شعرخوانی احمد بابایی در مصلی|صفحه سپس، محو صهیون است_مهتاب من

شعرخوانی احمد بابایی در مصلی


به گزارش مهتاب من

به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، مراسم بزرگداشت شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله و همراهان ایشان از جمله سردار شهید نیل‌فروشان از دقایقی قبل در مصلای امام خمینی (ره)  اغاز شد. مراسمی که به نماز جمعه پایتخت، به امامت حضرت آیت الله خامنه‌ای منتهی خواهد شد.

در این مراسم، احمد بابایی شعرخوانی کرد؛ در زیر متن اشعار او به همراه فیلم این شعرخوانی را می‌بینید:

 آخرین فصل داستان خداست؛

سپس یک عمر خون جگر گشتن، بحر دیدار، در به در گشتن،

با تب تیغ، همسفر گشتن، پُر کوتاه است، زنده برگشتن،

بی شهادت، ز زندگی سیریم، تا خدا هست، ما نمی‌میریم

هر خبر، روضه‌ای پریشان است، دل ما داغدار لبنان است

کربلا جاری است، ای مردم، روضه تکراری است، ای مردم

خبر آمد که ماه را کشتند، ماه را باز بی‌ هوا کشتند

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

اوف به بی‌غیرتی که دم نزند، یا در این روضه ناله هم نزند

کشتن طفل و زن، زبانم لال، قتل سید حسن، زبانم لال

خبر، آوار زخم و باران شد، ضاحیه، کربلای لبنان شد

باز باران ترانه می‌خواند، روضه‌خوان بی‌بهانه می‌خواند

سیدی، رو به آفتاب بده، دلمان آب شد؛ جواب بده

ای یل شرزه شیر ما قاسم، ای عموی یتیم‌ها، قاسم

حاج قاسم کجایی ای غم ناب، ای برادر، برادرت دریاب

باز، یک سینه چاک افتاده، پهلوان، روی خاک افتاده

 

.

 

**

خبر از لحن عبری باروت، خبر از عطر سیب در بیروت

خبر از ضجه و جنازه و بمب، کینه قدیمی، نعل تازه و بمب

خبر از علقمه، خبر از ماه، بغض نشکو الیک یا الله

بازهم همهمه است در گودال، پسر فاطمه است در گودال

نازنینی ز صدرِ زین افتاد، شیر سید علی زمین افتاد

شد غمم زیاد تر به سید علی، که برد این خبر به سید علی

خبر آمد که ماه را کشتند، ماه را باز بی هوا کشتند

روضه‌ای هست در نگاه همه، روضه‌ای همانند بغض سرگردان

مرد را بین کوچه‌ها بعضی اوقات، بی‌هوا می‌زنند، نامردان

مرد را بین کوچه‌ها کشتند، کَس این چنین از قضا کمین نخورد

جان دهد صدهزار مرد، اما وسط کوچه زن زمین نخورد …

 

.

 

**

حرف های بودیم کوکب رعدیم، حرف های بودیم یک نفس رعدیم

شب خون، صبح صادق الوعدیم، چشم در راه صفحه بعدیم

شب خون رگ‌رگ شب خون است، صفحه سپس محو صهیون است …

سامری سوزِ قومِ برتر، کیست؟ آن به موسای ما برادر، کیست؟

آن که درهم شکسته خیبر، کیست؟ هان! ز مرحب بپرس، حیدر کیست!؟

خشمگین شیعه‌ی همان شیریم، شک مکن! انتقام می‌گیریم…

 

.

 

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی