به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، نوشته زنان در افغانستان مدام بهگفتن یک چالش اجتماعی در این سرزمین نقل بوده است. ریشههای عمیق سنتها در این سرزمین در برابر نسلی که دوست دارد فراتر از این تعصبات، زندگی را جستوجو کند، موضوعی است که در ادوار گوناگون سیاسی تکرار شده است. در سالهای قبل نیز این نوشته در اتفاقهای گوناگون همانند قضیه تحصیل دختران ظهور کرده و عکس العملهای جهانی را در پی داشته است. در حالی که نسل تازه افغانستان تلاش دارد تغییرات بنیادین در زندگی خود تشکیل کند، تصمیمات سیاسی و اجتماعی چندان روی خوش به این ارادهها نشان نمیدهد.
در بازدید تحول اجتماعی بهاختصاصی در حوزه زنان افغانستان، یک نوشته مهم، بازدید سیر آن است، کمتر فردی حتی بین جامعه زنان افغانستان میداند که مبارزات سیاسی و فعالیتهای اجتماعی زنان این سرزمین تنها محدود به یک دهه قبل نیست و در مثالهایی، میتوان آن را در دهههای قبل نیز کاوید.
نگاهی به زندگی اولین زندانی سیاسی زن در افغانستان
یاسمین حسنات، اولین زندانی زن سیاسی در افغانستان است که در دوره حاکمیت شوروی بهعلت فعالیتهای سیاسی، مدتی طعم حبس را چشیده است؛ آن هم در زندانی که یک زندانی سیاسی وجود نداشته است و عمده زندانیان بهعلت مسائل اخلاقی در آنجا نگهداری میشدهاند. کتاب «روزهای نزدیک» که بهقلم تینا محمدحسینی نوشته و از سوی انتشارات راه یار به چاپ رسیده، اولین روایت از زندگی این بانوی مبارز است.
نگارش این کتاب با کوششهای زندهیاد محمدسرور رجایی اغاز شد و چندی پیش به سرانجام رسید. کتاب، روایتی است از خاطرات او بهزبان خودش. حسنات در این کتاب ضمن اشاره به فعالیتهای سیاسی ـ که آن را میتوان یک بُعد از ابعاد زندگیاش بهشمار آورد ـ به دغدغههای فرهنگی و دینی، مسائل اجتماعی، چالشهای مهاجرین در ایران در دهههای ۶۰ و ۷۰ نیز میپردازد.
محمدحسینی در او گفتوگویی با تسنیم، کتاب «روزهای نزدیک» را یکی از صداهای ناشنیده از دوره حاکمیت شوروی بر افغانستان دانست و او گفت: خانم حسنات متولد قندهار است، در خانوادهای فرهنگی و مذهبی رشد کرده و قرآن و احکام را از کودکی از پدر آموخته است. خانواده حسنات نیز فعالیت سیاسی داشتند و همین امر در قدم گذاشتن او در این مسیر، مؤثر بوده است. عرصه مذهبی حسنات جهت میشود که او ناموافق وجود شوروی در خاک افغانستان باشد.
قهرمانان نهان تاریخ
وی با گفتن این که او را میتوان اولین زندانی سیاسی زن در زمان حاکمیت شوروی در افغانستان معارفه کرد، در ادامه گفت: درمورد جنگ افغانستان با شوروی ـ که تبدیل ناکامی شوروی و اخراج آن از خاک افغانستان شد ـ کمتر کتابی انتشار شده است. ناگفتههای تعداد بسیاری از آن دوران وجود دارد و مخاطبان افغانستانی بهاختصاصی جوانان، اطلاعات مقداری از آن برهه تاریخی دارند، از این منظر نیز کتاب «روزهای نزدیک» سخنهای تازهای برای مخاطبان بهاختصاصی نسل جوان افغانستان دارد. اینکه چطور یک زن در آن زمان فعالیت سیاسی میکرد و چطور روزهای زندان را سپری کرد، بازجویی از زنان بهچهصورت می بود و… از جمله مطالب دلنشین و خاصی است که در کتاب «روزهای نزدیک» به آن اشاره شده است.
محمدحسینی در ادامه به شیوه مبارزاتی حسنات اشاره و اضافه کرد: خانم حسنات در خانوادهای مذهبی رشد کرد و با فضای مبارزه در خانواده آشنا شد. برخی از اقوام خانوادگی ایشان، همانند پسرخاله خانم حسنات که بعدها همسرشان میشود، نیز نقش مؤثری در شکلدهی فعالیتهای سیاسی او داشت. مطالعه کتابهایی که از طریق همسرش به دستش میرسید، توانست به خانم حسنات در ادامه راه پشتیبانی کند و به او ایده دهد. خانم حسنات در مدرسه با گروههایی که موافق وجود شوروی بودند، او گفت و گو میکند، در واقع خانواده و مدرسه در پرورش اندیشههای سیاسی و انجام فعالیتهای اینچنینی بر او اثرگذار بودند.
بهحرف های نویسنده «روزهای نزدیک»؛ بهعلت انجام همین فعالیتها، توسط نیروهای حکومتی دستگیر و در زندان تفتیش و بازجویی میشود، بازجوییها بهصورت متعدد انجام میشود. سپس از بازجوییها، خانم حسنات به زندان زنان منتقل میشود؛ بخشی که در آن زنان هنجارشکن نگهداری میشدند. خانم حسنات تنها خانمی می بود که در این قسمت نماز میخواند و علتارشاد این بانوان هم میشود.
قسمت دیگر سخن بگوییدهای محمدحسینی به دوران زندان حسنات و شکنجههای صورتگرفته تعلق داشت. او دراینباره او گفت: خواندن این قسمت هم خالی از لطف نیست. شکنجههای روحی و روانی بهشدت و مکرر برای خانم حسنات رخ میدهد، چندین دفعه او را با اعدام ترساندند، کنار این، شرایط زندگی نیز در زندان مناسب نبوده است، یک دوست همفکر آنجا ندارد، او تنها زندانی زن سیاسی بوده که در قسمت زنان نگهداری میشد. عدم ملاقات با خانواده آن هم در سن ۱۷سالگی، نداشتن امکانات اولیه زندگی از جمله آب آشامیدنی سالم و… از دیگر محدودیتهایی می بود که او در دوره زندان با آنها دست و پنجه نرم میکرد. با وجود این، او از مقصد و تلاش خود دست برنمیدارد و بعد از مدتی، با تلاش یکی از دوستان پدرش مورد عفو قرار میگیرد و آزاد میشود.
مبارزه فقط تفنگ بهدستگرفتن نیست
این نویسنده با ابراز این که “هنگامی کتاب «روزهای نزدیک» را مطالعه میکنیم، فهمید میشویم که مبارزه تنها تفنگ به دست گرفتن نیست، مبارزه راههای مختلفی دارد.”، در ادامه گفت: خانم حسنات هنگامی به سن قانونی میرسد، مبارزه را با پخش اعلامیه و سخن بگویید درمورد ظلم و نابرابری در جامعه اغاز میکند، مدتی زندانی میشود و بعد از آزادی، ادامه تحصیل میدهد و به کودکان آموزش میدهد، در واقع او با این انتخاب، مسیر فرد دیگر از مبارزه را انتخاب میکند. این مبارزه فرهنگی حسنات است که قابل ستایش است؛ روشی که تا امروز هم ادامه دارد، او هم خود در حوزه تحصیل میکند و هم به کودکان و نوجوانان در ایران و افغانستان آموزش میدهد.
او آگاهی نسل تازه را روش تازه مبارزه حسنات توصیف کرد و او گفت: مبارزه این خانم هم چنان ادامه دارد و آزادی از زندان برای او بهمعنی آخر یافتن راه مبارزه نیست. او هیچ زمان خسته نمیشود، حتی وقتی که مادر میشود، حاضر به زندگی در شرایط سخت است تا همسرش به مبارزه ادامه دهد، در اینجا ما با نقش مادری و همسری او و تأثیری که بر اطرافیان خود میگذارد، روبه رو هستیم. او این فعالیت را در نقشهای گوناگون ادامه میدهد.
راویان خاموش
بهنظر میرسد معارفه زنان موفق در افغانستان زیر سایه مشکلات اجتماعی آنها قرار گرفته است. کمتر رسانهای خواسته و یا توانسته است در سالهای قبل به این بُعد از جامعه زنان افغانستان نیز بپردازد، از این منظر، انتشار کردن و مطالعه کتاب «روزهای نزدیک» زمان مغتنمی است برای شنیدن صداهایی که تا بحال مجالی برای شنیدهشدن نداشتهاند. محمدحسینی دراینباره با اشاره به مطلب کتاب حاضر برای نسل تازه او گفت: با خواندن کتابهای اینچنینی که زندگینامه است و در آن سختیها، مشکلات و مصائب بدون سانسور گفتن شده و مستند است، میتواند به جوانان این باور را بدهد که آنها نیز میتوانند سرنوشت فرد دیگر برای خود رقم بزنند. این کتاب هم میتواند برای دختران و زنانی که در افغانستان زندگی میکنند و هم برای مهاجرین افغانستانی، الهامقسمت باشد.
او در ادامه گفت: خاطرهنگاری و تاریخ شفاهی در سرزمین ما مهجور است و کمتر کار شده، در این بین، قسمت زنان نسبت به آقایان، کمرنگتر است و ما از آن بیخبریم؛ به همین علت زیاد جای کار دارد. زنان در طول دوران جنگ و صلح، راویان خاموشی بودند، تعداد بسیاری از آنها از امکانات اولیه همانند حق انتخاب همسر، تحصیل و… محروم بودهاند. از نظر دیگر، آنها امکان پذیر راوی سوگهایی باشند که در زندگی توانایی کردهاند. زنانی می باشند که مبارزه سیاسی نداشتند، اما در دیگر حوزهها فعالیت کردهاند که روایت خاطرات آنها میتواند برای نسل جوان، الهامقسمت باشد.
ققنوسهای آینده افغانستان
محمدحسینی که در حوزه زنان نیز فعالیت میکند، با گفتن این که «جای پژوهش و انتشار کردن کتابهایی از این دست در حوزه تاریخ شفاهی افغانستان خالی است»، بااشاره به برخی از مشکلات امروز حوزه زنان افغانستان همانند ممنوعیت تحصیل، پافشاری کرد: عدم تحصیل دختران افغانستانی ماجرای تلخی است؛ مانع ها بسیاری در این مسیر بر سر راه زنان افغانستان در سالهای تازه بوده است؛ از ممنوعیت تحصیل گرفته تا بمبگذاری در مدارس دخترانه و… که در راستای تشکیل رعب برای ادامه تحصیل در دل دختران افغانستان صورت گرفت. بهنظرم، ادامه تحصیل هم خود میتواند یک راه مبارزه باشد. مبارزه، همان گونه که قبلاً هم اشاره کردم، تنها تفنگ به دست گرفتن نیست. خواندن کتاب «روزهای نزدیک» جهت میشود به این باور برسیم که با همه مشکلات میتوانیم جایگاه خود را به دست آوریم.
زنان در افغانستان در چند سال قبل برای به دست آوردن جایگاه و منزلت اجتماعی خود چندین دفعه مبارزه کرده و راه حلهای مختلفی را برای رسیدن به مقصد، آزمودهاند. هرچند گاه در این مسیر به بنبست رسیده و ناکام ماندهاند، اما این کوششها بارقه امیدی است برای ظهور نسلی که بتواند ققنوسوار از خاکستر تعصبات و محدودیتهای بیوجه سر برآورد.
انتهای مطلب/+
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها