ایران نام پدرم می بود – تسنیم_مهتاب من

ایران نام پدرم بود


به گزارش مهتاب من

به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم،‌ «ماه همه» تازه ترین کتاب گلعلی بابایی است که از سوی انتشارات بعثت انتشار شده است،‌ این‌کتاب شانزدهمین‌گفتن از مجموعه «بیست‌وهفتی در بیست‌وهفت» است که این‌ناشر درمورد ۲۷ تن از فرماندهان لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله(ص) انتشار می‌کند و انتشارش از سال ۱۳۹۱ اغاز شده است.

«ماه همه» روایتی از زندگی ۳۰ ساله فرمانده شهید محمدابراهیم همت است، که به قلم بابایی به زیور طبع آراسته شده است. این زندگینامه مستند با مقدمه محمدمهدی، فرزند ارشد شهید همت در چهلمین سالگرد شهادت فرمانده محبوب رزمندگان پایتخت انتشار شده که حاوی مطالب ناگفته و زیاد جذابی از ۳۰ سال حیات دنیوی سردار فاتح خیبر است و اکنون در نمایشگاه کتاب تهران اراعه و از آن رونمایی شده است.

مقدمه محمدمهدی همت بر این کتاب به شرح ذیل است:‌

«… ما رأیتُ الّاّ جَمیلا

جنگ دانشگاه نبوده است. کارخانه انسان‌سازی می بود. آدم ساده را از امن‌ترین پستوهای بی‌خبری و آسایش طلبی می‌برد زیر ضربه فولاد و سرب مذاب. او را آبدیده می‌کرد و به دیارش برمی‌گرداند. به باور من؛ اصولاً جنگ برکنار از مصائب، ویرانی‌ها و تلخ‌کامی‌هایش، به منزله‌ی فرصتی بزرگ برای تکامل آدمی است. اتفاق‌ ناگواری همانند جنگ؛ اگر با آموزه‌های مکتب حسینی بیامیزد، نزدیکترینِ راه‌ها به سوی آسمان از خاک کم ارتفاع جبهه‌ها گذر می‌کند. انسان‌های برخاسته از این خاک به قدری ساده و پاک بودند که تشخیص یکی از فرد دیگر سخت می بود.

زن و مرد همانند سروهایی بودند در کوچه باغ جنگ، که به ردیف در کنار هم می‌ایستادند. طوری که از بین شانه‌ها به هم مدام‌شان تنها نسیم ایمان و امید عبور می‌کرد. آن‌قدر محکم و به هم مدام که همه را به یک نام صدا می‌زدند: “ایران” و ایران؛ نام زنی است که همه دارای‌هایش پنج دانه
تخم مرغ می بود، که سر از سفره ساده رزمندگان جبهه‌ها درآوردند، همان‌ها که صاحبانِ کلاف‌های بی‌ارزشی بودند در صف طویل خریداران گرامی مصر، اما قیمت گرفتند و خود گرامی شدند.

ایران؛ نام پیرمردی می بود که هرگاه پیکر پسرانش را در جعبه‌های تخته سه لایی، لای پنبه و پرچم برایش می‌آوردند، تنها پیشانی‌شان را می‌بوسید و خدا را شکر می‌او گفت. همانی که حتی بی‌صدا
هم گریه نکرد، مبادا که اسایش دریای مردم را به هم بریزد.

ایران؛ نام پرستاری می بود که همانند مادر موسای کلیم «علیه‌السلام» فرزند دلبند خود را به امواج حادثه سپرد، تا به جبهه برگردد و هزاران فرستاده خدا را از آب بگیرد.

ایران؛ نام سربازی می بود که پوتین نداشت، اما پای برهنه از دل آتش گذشت تا پاکی و حقانیت خود را به دنیا ثابت کند.

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

ایران؛ نام مادری می بود که هر چه پسر داشت، به جبهه فرستاد و از جگر گوشه‌هایش حتی تکه استخوانی هم به او برنگشت.

ایران؛ نام پدری می بود که سرب‌های بی‌طاقت چشم به راه نماندند تا دیگر بار فرزندش را ببیند، امّا هر چه به قلبش ورود کردند، نتوانستند عشق به میهن خدایی‌اش را از آن خارج کنند.

 ایران؛ نام کودکی می بود که پدرش همه فرود و فراز زندگی فرزند دلبند خود را از پشت شیشه قاب عکس دیده می بود. همان قابی که پدر همیشه از درون آن به او لبخند می‌زد. آری؛ ایران نام پدرم می بود؛ ابراهیم که اسماعیلِ نفس خود را به قربانگاه برد، امّا چاقو این‌بار چنان برید که پیکرش بدون سر برگشت، ایران؛ نام مادرم است، همان‌که همیشه تکیه‌گاهم بوده و خواهد می بود.

 اکنون و با انتشار کردن «ماهِ همه »؛ همه آن زیبایی‌ها را مجدد در کتاب حاضر مرور می‌کنم. کتابی که سرگذشت‌نامه مستند زندگانی سراسر زیبایی اما مختصر دنیوی پدر شهیدم است؛ همان معلمی که فرمانده محبوب القلوب هزاران هزار رزمنده دریادل می بود و من افزون‌تر از آن‌چه که در همه این سالیان از پدر و لشکرش در زبان یاران و هم‌رزمان او شنیده بودم را لابه لای صفحات «ماهِ
همه» خواندم و از این خواندن، لذت بردم. امیدوارم شما خوانندگان فهیم هم با مطالعه دقیق و همراه با تأملِ کتاب، بیشتر از من از این حَظ معنوی منفعت‌مند شوید.

«کربلای معلی _ راهپیمایی اربعین ۱۴۴۵ _ شهریور  ـ ۱۴۰۲
 ـ محمدمهدی همت»

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی