قدم های عملی برای زندگی توحیدی در “مطرح کلی اندیشه اسلامی”_مهتاب من

گام‌های عملی برای زندگی توحیدی در "طرح کلی اندیشه اسلامی"


به گزارش مهتاب من

گروه فرهنگی مهتاب من از تنسیم- مریم مرتضوی؛ مباحث کتاب «مطرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» نه تنها شامل موضوعات نظری بوده، بلکه به‌طور خاص به چگونگی شکل‌گیری رفتارهای اجتماعی نیز اشاره دارد. در اکثر کتاب‌های کلامی، طبق معمولً از موضوعاتی چون توحید و صفات الهی اغاز می‌شود، سپس مبحث عدل و معاد نقل می‌شود و در نهایت به او گفت و گو نبوت و امامت می‌رسند. اما این کتاب رویکرد متغیری دارد. اولاً، مبحث معاد را در بر ندارد و به جای آن، مدخل کتاب را با «ایمان» اغاز می‌کند.

علت این که عدل و معاد در برتری این کتاب قرار ندارد، این است که کتاب در پی اراعه طرحی منظم از کارکرد دنیوی اسلام است. به عبارت دیگر، مقصد این است که قیمت‌های اسلامی در جامعه به‌طور عملی گسترش یابند، نه این که او گفت و گو‌های فلسفی و متافیزیکی درمورد معاد و عدل الهی صورت گیرد.

ایمان؛ نقطه اغاز اندیشه اسلامی

در این کتاب «ایمان» به‌گفتن نقطه اغاز معارفه شده است، چون اساساً مقصد این است که شبکه‌ای از رفتارهای اسلامی در جامعه شکل بگیرد. آقا در کتاب می‌فرمایند که ایمان کامل از سه رکن راه اندازی می‌شود:

  1. گرایش قلبی و ضمانت عملی: ایمان فقط از علاقه‌مندی و دانستن حاصل نمی‌شود، بلکه باید همراه با عمل باشد. به عبارت دیگر، فردی که فقط از چیزی آگاه است و در دل به آن علاقه دارد، ولی آن را در عمل پیاده نمی‌کند، نمی‌تواند مومن واقعی باشد.
  2. منشأ ایمان باید معرفت و تحقیق باشد: ایمان نباید مبتنی بر پیروی و تعصب باشد، بلکه باید از شناخت و تحقیق صحیح ناشی شود. ایمان مبتنی بر نقل‌قول‌ها یا عادات اجتماعی به‌گفتن ایمان مستقر شناخته نمی‌شود، بلکه باید به‌صورت شخصی و عمیق در دل و ذهن فرد جای گیرد.
  3. ایمان باید در همه جا یکپارچه و پایدار باشد: ایمان گزینشی و سلیقه‌ای قابل قبول نیست. شخص باید در همه جنبه‌های زندگی‌اش بر پایه ایمان عمل کند، نه این که در یک موقعیت خاص، ایمان داشته باشد و در موقعیت‌های دیگر آن را فراموش کند.

این اصول سه‌گانه، بنای ایمان کامل در قرآن است که در هر جایی که ایمان ذکر شده، مدام با عمل صالح همراه است. افرادی که فقط از چیزی آگاه بودند، ولی در عمل از آن پیروی نکردند، همانند ابوجهل در زمان پیامبر، مورد سرزنش قرآن قرار می‌گیرند.

 

 

بشارت‌های قرآن برای مؤمنان

بعد از شکل‌گیری ایمان، کتاب به بشارت‌های قرآن برای مؤمنان می‌پردازد. این بشارت‌ها به‌طور خاص برای مومنان نقل شده و به‌گفتن «مسیر خوشبختی» معارفه خواهد شد. این مسیر خوشبختی شامل ۱۲ مؤلفه است که قرآن برای مؤمنان ضمانت کرده است. در حقیقت، این بشارت‌ها به‌گفتن ضمانت‌هایی برای خوشبختی مومنان در این دنیا و آخرت اراعه شده است.

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

این ۱۲ مؤلفه شامل موارد زیر می باشند:

  1. ایمان به خدا و عمل صالح: ایمان به خداوند و انجام اعمالی که مطابق با دستورات الهی باشند، به‌گفتن پایه و مبنا خوشبختی معارفه شده است.
  2. صبر و استقامت در برابر مشکلات: قرآن پافشاری دارد که مؤمنان باید در برابر سختی‌ها و مشکلات صبر پیشه کنند و از ایمان خود دست برندارند.
  3. دقت به نماز و عبادات: انجام عبادات و به‌اختصاصی نماز، به‌گفتن یکی از با اهمیت ترین ابزارهای ربط با خداوند و تحکیم ایمان، در مسیر خوشبختی مؤمنان قرار دارد.
  4. توبه و برگشت به سوی خداوند: توبه از گناهان و برگشت به سوی خداوند، یکی از عواملی است که جهت تطهیر روح و روان مؤمنان و تشکیل اسایش در دل‌ها می‌شود.
  5. مراعات تقوا و پرهیز از گناه: تقوا به‌گفتن حاکمیت خداوند بر همه جنبه‌های زندگی فرد، به مؤمنان پشتیبانی می‌کند که در مسیر درست زندگی حرکت کنند.
  6. صدق و راستگویی: صداقت در گفتار و حرکت، جهت تشکیل مطمعن و نزدیکی به خداوند و دیگر انسان‌ها می‌شود.
  7. تعاون و همیاری با دیگران: قرآن از مؤمنان می‌خواهد که در انجام کارهای خیر و مساعدت به دیگران همکاری کنند و به یکدیگر در راه درست پشتیبانی رسانند.
  8. استغفار و طلب بخشش از خداوند: استغفار و خواست بخشش از خداوند به‌گفتن یکی از اصول اساسی در زندگی مؤمنان نقل شده است.
  9. مطمعن به خداوند در همه امور: توکل به خداوند و مطمعن به حکمت او در همه امور زندگی، یکی از ویژگی‌های مؤمنان واقعی است که آن‌ها را به خوشبختی می‌رساند.
  10. شکرگزاری از نعمت‌ها: شکرگزاری از نعمت‌های الهی و منفعت گیری درست از آن‌ها، علتافزون شدن نعمت‌ها و اسایش در زندگی می‌شود.
  11. محبت به اهل بیت و معصومین (ع): محبت به اهل بیت پیامبر اسلام و معصومین به‌گفتن یکی از راه‌های تحکیم ایمان و نزدیکی به خداوند نقل است.
  12. فراگیری علم و معرفت: قرآن پافشاری می‌کند که مؤمنان باید به جست‌وجوی علم و معرفت پرداخته و مدام در جهت فهمیدن عمیق‌تر از دین و جهان حرکت کنند.

این اصول نه‌تنها برای خوشبختی فردی، بلکه برای سلامت اجتماعی و اخلاقی جامعه نیز مؤثر می باشند و به مؤمنان پشتیبانی می‌کنند تا در هر دو دنیا به سعادت و پیروزی برسند.

خوشبختی از دید قرآن تنها از طریق ایمان و عمل صالح حاصل می‌شود. در دنیای امروز که دغدغه‌های بسیاری حول سبک زندگی و لذت می‌چرخد، این ۱۲ مؤلفه مسیر خوشبختی را هم برای مومنان و هم برای افراد مادی‌گرا هموار می‌کند، چون مومنان می باشند که بیشترین سطح لذت و خوشبختی را در زندگی فهمیدن می‌کنند.

سه رکن ایمانی

رهبر انقلاب در ادامه، داخل مبحث ایمان و سه رکن ایمانی خواهد شد و بشارت‌های قرآن برای مؤمنان واقعی را توضیح خواهند داد. در این راستا، نوشته «توحید» به‌گفتن یکی از ارکان ایمان نقل می‌شود.

نقطه مقصد کتاب در اینجا، تشکیل شبکه رفتاری بر پایه باور توحیدی است که در سطوح فردی و اجتماعی باید به‌طور عملی پیاده‌سازی شود. این قسمت از کتاب به مطرح مسائل گوناگون در حوزه توحید می‌پردازد که شامل:

  1. ایدئولوژی توحیدی
  2. جهان‌بینی توحیدی
  3. نقطه آغازین حرکت حکمرانی توحیدی
  4. مبارزه برای تحقق توحید
  5. نتیجه قهری باور توحیدی و ضمانت عملی به آن

این مسائل به‌طور هم‌زمان در ابعاد فردی و اجتماعی توسط رهبر انقلاب مورد بازدید قرار می‌گیرند.

قرابت معنایی «ایدئولوژی توحیدی» و «مکتب توحیدی»

در ادامه، پرسشی نقل می‌شود که چرا در اندیشه حضرت آقا از واژه «ایدئولوژی» منفعت گیری شده است، به‌اختصاصی که این کلمه به‌طور وارداتی از زبان‌های دیگر داخل شده است؟ در وقتی که اندیشه‌های چپ در جامعه رایج بوده، واژه «ایدئولوژی» به‌گفتن یک کلمه مقبول و شناخته‌شده در بین مردم منفعت گیری می‌شد. رهبر انقلاب این واژه را از فرهنگ عامه گرفته و آن را بر پایه مفاهیم دینی خود پرورش داده است. امروز، به‌جای «ایدئولوژی» می‌توان از واژه «مکتب» در اندیشه‌های ایشان منفعت گیری کرد. در واقع، در اندیشه رهبر انقلاب ایدئولوژی توحیدی و مکتب توحیدی معانی زیاد نزدیک به هم دارند.

امام خامنه‌ای این چنین به تفاوت بین جهان‌بینی و ایدئولوژی اشاره می‌کنند و این سوال را نقل می‌کنند که آیا جهان‌بینی از ایدئولوژی می‌آید یا ایدئولوژی از جهان‌بینی؟ ایشان مثال می‌زنند از اندیشه بودایی‌ها که در آن موجودات مراتب مختلفی دارند و از دیدگاه آن‌ها، جهان‌بینی خاصی شکل گرفته است که در آن برخی افراد در مرتبه پایین‌تر و برخی در مرتبه بالاتر از دیگران قرار دارند. این جهان‌بینی خاص تبدیل به یک ایدئولوژی رفتاری شده است.

اما در اسلام، آیا ایدئولوژی از جهان‌بینی برمی‌آید یا بالعکس؟ رهبر انقلاب در اینجا به او گفت و گو دیالکتیکی بین این دو قضیه اشاره می‌کنند. بعضی اوقات اوقات ایدئولوژی از جهان‌بینی نشأت می‌گیرد (برای مثالً در او گفت و گو برهان نظم)، و بعضی اوقات اوقات ایدئولوژی است که به جهان‌بینی جهت می‌دهد.

این مسئله در مباحث توحیدی مقام معظم رهبری به‌طور دقیق نقل می‌شود و اهمیت بسیاری در فهمیدن درست نظام فکری توحیدی دارد. در نتیجه، این قسمت از کتاب به‌طور گسترده‌ای به توضیح ابعاد گوناگون توحید و نقش آن در شکل‌گیری یک شبکه رفتاری می‌پردازد که می‌تواند هم در سطح فردی و هم اجتماعی به‌طور جامع و مدام پیاده‌سازی شود.

ارکان ایدئولوژی توحیدی رهبر انقلاب

باید دقت داشت که ایدئولوژی توحیدی رهبر انقلاب در چهار رکن مهم و بنیادین شکل می‌گیرد که هر کدام به‌طور عمیق با فطرت انسانی و ساختار طبیعت عالم هم‌خوانی دارند. این ارکان عبارت هستند از:

  1. توحید در الوهیت: این یعنی خداوند تنها و یگانه صاحب قوت مطلق است. هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌تواند به او وابسته باشد و همه چیز تحت فرمان اوست. در واقع، هیچ قدرتی جز خداوند وجود ندارد.
  2. توحید در خالقیت: به معنی این است که خداوند خالق همه موجودات است. همه عالم و هر چیزی که در آن هست از اوست و هیچ موجودی نمی‌تواند جدا گانه از خداوند باشد.
  3. توحید در عبودیت: خداوند تنها معبود است و انسان باید همه عبادت خود را به او تعلق دهد. این قسمت از توحید به این معناست که هیچ قدرتی با لیاقت پرستش و عبادت نیست جز خداوند.
  4. توحید در ربوبیت: این به این معناست که خداوند تنها رب و پروردگار عالم است. همه امور دنیا و موجودات تحت تدبیر و اراده او می باشند، و هیچ‌چیز بدون مدیریت او حرکت نمی‌کند.

این چهار رکن، مبنا‌گذار یک نگاه توحیدی به هستی می باشند که کاملاً با فطرت انسانی هم‌راستا است. هنگامی حرف های می‌شود توحید در الوهیت، منظور این است که تنها خداوند است که قدرتی جدا گانه و ذاتی دارد و همه چیز به او وابسته است. بر این مبنا، چون خداوند خالق و مالک همه چیز است، هیچ‌کس نمی‌تواند در سلطنت و ملک او قانونی وضع کند. به عبارت دیگر تنها خداوند حق قانون‌گذاری دارد و هیچ قدرتی غیر از او نمی‌تواند این چنین ادعایی داشته باشد.

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی