به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، حضرت امالبنین(س)، نام واقعیاش «فاطمه» می بود و از خانوادهای بزرگ و محترم در عربستان به دنیا آمد. او دختر حزام بن خالد و از قبیله بنی کلاب می بود. او به گفتن همسر امام علی (ع) انتخاب شد و در این ازدواج، به گفتن یک زن با فضیلت و با ایمان شناخته میشد. این ازدواج برای محبت و احترام امام علی (ع) به او می بود. چهار پسر به نامهای عباس، جعفر، عبدالله و عثمان حاصل این ازدواج مبارک بوده و این بانوی بزرگوار به پرورش این فرزندان اهمیت بسیاری میداد و آنها را به عشق و وفاداری به اهل بیت (ع) پرورش کرد.
حضرت ام البنین(س) به گفتن یک مادر، مدام در کنار اهل بیت (ع) می بود و در اتفاق عاشورا، پسرانش را به میدان جنگ فرستاد. او با فداکاری و ایثار، نشان داد که چطور یک مادر میتواند در سختترین شرایط، از فرزندانش حمایتکند.
مهتاب من از تنسیم همزمان با سالروز وفات این بانو با سیدمحمود جوادی، پژوهشگر تاریخ اسلام و حوزه دین، به او مباحثه پرداخته است. جوادی در این او مباحثه ضمن اشاره به ماجرای ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت امالبنین(س)، به فضیلتهای این بانوی نمونه اشاره کرده است. مشروح این او مباحثه را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: امالبنین(س) کیست و چطور همسر امیرالمؤمنین(ع) شد؟
فاطمه بنت حِزام مشهور به امالبنین، همسر با لیاقت امیرالمؤمنین علیه السلام از قبیله بنیکلاب می بود. پدر امالبنین حِزام بن خالد یا حرام بن خالد و مادرش لیلی یا ثمامه دختر سهل بن عامر بن مالک است. بهنقل تاریخنگاران، قبیله بنیکلاب به شهامت، رشادت و شجاعت و ویژگیهای نیکوی اخلاقی مشهور بودند و همین نوشته در ازدواج امام علی(ع) با امالبنین اثرگذار می بود.
بعد از شهادت حضرت فاطمه(س)، امام علی(ع) با برادرش عقیل که در جهان عرب تبارشناسی خبره می بود، درمورد انتخاب همسری که اصیل و از خاندانی دلیر و قوی باشد و فرزندانی دلیر و جنگاور بیاورد، مشورت کرد. به همین جهت، این چنین خواست کرد: «أنْظُرْ لِی إمْرَأهً قَدْ وَلَدَتْها الْفُحُولَهُ مِنَ الْعَرَبِ لأتَزَوَّجَها فَتَلِدَ لِی غُلاماً فارِسا؛ برای همسریام؛ بانویی از بین اعراب انتخاب کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد و پسری جوانمرد و شجاع برایم به دنیا آورد.» عقیل نیز سپس از فکر و اندیشه به امام نظر کرد که با امّالبنین کلابیه ازدواج کند؛ چرا که در بین اعراب، شجاعتر از نیاکان او یافت نمیشود. مولای متقیان نیز رأی برادرش را پسندید و عقیل را به خواستگاری فرستاد.
از تاریخ ولادت امالبنین خبر دقیقی در دست نیست. برخی با دقت به شواهد تاریخی، ولادت او را بین سالهای ۵ تا ۹ هجری قمری دانستهاند. در خصوص درگذشت امالبنین هم، برخی تاریخنگاران، تاریخ وفات او را ۱۳ جمادیالثانی ۶۴ق و برخی دیگر ۱۸ جمادیالثانی ۶۴ق دانستهاند. برخی نیز بر زندهبودن امالبنین بعد از اتفاق کربلا شبهه داخل میکنند و مدعی می باشند علت مستندی در اینباره وجود ندارد که رد و یا قبول همه این روایتها نیازمند بازدید دقیق است.
*تسنیم: در اتفاق کربلا زیادها راجع به رابطه خویشاوندی فرزندان امالبنین(س) با شمر اشاره میکنند و این که شمر برادر امالبنین می بود، آیا این نسبت درست است؟
شمر برخلاف باور رایج بین برخی مردم برادر امالبنین نیست. شمر بن ذی الجوشن و امالبنین، هر دو از نسل «کلاب» می باشند. هر کدام با چند واسطه به «کلاب» میرسند. «کلاب» ۱۱ پسر داشت. نام یکی از آنان «کعب» و نام فرد دیگر «ضباب» است. ام البنین از نسل «کعب» و شمر، از نسل «ضِباب» است. نسب امالبنین: فاطمه بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن وحید بن کعب بن کلاب. نسب شمر: شمر بن ذی الجوشن (جمیل) بن اعور (عمرو) بن ضِباب (معاویه) بن کلاب. عباس بن علی نوه دختری کلاب و شمر نوه پسری کلاب است.
*تسنیم: نحوه خواستگاری امیرالمومنین (ع) از ایشان چطور می بود؟
همانگونه که در جواب به سوال اول شما اشاره کردیم، جناب عقیل از طرف امیر المومنین علیه السلام مأمور شد همسری با لیاقت برای آن حضرت اشکار کند. هنگامی عقیل به خواستگاری امالبنین رفت، خانواده حزام زیاد خوشحال شدند و با افتخار همه از وی استقبال کردند؛ امّا با این حال، پدر امالبنین با کمال ادب از عقیل مهلت خواست تا در این عرصه از مادر دختر (یعنی ثمامه دختر سهیل) و خود دختر سوال کند.
هنگامی پدر امّ البنین، نزد همسر و دخترش برگشت تا از نظر آنان آگاه شود، فهمید شد دخترش خوابی را که شب قبل دیده می بود، برای مادرش، این چنین تعریف می کند: «مادر! خواب دیدم که در باغ سرسبز و پردرختی نشستهام. نهرهای روان و میوههای زیاد در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان میدرخشیدند و من به آنها چشم دوخته بودم و درمورد عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر میکردم و نیز درمورد آسمان که بدون ستون، بالا قرار گرفته است و این چنین روشنی ماه و ستارگان و… . در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می شد که چشمها را خیره میکرد. در حال شگفتی و تحیر بودم که چهار ستاره نورانی دیگر هم در دامنم فرود آمدند».
حزام بن خالد با شنیدن این رؤیای صادقه دخترش خوشحال شد و به او مژده داد: «لَقَدْ حَقَّقَ اللّهُ رُؤْیاکِ یا بُنَیَّتِی فَأبشِرِی بِسَعادَهِ الدُّنِیا وَالآخِرَهِ؛ دخترم مطمئنا خدای تبارک و تعالی، رؤیای تو را به حقیقت مبدل ساخت و سعادت دنیا و آخرت بر تو بشارت باد!» سپس به همسرش ثمامه او گفت: «آیا دخترمان فاطمه را با لیاقت همسری على بن ابى طالب علیه السلام می دانی؟ بدان که خانه او خانه وحی، نبوت، علم، حکمت، ادب و اخلاق است. اگر دخترت را، لایق این خانه می دانی، این وصلت مبارک را بپذیریم!»
همسرش او گفت: «ای حزام! به خدا سوگند! من او را خوب پرورش کرده ام و از خدای متعال خواستارم که او واقعا سعادتمند شود. بعد او را به مولایم علی بن ابی طالب علیه السلام تزویج کن».
در نتیجه، آنان با افتخار و افتخار به عقیل جواب مثبت دادند و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان، علی بن ابی طالب علیه السلام برقرار شد. امام علی علیه السلام در همان اغاز زندگی مشترک، فاطمه کلابیه را که تا این مدت دختری جوان می بود، دارای کمال عقل، ایمانی عمیق و محکم، اخلاق و صفات عالی و خصلتهای نیکو مشاهده کرد و مقدم او را گرامی داشت و از صمیم قلب در نگه داری حرمتش کوشید.
*تسنیم: مقداری راجع به پرورش و جایگاه معنوی ام البنین توضیح بدهید.
امّالبنین در خانوادهای اصیل و شریف بزرگ شد و پرورش یافت؛ خانوادهای که والاترین، ارجمندترین و نجیب ترین شمرده می شد و بزرگان عرب به آن افتخار میکردند. این خاندان شریف، مظهر جود و کرم، شجاعت و فصاحت، جوانمردی و بزرگ منشی، مکارم اخلاق، عفت و طهارت، اصالت و پاکدامنی و… می بود. آری امّ البنین بانویی بزرگوار می بود که در محیطی سرشار از ایمان، زهد و تقوی رشد یافت؛ از این رو، او زنی می بود با تقوا و ورع و دارای عفت نفس و اخلاق و منش پسندیده.
مرحوم شهید اول، همان فقیه پرهیزگار متقی؛ محمد بن مکی عاملی، صاحب کتاب «لمعه دمشقیه» (که از دیرباز در حوزه های علمیه تدریس می شود)، در باره فاطمه (امّ البنین) این چنین می گوید: «امّالبنین را باید جزو زنان با فضیلت و آگاه به حق اهل بیت (علیهم السلام) شمرد، که در پیروی و ولایت و دوستی و محبت نسبت به آنان، خالص و مخلص می بود. در روبه رو، اهل بیت (علیهم السلام) نیز او را گرامی می داشتند و جایگاه رفیعی برایش قائل بودند، تا آنجا که حضرت زینب، بعد از برگشت به مدینه، به دیدار او می رود و شهادت چهار فرزندش در کربلا را چنان تسلیت میگوید که گویی تبریک ایام عید است!»
این چنین سید محسن امین، صاحب کتاب معروف «اعیان الشیعه» درمورد او می نویسد: «او شاعره، زبان آور و از خاندان اصیل و شجاع عربی برخاسته است».
به هرحال، از این نشانه های روشن؛ یعنی گزینش او به گفتن همسر علی بن ابی طالب، تفقّد حضرت زینب از وی و این چنین ذکر نام نیکش در کتب بزرگان علم و فقاهت، همه انها نمایانگر منزلت ارجمند و موقعیت بس بلند او نزد خاندان نبوت و طهارت است.
*تسنیم: در ترتیب همسران امیرالمومنین (ع)، آیا ام البنین دومین همسر آن حضرت به شمار می آید؟
درموردٔ این که حضرت ام البنین سپس از حضرت فاطمه(س) همسر دوم یا سوم امام علی(ع) بوده است، اختلافنظر وجود دارد. بر پایه برخی نقلهای تاریخی امام علی(ع) سپس از شهادت حضرت فاطمه(س) و با پیشنهاد دخت گرامی پیامبر اکرم (ص) با امامه، نوه پیامبر(ص) دختر ابوالعاص بن ربیع (مادرش زینب) ازدواج کرد با این حال برخی بر پایه روایتی از امام صادق(ع) اعتقاد دارند که امالبنین اولین همسر امام علی(ع) سپس از حضرت فاطمه(س) بوده است. برخی هم با استناد به این که اولین فرزند امالبنین در سال ۲۶ قمری به دنیا آمده است، ازدواج امام علی(ع) با امالبنین را قبل از سال ۲۳ قمری میدانند، برخی دیگر سال ازدواج آنها را ۱۳ یا ۱۶ قمری میدانند چرا که اعتقاد دارند بین ازدواج آنها و تولد حضرت عباس(ع) بزرگترین فرزندشان ۱۰ سال فاصله بوده است.
*تسنیم: بدون هرگونه قیاسای بین امالبنین(س) و حضرت زهرا(س)، آیا میتوان وجه مشترکی بین آن دو اشکار کرد که امالبنین(س) را از دیگر زنان امیر المؤمنین علیه السلام برجسته و نزدیک میکند؟
یقیناً قیاس امالبنین با دختر گرامی رسول خدا (ص) قیاس معالفارق است و تفاوت این دو بانوی بزرگوار تفاوت بین عرش با فرش است، اما میتوان به وجه تشابه امالبنین با حضرت زهرا (س) در شناخت صحیح امام زمان خود و مقام اختصاصی اهل بیت علیهم السلام اشاره کرد، همانگونه که حضرت زهرا (س) سپس از ماجرای سقیفه و غصب خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام به دفاع از امام علی علیه السلام به گفتن امام زمان خود برخاست و نه به گفتن دفاع از همسر، و این که در این نوشته، مقام امامت و ولایت را بر مقام همسری مقدم و در برتری قرار داده می بود، امالبنین نیز در زندگی مشترک خود با امیرالمومنین علیه السلام، اهل بیت رسول خدا را بر خود و فرزندان خود مقدم تر و در برتری نخست زندگی خود قرار می داد. یقیناً دیگر همسران امام علی (ع) از شناخت و معرفت کافی نسبت به امام خود برخوردار بودند ولی امالبنین سرآمد همه آنها سپس از حضرت زهرا (س) می بود.
*تسنیم: کدام ویژگی امالبنین(س) بیشتر از دیگر خصوصیات ایشان برجستهتر می بود که وی را زبانزد کرده می بود؟
از ویژگیهای منحصر به فرد حضرت ام البنین این است که ایشان نسبت به خاندان پیامبرعلیهم السلام، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده می بود. اهلبیت علیهم السلام نیز برای او احترام اختصاصی ای قائل بودند و در روزهای اعیاد قربان و فطر نزد او میرفتند. محبت بی شائبه امّ البنین سلام الله علیها در حق فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و فداکاریهای فرزندان او در راه سید الشهداء علیه السلام ، در این عرصه زبانزد می بود. اهل بیت عصمت و طهارت نیز در احترام و بزرگداشت ام البنین و فرزندان ایشان کوشیدند و از سپاس نسبت به آنان چیزی فروگذار نکردند.
امالبنین(س) هنگامی به گفتن همسر داخل خانه امیر المومنین علیه السلام شد برای مراعات حال فرزندان حضرت زهرا (س) از آن حضرت خواست او را فاطمه صدا نزند و این نشان دهنده فهمیدن بالای این بانوی با اخلاص و محبِّ اهل بیت از دل شکسته یتیمان خانه دخت گرامی پیامبر اکرم (ص) است. در واقع میتوان او گفت در تاریخ زنی همچون امالبنین دیده نشده که نسبت به فرزندانِ هم شوی (هَووی) خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خویش مقدم بدارد.
امالبنین با فهمیدن عظمت خاندان عصمت و طهارت به خدمتشان قیام کرد و در این راه از بذل آنچه در توان داشت کوتاه نورزید. همان روز که پای در خانه مولا علی علیه السلام گذاشت، حسنین علیهما السلام هر دو بیماری داشتند و در بستر افتاده بودند؛ اما نو عروس خاندان ابوطالب علیه السلام به محض آنکه داخل خانه شد، خود را به بالین آن دو گرامی عالَم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.
نوشتهاند حضرت امّالبنین سلام الله علیها هنگامی به خانه حضرت علی علیه السلام آمد، به آن حضرت، نظر کرد او را به جای فاطمه ـ که اسم مهم وی می بود ـ با کنیه اش «امّالبنین» صدا زند تا حسنین علیهما السلام با شنیدن نام فاطمه، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا سلام الله علیها نیفتند و در نتیجه، خاطرات تلخ قبل در ذهنشان تداعی نشود و رنج بیمادری آنها را نیازارد.
*تسنیم: امالبنین چند فرزند از امیرالمومنین (ع) داشت و حرکت او با فرزندان خود و فرزندان حضرت زهرا(س) چطور می بود؟
امّ البنین در منزل امام علی علیه السلام دارای چهار پسر به نامهای عباس، عبد اللّه، عثمان و جعفر شد که سرور همه آنان حضرت عباس علیه السلام است که در چهارم شعبان سال ۲۶ هجری در مدینه متولد شد.
هر یک از این چهار جوان پرورش یافته در مکتب امّ البنین علیهاالسلام ، در مرحله نخست از اوصاف والای پدر گرامیشان علی علیه السلام تأثیر پذیرفته بودند و در مرحله سپس از مادر با کمال خود ادب و ایثار را فرا گرفته بودند. هر یک از آنان به تنهایی اسوه رشادت، نجابت، شرافت، جوانمردی، اخلاق و کمالات انسانی بودند.
تاریخ و روایات معتبر مدام ام البنین را به نیکی یاد می کند که او شأن و منزلت فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س) و برتری آنها را نسبت به فرزندان خود می دانست به همین علت آنها را بر فرزندان خود ترجیح می داد. او به طوری فرزندان خود را پرورش کرد که نگاهشان به فرزندان حضرت زهرا (س) فراتر از نگاه به برادر و خواهر باشد و جایگاه امامت و عصمت اهل بیت پیامبر را به فرزندان خود آموخته و معرفت آنان را در این عرصه بالا برده می بود.
امالبنین در اتفاق کربلا وجود نداشت. اما چهار فرزندش در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسیدند. هنگامی که کاروان اسیران کربلا داخل مدینه شد و او از شهادت فرزندانش باخبر شد، از بشیر درمورد سرنوشت امام حسین(ع) سوال کرد و بشیر، خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. ام البنین او گفت: «قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی، أخْبِرْنِی عَنْ أبِی عَبْدِ اللّه علیه السلام أوْلادِی وَمَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لأبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیهاالسلام …؛ [ای بشیر! با این خبر ناگوار،] بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده. فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام باد.» بشیر او گفت: «خداوند به جهت مصیبت مولایمان امام حسین علیه السلام به شما پاداش بزرگ عنایت کند.»
این سخنان امّ البنین علیهاالسلام نیروی ایمان و مقدار پیروی او را از امام حسین علیه السلام نشان می دهد. این چنین، برخی این سخن امّ البنین سلام الله علیها که «اگر حسین علیه السلام زنده باشد؛ کشته شدن چهار فرزندم اهمیت ندارد»، علت دلدادگی عمیق او به اهلبیت و امام حسین(ع) دانستهاند که درجه بلند دیانت او را آشکار می سازد.
*تسنیم: آیا تاریخ دقیق و مستندی برای وفات ام البنین وجود دارد؟
همان گونه که درمورد تاریخ ولادت امالبنین خبر دقیقی در دست نیست، تاریخ دقیقی در عرصه وفات ایشان هم وجود ندارد. اما بر پایه معتبرترین نقلهای تاریخی، تاریخ درگذشت ایشان در روز ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ هجرى است.
درمورد تاریخ درگذشت آن بانوی بزرگوار، روایت های گوناگون وجود دارد. با این حال برخی اعتقاد دارند امالبنین (س) در سال ۶۹ و یا ۷۰ هجری قمری دار فانی را وداع او گفت. عمر تقریبی بابرکت این بانوی بافضیلت میتواند بین ۵۵ تا ۶۰ سال باشد. مکان دفن او قبرستان بقیع است و مزار وی در کنار عمههای پیامبر (صفیه و عاتکه) و چهار امام معصوم علیهم السلام و دیگر چهرههای درخشان شریعت محمدی صلی الله علیه و آله قرار دارد.
سید محمدباقر قره باقی همدانی در کتاب کنز المطالب در این خصوص این چنین نوشته است: «در کتاب (اختیارات) از اعمش نقل شده است که مى گوید: «روز سیزدهم جمادى الثانى که مصادف با روز جمعه می بود، بر امام زین العابدین (ع) داخل شدم. یک دفعه فضل بن عباس (ع) داخل شد و در حالى که گریه مى کرد او گفت: جدهام ام البنین (س) از دنیا رفت.» بعد از چندی از خبر دیگرى مندرج در حاشیه کتاب «وقایع الشهور و الایام» تالیف بیرجندى خبر یافتم که به نقل از اعمش نوشته است: در سیزدهم جمادى الثانى و در سال ۶۴ هجرى ام البنین (س) وفات یافت».
زندگی سراسر فضیلت، مهر، عاطفه و مبارزه حضرت امّ البنین علیهاالسلام ، در نزدیک به ده سال سپس از حادثه کربلا به آخر رسید. او در طول زندگی با برکت خویش، مطلب رسان شهیدان راه فضیلت و تداوم قسمت راه امامت می بود و رسالت خویش را به طور کامل ادا کرد.
آن بانوی بزرگوار بعد از حادثه جانسوز کربلا، بار رسالت سیاسی و اجتماعی خویش را در زنده نگه داشتن حماسه جاویدان عاشورای حسینی به زیباترین شکل ممکن به انجام رسانید.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها