به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، کتاب «خنده‌های زنجبیلی»، اثری طنز با داستان‌های پر کشش و شیرین است که نشاط را در کنار تأمل را برای کودکان و نوجوانان به ارمغان می‌آورد. این هفتمین تاثییر طنز رفیع افتخار است که با تصویرگری مرضیه قائدی برای گروه سنی هشت تا ۱۵ سال انتشار شده است. فرزانه زینلی، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به معارفه این تاثییر پرداخته و نوشته است:

«به ترک دیوار هم می‌خنده!» هر نوجوانی حتماً در طول زندگی، یکبار مخاطب این جمله بوده؛ زمان‌هایی که در روبه رو با موقعیت‌های به ظاهر ساده، از ته دل خندیده و خنده‌اش هم بند نیامده! آنجا به گمان زیادً بزرگسالی، با نگاه با هوش اندر سفیه نگاهش کرده و سرش را هم به نشانه تأسف تکان داده!

یکی از نشانه‌های نوجوانی، همین خنده‌های آزادانه و بعضی اوقات بی‌علت است که از طراوت روح نوجوان نشات می‌گیرد. او سرخوشانه به جستوجو چیزی برای خندیدن می‌گردد و یقیناً، زیاد سریع هم می‌تواند احساساتش را عوض کند و غمگین بشود. این تغییرات روحی در نوجوان امروز، که با رسانه‌ها به گفتن عوامل تحریک احساسات سروکار دارند، زیاد تر هم هست. به هر شکل، همین خنده‌ها می‌تواند پل ارتباطی با نوجوان بسازد.

کتاب‌های طنز از همین جهت برای نوجوانان، اهمیت دارند. داستان‎‌های مختصر طنز و یا رمان‌های کمدی، فضای نشاط را برای نوجوان می‌سازند که هم علتانس گرفتن او با کتاب می‌شود و هم می‌توان از این طریق، به آموزش غیر مستقیم پرداخت. یقیناً، قضیه سرگرمی هم در ادبیات طنز کودک و نوجوان، قضیه مهمی است که به طور مفصل به آن پرداخته می‌شود؛ در این نوشته، اصل لذت برای مخاطب کودک و نوجوان نقل است و نویسنده و تولیدکننده تاثییر، به جستوجو آموزش مفهوم نیست.

کتاب «خنده‌های زنجبیلی» یک نمونه خوب از مجموعه داستان‌های مختصر طنزآمیز است. این کتاب هفت داستان مختصر دارد که در هر کدام، شخصیت مهم نوجوانی است که با مسائل روزمره روبرو شده است. در برخی داستان‌ها حرکت شگفت و غریب والدین، سوژه طنز را فراهم کرده است؛ برای مثال در داستان «کنتور افترا» ناظر دو خانواده هستیم که تلاش می‌کنند دارایی‌شان را به رخ هم بکشند. نویسنده به خوبی از مفهوم چشم و هم چشمی برای طراحی یک داستان منفعت گیری کرده است و مخاطب را با داستان ساده اما خنده‌داری همراه کرده است. یا در داستان «پول مردم» نویسنده با منفعت گیری از میل اکثر نوجوانان به بازیگر شدن، داستانی را تعریف کرده است که که در آن یک پسربچه برای نشان دادن خودش به یک کارگردان، از پول‌هایش می‌گذرد.

نویسنده نه تنها از ساخت موقعیت‌های طنز که از دیگر شگردهای طنزپردازی همانند طنز کلامی هم منفعت برده است؛ برای مثال در داستان «کنتور افترا» نام بچه‌ها «آقاکوچول و آقا موچول» است. در داستان «قبل از عید» هم نویسنده موقعیت طنزی را ساخته و با منفعت گیری از حس مسئولیت پذیری نوجوان، آن را تبدیل به یک داستان واقع‌نمایانه و خواندنی کرده است.

کتاب «خنده‌های زنجبیلی» را نشر جمال در ۸۰ صفحه انتشار کرده و آقای رفیع افتخار نویسندگی آن را بر مسئولیت داشته است. این چنین تصویرگری کتاب که نقش مؤثری در فهمیدن طنز داستان‌ها داشته، بر مسئولیت خانم مرضیه قائدی است.

انتهای مطلب/