عرصههای اقتصادی، سیاسی و حتی امنیت منطقه ای شود. ما آمادگی کامل داریم که با عربستان تعامل و او گفتوگوهای جدی داشته باشیم.
سوال: این روزها سخن بگویید از عادی سازی روابط بین عربستان و اسرائیل به گوش میرسد. یقیناً عربستان شروطی در ربط با جنگ جاری گذاشته است همانند آخر جنگ، توقف نسلکشی و نوشته راهکار دو سرزمین. اما اگر اسرائیل شروط عربستان را بپذیرد و بین دو طرف عادیسازی صورت گیرد، آیا این کار بر روابط بین ایران و عربستان تأثیر خواهد گذاشت؟
جواب: این چنین چیزی به سادگی محقق نخواهد شد، چون شرایطی که عربستان گذاشته، امکان پذیر نیست. برای مثال راه اندازی دو دولت، امکان پذیر نیست، نه از نظر سرزمینی امکان پذیر است و نه از نظر رژیم اسرائیل که دو دولت را نمی پذیرد. بعد مهم آن است که تحول جدی در کل منطقه پدید آید و حقوق فلسطینی ها تامین شود تا بتوانند سرزمین خود را در کل اراضی اشغالی داشته باشند.
سوال: در همین جهت، نگاه شما به راهکار دو دولت چیست؟ حماس اظهار کرده است که آماده پذیرفتن راهکار دو دولت است؛ یعنی راه اندازی سرزمین فلسطین در نزدیک به مرزهای ۱۹۶۷، و در این صورت حتی امکان پذیر این جنبش سلاح خود را زمین بگذارد و به یک حزب سیاسی تبدیل شود. به نظر شما آیا این عمل از سوی حماس میتواند صحیح باشد یا خیر؟
جواب: فلسطینی ها خودشان آزادند که تصمیم بگیرند. ما جلوی فلسطینی ها را نمی گیریم. هر چه را به مصحلت خود بدانند، تصمیم بگیرند و انجام بدهند، ولی ما به گفتن افرادی که مشرف بر مسائل منطقه هستیم، دو دولت را اصلا امکان پذیر نمی دانیم. این هم امر جدیدی نیست، بلکه از سال ۱۹۴۷ هنگامی که در مجمع عمومی سازمان ملل نقل می بود که یک یا دو دولت شکل بگیرد، نماینده ایران در همان زمان با مطرح دو دولت مخالفت و سخنرانی عجیبی کرد. همان زمان پیش بینی کرد که با این مطرح «اجاقی درست میکنید که زیر خاکستر آن همیشه آتشی روشن خواهد می بود که نه تنها خاورمیانه، بلکه صلح عالم را نیز تهدید خواهد کرد.». او پیش بینی کرده می بود که مطرح دو دولت جهت خونریزی زیاد تر، نسل کشی و جنایت زیاد تر می شود. امروز هم ما نظرمان این است که نهایتا آنچه میتواند جهت امنیت در منطقه شود، تشکیل یک دولت است؛ یک دولت که هم مسلمانان، هم یهودیها، هم مسیحیها و همه گرایشهای گوناگون در آن دولت با هم زندگی کنند. یقیناً این هم به سادگی امکان پذیر نیست. دو دولت هم امکان پذیر نیست. لازمه آن این است که آمریکا و غرب از حمایترژیم اسرائیل دست بکشند و این رژیم ناچار شود به این چنین امری تن دهد. فکر کنید اگر الان راه اندازی یک دولت جدا گانه فلسطینی در سازمان ملل تصویب شود، این دولت سرزمین می خواهد. سرزمین چطور به دست میآید؟ اکنون زیاد تر سرزمین فلسطین دست شهرکنشین ها است. این دولت ارتش میخواهد، این دولت بایست آزاد باشد و بتواند قرارداد تسلیحاتی منعقد کند. این دولت فضا می خواهد. آیا رژیم اسرائیل اجازه می دهد این چنین دولتی تشکیل شود؟ به این علت مطرح دو دولت یک ایده غیرعملی است.
سوال: اجازه بدهید مثالی بزنم؛ فکر کنیم دولتی دیگر در اسرائیل بر سر کار باشد – همانند دولت رابین که تعداد بسیاری میگویند در زمان آن میشد به سمت این راهکار حرکت کرد – و اسرائیل با راهکار دو دولتی موافقت کند و این موافقت به طوری باشد که فلسطینیان را راضی کند، آیا در این صورت گمان دارد که ناظر برقراری روابط و عادی سازی بین ایران و اسرائیل باشیم؟
جواب: ما رژیم اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم. این که خود فلسطینی ها تصمیم بگیرند، مربوط به خودشان است. ما رژیم اسرائیل را یک اشغالگر می دانیم چون از کشورهای گوناگون مهاجران یهودی آمدند اینجا و خانه و املاک فلسطینیها را تصاحب و کشتار کردند و هم چنان هم این کشتار ادامه دارد؛ به این علت ما این چنین موجودیتی را به رسمیت نمی شناسیم.
سوال: اما امروز اسرائیل یک حقیقت است که برخی میگویند نمیتوان آن را نادیده گرفت. همه کشورهای جهان، به جز شما و تعداد مقداری از دیگر کشورها، آن را به رسمیت شناخته اند؛ لذا یک حقیقت است. چرا با این حقیقت کنار نمیآیید؟
جواب: زیاد حقیقت های نامطلوب در دنیا هست، ولی الزامی نیست که هر حقیقت نامطلوبی را بپذیریم. ما سیاست خود را داریم.
سوال: بعد ایران هیچ زمان سیاستش را تحول نخواهد داد، هیچ گاه اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت و با آن رابطه برقرار نخواهد کرد، حتی اگر روزی سرزمین فلسطینیان را به آنان بدهد.
جواب: ما با اشغالگر مخالفیم؛ ولی این تصمیم خود فلسطینی ها است که درمورد آینده خود چه تصمیمی بگیرند.
سوال: اجازه بدهید به وجود آمریکا در منطقه بپردازم، خصوصاً وجود نظامی، که در زمان تازه به شدت افزایش یافته است. ایران چندین دفعه مخالفت خود را با این وجود اظهار کرده است. در سایه این وضع، چه زمان به تعامل با آمریکا بازخواهید گشت؟ برای مثال، آیا از آمریکا خواهید خواست که از وجود نظامی در منطقه عقبنشینی کند و تا حدودی از محور مقاومت در منطقه دور شود تا در روبه رو، شما بار دیگر به توافق هستهای بازگردید؟
جواب: ما در مبنا هیچگاه ناموافق مذاکره با آمریکا برای حل مسائل خود نبودیم، اما کارکرد آمریکا تبدیل این شده که ما مذاکره مستقیم با آمریکا نداشته باشیم، چون آمریکا مدام با توسل به زور خواسته مسائل را حل کند. اگر رابطه مبتنی بر اصل برابری، احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها باشد، رابطه ایران و آمریکا و دیگر کشورها شکل طبیعی خود را خواهد داشت. مشکل این است که آمریکا خود را قوت جهانی می داند و با زرو و قلدری می خواهد خواسته خود را به ایران تحمیل کند. متاسفانه از اول انقلاب با این اتفاق روبرو بودیم و همیشه در رابطه با آمریکا مشکل داشتیم، چون آنها حاضر نبودند به خواسته ایران احترام بگذارند.
سوال: آیا ایران به جستوجو تشکیل نظام جهانی نوینی است که تک قطبی نباشد؟ آیا با همکاری برای مثالً روسیه و چین به جستوجو این کار هستید؟
جواب: بله این تنها خواست ایران نیست. تعداد بسیاری از کشورها بر این باور می باشند که زمان دنیای تک قطی دیگر قبل است. نه آمریکا آن آمریکای اسبق است و نه دیگر کشورها، کشورهای اسبق می باشند. کشورها به بلوغ رسیدهاند و خواستار استقلال خودشان می باشند. حتی در این منطقه شاهدیم کشورها دارند این چنین بلوغ سیاسی را توانایی میکنند؛ به این علت قضیه به این صورت است که طبیعتا نمی توانیم در برابر دنیای تک قطبی ساکت باشیم. ما خواستار دنیای چند قطبی هستیم؛ چنانکه روسیه و چین هم همین خواست را دارند. زیاد از کشورهای دیگر، حتی هند هم خواستار این چنین نظامی است. پیش بینی ما دقیقا همین است که در آینده دنیا چند قطبی خواهد می بود و قوت های منطقه ای نیز در این دنیای چندقطبی نقش خود را خواهند داشت. در منطقه حساس خاورمیانه کشورهای منطقه باید مشکلات بین خود را حل کنند و هماهنگی جدی تری به وجود بیاید تا بتوانند از حقوق خود در آن نظام بینالمللی چندقطبی دفاع کنند.
سوال: آمریکا ایران را به حمایتنظامی و فراهم پهپاد برای روسیه در جنگ علیه اوکراین متهم کرده است. آیا این حقیقت دارد؟
جواب: مقامات مسئول نظر خود را در این خصوص اظهار کردند و امر جدیدی نیست. ما قبل از جنگ اوکراین به روسیه پهپادهایی را داده بودیم و از تصمیم روسیه برای جنگ هم خبر نداشتیم. بعد خود روسیه است که اکنون در حال منفعت گیری از امکاناتش در برابر اوکراین و در برابر حمایتغرب از اوکراین است. تا به حال هم موفق بوده، به طوری که تا بحال توانسته موقعیت خود را در اراضی که اشغال کرده، تثبیت کند.
سوال: آیا بعد از اغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، ایران به حمایتنظامی و فراهم پهپاد برای روسیه عمل کرده است؟
جواب: مسئولان امر اظهار کردند که سپس از حمایتاولیه از روسیه، دیگر ادامه نداشته است.
سوال: امکان پذیر برخی بگویند این نوعی دوگانگی معیارها از سوی ایران است. به این معنی که موضع ایران در روبه رو اشغال اراضی فلسطینی از سوی اسرائیل روشن است و این سرزمین با اشغالگری در فلسطین ناموافق است. اما در عین حال، شما به نوعی در حال فراهم آوردن ابزارهایی برای اشغال خاک اوکراین توسط روسیه هستید. این کار را که طوری دوگانگی معیارها به نظر میرسد چطور توضیح میدهید؟
جواب: ما اساسا اشغالگری را توجیه نمی کنیم، ولی اساسا این تله آمریکا و ناتو می بود که روسیه را داخل جنگ کنند چون می خواستند ناتو را به سمت مرزهای روسیه گسترش دهند. روسیه ناچار به مقاومت در برابر این برنامه غرب و ورود به اوکراین شد. نهایتا امیدواریم جنگ خاتمه یابد، لذا ما با اشغال موافق نیستیم.
سوال: بعد اشغال خاک اوکراین توسط روسیه را قبول نمیکنید. آیا دریافت من درست است؟
جواب: ما اشغال سرزمین های دیگر را تایید نمی کنیم، مگر آنکه قسمت هایی به علت مسائل فرهنگی یا مذهبی بخواهند تصمیم بگیرند از آن سرزمین جدا شوند و به سرزمین فرد دیگر بپیوندند. الان قسمت هایی از اوکراین اکنون این چنین ادعایی دارند. جنگ که همه شود این مسائل قابل بازدید است.
سوال: آقای دکتر از جواب شما اینگونه به نظر میرسد که توجیهاتی برای اشغالگری اراعه میکنید، همانند پیشینههای فرهنگی، دینی و تاریخی. اگر این توجیهات را بپذیریم، برای مثال، ترکیه میتواند ادعا کند که در کشورهای فرد دیگر که روزی بر آنها حکم میرانده است حقوقی دارد. شما هم در ایران میتوانید این سخن را بزنید. همینطور مصر، و دیگران. اینها توجیهاتی برای اشغال یک سرزمین از سوی کشوری دیگر به نظر میآید. حقیقت این است که برخی افراد این توجیهات را – نمیگویم غیر اخلاقی اما دستکم – غیر منطقی توصیف میکنند.
جواب: ما اشغالگری را توجیه نمی کنیم، بلکه حقیقت جنگ اوکراین و روسیه را تبیین می کنیم که چرا جنگ رخ داده است. ناتو با حمایتآمریکا می خواست به مرزهای روسیه نزدیک شود. این برخلاف قراردادهای اسبق شان می بود که حرف های بودند این چنین امری رخ نخواهد داد. بعد شرایطی فراهم کردند که بخواهند نزدیک شوند و روسیه در جهت منافع خود در برابر این برنامه مقاومت کرد و ناچار شد داخل خاک اوکراین شود؛ اما این که آنچه روسیه اکنون اشغال کرده، در آینده چه خواهد شد، او گفت و گو هایی است که باید سپس از آخر جنگ انجام شود؛ به این علت این به معنی تایید اشغالگری از سوی ایران نیست.
سوال: اگر یک رویارویی نظامی حقیقی بین آمریکا و چین رخ دهد که گمان آن هم نقل است، ایران در کنار چین خواهد ایستاد یا موضع بیطرفی اتخاذ خواهد کرد؟
جواب: از نظر سیاسی از چین حمایتخواهیم کرد، ولی چین امکانات کافی برای دفاع از خود را در اختیار دارد.
سوال: ایرانیان اهل غافلگیر کردن می باشند! شما به روسیه که کشوری بزرگ و ابرقدرت است پهپاد دادید و او آنها را در اوکراین منفعت گیری کرد. میخواهم بگویم ایران امکانات عظیمی دارد و حتی میتواند به ابرقدرتها پشتیبانی کند. آیا اینگونه نیست؟
جواب: اگر ایران این چنین امکانات خوبی دارد و همه دلواپس آن امکانات می باشند، باید با آن تعامل داشته باشند و از سختی بر ایران جلوگیری کنند. اما متاسفانه آمریکا انواع سختی را داخل می آورد، یقیناً فشارهایی که به حرف های خودشان هم ناکامی خورده است.
سوال: قوت فزاینده ایران – که درمورد آن سخن بگویید کردیم – برخی همسایگان ایران را دلواپس کرده است. برخی همسایگان ایران میگویند سرزمین شما چند سرزمین منطقه را به آشوب کشیده است؛ برای مثالً یمن، عراق، سوریه و غیره. این کشورهای منطقه را دلواپس کرده است. این کار جهت میشود که کشورهای منطقه روابط مستحکمی با آمریکا داشته باشند یا حتی به سوی عادی سازی روابط با اسرائیل بروند. برخی میپرسند ایران چه وقتی از این سیاست دست میکشد تا همسایهای مقبول برای همسایگانش باشد و این چالش آخر یابد.
جواب: قوت ایران برای دفاع از خود و منافعش است. از این قوت هیچگاه علیه کشورهای منطقه استفاد نکردیم، مگر آنکه آنها داخل جنگ با ایران شوند. عراق در زمان صدام داخل جنگ با ایران شد و ایران قدرتمندانه جواب داد. حتی در همین عملیات وعده صادق ما به کشورهای منطقه خبر دادیم که این عملیات علیه آن ها نیست. مادامی که رابطه عادی بین ایران و کشورهای منطقه هست با هم همکاری میکنند، جای نگرانی از قوت ایران نیست. قوت ایران در برابر دشمنانش است.
سوال: بله؛ اما آیا امکان پذیر ایران روزی به دست کشیدن از سیاست همکاری با گروههای مسلح در برخی کشورهای منطقه که به نحوی با ایران در ارتباطند، بیندیشد؟ آیا امکان پذیر ایران از این کار دست بکشد و در عوض روابطش را با این کشورها عادی کند تا یک ائتلاف حقیقی بین کشورهای منطقه ناظر باشیم؟ آقای دکتر، آیا امکان پذیر ایران به این چنین کاری بیندیشد؟
جواب: نیروهای مقاومت در هر کشوری که می باشند علیه آن سرزمین نیستند. نیروهای مقاومت در برابر رژیم اسرائیل می باشند؛ رژیم غاصبی که اراضی فلسطینی ها را تصاحب کرده است. نیروهای مقاومت ماموریت خود می دانند که علیه رژیم اسرائیل بجنگند. این بدان معنی نیست که علیه کشورهای خود میجنگند؛ به این علت فقط یک ظرفیتی است که در برابر تجاوزارت رژیم اسرائیل به وجود آمده است.
سوال: من زمان شما را زیاد گرفتهام و چند دقیقه زیاد تر زمان نداریم. اما برخی امکان پذیر درمورد آنچه در سوریه انجام داده اید بگویند که امروز – همانطور که شما بهتر از من میدانید – تعداد بسیاری از سوریها باور دارند که ایران با دخالت در سوریه مستقیماً در ریخته شدن خون صدها هزار نفر دست داشته و مسئولیت مستقیم آن را برعهده دارد. پاسختان به این سخن چیست؟
جواب: فکر کنید هنگامی داعش نزدیک دمشق می بود، دمشق را میگرفت. آن زمان چه بلایی سر همه سوریها می آمد؟ ایران که به دعوت دولت سوریه داخل این سرزمین شد، توانست به استقرار دولت پشتیبانی کند و در منطقه امنیت تشکیل کرد. چه آقای بشار اسد، چه مسئولان دولتی و چه مردم سوریه، همه قدردان شراکت ایران در این دفاع علیه تروریسم بودند و می باشند. یقیناً امکان پذیر نظرات مخالفی هم وجود داشته باشد؛ به خصوص که رژیم اسرائیل و آمریکا این چنین نظریاتی را اشاعه می دهند و با دقت به دستگاه تبلیغاتی وسیعی که دارند، می خواهند پشتوانه امنیتی سوریه و نیروهای مستشاری ما را که در آنجا می باشند، از صحنه دور کنند.
سوال: ببخشید، نمیخواهم سخن بگویید در این نوشته را طویل کنم اما برخی میگویند داعش قرار می بود در سوریه چه کاری زیاد تر از کشتن صدها هزار نفر و آواره کردن میلیونها نفر که دولت سوریه مرتکب شد، انجام دهد؟ و شما از دولتی حمایتکردید که به باور برخی به کشتار مردم خود دست زد. پیش از مطرح آخرین سوال، آیا توضیحی درمورد این مسئله دارید؟
جواب: اگر دولت سوریه این چنین دفاعی از کیان خود نکرده می بود، طبیعتا سوریه فشل شده می بود و امنیت آن به کلی از بین رفته می بود.این خواست رژیم اسرائیل می بود. یکی از دلایلی که ما به پشتیبانی سوریه شتافتیم برای این می بود که برنامه آمریکا و رژیم اسرائیل ناکامی بخورد و سوریه بتواند هویت و استقلال خود را نگه داری کند؛ به این علت درست است که در هر جنگ افرادی کشته می شوند، ولی نمی شود این را پای دولت سوریه گذاشت. باید پای رژیم اسرائیل و تروریست هایی گذاشت که علیه دولت جدا گانه سوریه عمل کردند. طبیعی است که دولت ماموریت دارد در برابر تروریسم بجنگند؛ هر چند امکان پذیر انسانهای بیگناهی هم در این جنگ از بین بروند.
سوال: صدها هزار نفر، برخی افراد نیستند! اینها انسانهایی بودند که کشته شدند. تعداد بسیاری از بیگناهان کشته و آواره شدند. این نوشته را زیاد تر ادامه نمیدهم. میخواهم به نوشته غزه باز گردم. پیشبینی شما از آینده این جنگ که با گذشت ۲۱۵ روز تا این مدت متوقف نشده و هزاران کشته و مجروح در بین غیرنظامیان برجا گذاشته است، چیست؟ در نگاه شما، این جنگ چطور آخر خواهد یافت؟
جواب: اولا ترویست ها می باشند که این شرایط را در سوریه به وجود آوردند و حامیان آن تروریستها. اگر انسان هایی کشته شدند، گناهش بر گردن تروریست ها و حامیان تروریستها است. در خصوص جنگ غزه، تا به حال این جنگ نشان داد که رژیم اسرائیل ناکامی خورده و به هیچ یک از اهداف خود نرسیده است. تخریب، بمباران، کشتار و نسل کشی پیروزی نیست، جنایت است. رژیم اسرائیل به هیچ مقصد نظامی که اظهار کرده می بود، دسترسی نیافته و دسترسی اشکار نخواهد کرد، چون حماس از بین رفتنی نیست. حماس نشان داد که علیرغم همه سختی و جنگ، و خونریزی به گفتن یک نیروی قوی به قوت خود باقی مانده و از حمایتمردم، نه تنها در غزه، بلکه در کل فلسطین، برخوردار است. ۷۵ درصد مردم فلسطین حمایتکننده حماس می باشند و به این علت در آینده فلسطین هم نقش خواهد داشت. رژیم اسرائیل نه تنها در جنگ پیروز نشده، بلکه در افکار عمومی هم ناکامی خورده است. امروز در دنیا همه علیه تجاوزات این رژیم کار میکنند. حتی آقای ترامپ هم او گفت که رژیم اسرائیل در عرصه افکار عمومی ناکامی خورده است. این ها واقعیتی است که این رژیم ناکامی خورده است؛ به این علت نیاز است که آمریکا و اروپا دست از حمایتاز رژیم اسرائیل بردارند و شرایطی را فراهم کنند که این جنگ همه و مقدمات برقراری صلح و امنیت فراهم شود.
منبع :
ایرنا
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها