به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، کتاب «روحالله»، نوشته هادی حکیمیان از معدود آثار ادبی درمورد امام(ره) است که از سوی انتشارات شهرستان ادب انتشار شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
اگرچه تا بحال آثار بسیاری درمورد انقلاب اسلامی و شخصیت ممتاز امام(ره) نوشته شده، اما به نظر میرسد عمده کارهای انتشار شده با رویکرد علمی و پژوهشی و با تمرکز نویسنده بر چرایی و چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. در این بین طی دهههای قبل خلأ یک کار ادبی که تصمیم داشته باشد با رویکردی هنری به شخصیت و زندگی امام(ره) بپردازد، حس میشد. از این منظر، کتاب حکیمیان در واقع تلاشی است برای پر کردن سطرهای نانوشته از امام(ره)؛ مطالبهای که رهبر معظم انقلاب نیز بر آن پافشاری فرموده بودند:
«امام یک شخصیّت برجستهی کمنظیر در تاریخ است؛ ما درموردی امام چه مقدار کتاب نوشتهایم؟ چه نوشتهایم؟ اینها زیاد مهم است. این کارها باید انجام بگیرد.»
مهتاب من از تنسیم بهمناسبت انتشار کردن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب، با سید جواد حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به او مباحثه پرداخت که در ادامه میخوانید:
*تسنیم: آقای دکتر حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی شما در حوزه تاریخ و جریانشناسی سیاسی است. باتوجه به این که آثار بسیاری در این حوزه را بازدید و مطالعه کردهاید، بفرمایید که کتاب «روحالله» چه وجه تمایزی نسبت به کارهای شبیه قبل دارد؟
در حوزه تاریخ انقلاب دو رویکرد وجود دارد؛ یک رویکرد علمی، پژوهشی و دانشگاهی است که به بازدید و تحلیل جریانشناسی سیاسی و موضوعاتی همانند جامعهشناسی انقلاب، حوادث سپس از آن و … میپردازد. این حوزه هم در داخل و هم در خارج از سرزمین فعال است و تا بحال آثار بسیاری با دقت به این رویکرد نوشته و انتشار شده است. رویکرد دوم؛ سبک کارهای ادبی و هنری است که اتفاق انقلاب اسلامی در قلم نویسندگان و هنر هنرمندان خود را مشخص می کند.
عمده آثاری که درمورد شخصیت حضرت امام(ره) نوشته شده، مبتنی بر رویکردهای تاریخی و پژوهشی بوده است؛ در این آثار طبق معمولً این مد نظر نویسندگان بوده که ایشان در چه سالی به دنیا آمدند؟ چه وقتی داخل فعالیتهای سیاسی شدند؟ در جریان پیروزی انقلاب چه وقایعی رقم خورد و … . ما تا پیش از کتاب «روحالله» درمورد امام(ره) یک رمان ادبی نداشتیم که از منظر ادبی و هنری به زندگی امام(ره)، مبارزات و ابعاد گوناگون شخصیتی ایشان بپردازد. کتاب «روحالله» در واقع این خلأ را پر کرده است. نویسنده در این تاثییر، قلم خود را به خدمت امام(ره) درآورده و رمانی مستند که در عین در نظر گرفتن روایتی ادبی، به تاریخ پایبند است، خلق کرده.
قلم نویسنده در کتاب «روحالله» بهطوری است که مخاطب با آن ربط برقرار میکند، از نظر دیگر مستند هم هست و تخیل نویسنده در پرداختن به برشهای گوناگون زندگی امام(ره) راه ندارد. این در حالی است که کتابهای ادبی عمدتاً از روی تخیل نویسنده نوشته خواهد شد. این چنین، ما در کتاب «روحالله» با یک قهرمان واقعی روبرو هستیم؛ برخلاف کتابهای ادبی که قهرمان داستان، زاده تخیل نویسنده است. قلم هنرمندانه، دیگر ویژگی کتاب «روحالله» است که میتواند مخاطب را با خود همراه کند.
*تسنیم: همانطور که شما هم اشاره فرمودید، کتاب «روحالله» جمع بین ادبیات و تاریخ است؛ این در حالی است که پایبند بودن به تاریخ، آن هم تاریخ معاصر، چالشها و محدودیتهایی را برای نویسنده داستان و رمان تشکیل میکند. حکیمیان چطور توانسته از این محدودیت، زمان خلق کند؟
نقطه قوت کتاب هم همین است. نویسنده هم توانسته به تاریخ وفادار باشد و هم روایتهای صحیح تاریخی را بیاورد و در قالب رمان اراعه کند؛ این در حالی است که در تواناییهای دیگر نویسندگان همانند کتاب «گاندی» ما ناظر این هستیم که نویسنده قسمتهایی به زندگی او اضافه کرده که حاصل تخیل اوست و مبنای حقیقت ندارد.
حکیمیان در «روحالله» مشخص می کند که هم به تاریخ مسلط است و هم به فنون ادبی و نویسندگی. یکی از قسمتهای خواندنی کتاب که در نتیجه این قلم خلق میشود، مربوط به ماجرای شهادت امام صادق(ع) و سخنرانی امام(ره) در فیضیه قم در فروردین سال ۱۳۴۲ است. این قسمت از تاریخ پیشتر توسط کتابهای بسیاری که از مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دیگر مراکز انتشار شده، تشریح شده است، اما نویسنده «روحالله» این قسمت را چنان به خامه قلم درآورده که از نقاط قوت کتاب به شمار میآید.
*تسنیم: در کتاب «روحالله» ما ناظر اراعه مستندات تاریخی جدیدی هستیم که به راحتی به دست نویسنده نیامده است؛ این در حالی است که منفعت گیری از اسناد انقلاب، از الزامهای امروز نویسندگان و جامعه است؛ اسنادی که روشنکننده تاریخ امروز ما و پاسخگوی تعداد بسیاری از شبهات و سوالات نسل جوان است. به گفتن یک پژوهشگر تا چه اندازه با این دست از محدودیتها روبه رو شدید و عدم دسترسی به آن را یک چالش بر سر راه پژوهشگران و نویسندگان این حوزه میدانید؟
حبس اسناد یک چالش جدی در تاریخ انقلاب است؛ به همین علت معتقدم که ما باید به یک نظامنامه در عرصه توزیع و نشر اسناد انقلاب برسیم. این ضعف وجود دارد که پژوهشگران ما ایدههای بسیاری در تاریخ انقلاب دارند که میتواند جهت خلق کارهایی همانند «روحالله» شود و رمانها و کتابهای بسیاری در این مسیر نوشته شود تا نسل جوان با آن ربط برقرار کند، اما باید در هزارتوی مشکلات دسترسی به اسناد با این معضل دست و پنجه نرم کنند. مراکز اسنادی باید این را بپذیرند که نسبت به این کار مسئول می باشند.
یقیناً این را باید در ادامه بگویم که در کتاب «روحالله» روایت شاذی از امام(ره) نیست که پیشتر ذکر نشده باشد، اما نویسنده به جنبههای جدیدی از زندگی ایشان پرداخته که طبق معمولً در کتابهای علمی و دانشگاهی مورد دقت نیست؛ همانند این که امام(ره) در دهه ۳۰ تابستانها خانواده را به امامزاده داوود میبردند که شرایط آب و هوایی بهتری داشت و خودشان نیز به درس و او گفت و گو میپرداختند. این مسائل طبق معمولً در کتابهای ادبی مورد دقت است و نویسنده میتواند از آن منفعت گیری کند.
*تسنیم: نویسنده کتاب مدعی است که نامه امام(ره) در سال ۱۳۲۷ درمورد اسرائیل برای اولینبار در این کتاب اراعه شده است.
در قدیم اینطور رسم می بود که طلبهای دفترش را میداد و از علما میخواست که به یادگار چیزی بنویسند. امام(ره) نیز به خواست طلبهای، به جای یادگاری در دو صفحه حالت حاضر جهان اسلام و لزوم مقابله با جریان کفر را پافشاری و تشریح میکنند. نویسنده میتواند بگوید برای اولینبار، اما این سندی است که کمتر به آن پرداخته شده. هنر نویسنده این است که جنبههایی را که در رویکرد علمی مورد دقت قرار نمیگیرد، کشف کند و به آنها در تاثییر خود بپردازد که این نوشته در کتاب «روحالله» به خوبی دیده میشود.
*تسنیم: انتشار کردن این نامه مشخص می کند که امام(ره) از دهه ۲۰، یعنی وقتی که اسرائیل چندان مورد دقت نبوده است، دغدغه آینده فلسطین را داشتند و نسبت به خطر اسرائیل برای جهان اسلام آگاه بودند. بازخوانی اندیشههای امام(ره) در این عرصه امروز که فلسطین بیشتر از هر زمان فرد دیگر در صدر اخبار است و دقت جامعه جهانی به آن معطوف شده، بیشتر از هر زمان فرد دیگر ما را به آیندهنگری امام(ره) میرساند. بفرمایید که این دغدغه از چه وقتی در اندیشههای امام(ره) دیده میشود؟
ما بدون شک در تاریخ معاصر زنده شدن قضیه فلسطین را مدیون امام(ره) هستیم. قضیه ربط با رژیم صهیونیستی یا به رسمیت شناختن آن داشت در منطقه عادی میشد، اگر اتفاق هفت اکتبر رخ نمیداد، ماجرای فلسطیین در منطقه گم میشد و برخی از کشورهای منطقه آن را به رسمیت میشناختند. با اهمیت ترین پیامد هفت اکتبر این می بود که مشروعیت ربط با اسرائیل را از بین برد و هیچ کشوری الآن به راحتی نمیتواند بگوید که به پیمان ابراهیم میپیوندد.
همانند این اتفاق نزدیک به ۸۰ سال پیش که امام(ره) مبارزات خود را اغاز کرده بودند، دیده میشود. رژیم پهلوی در اغاز محرم ۱۳۸۲ هجری قمری، سه شرط برای وعاظ اظهار میکند که انقدر نگویید اسلام در خطر است؛ علیه شاه چیزی نگویید، علیه اسرائیل هم حرفی نزنید. در کتاب «روحالله» هم به این ماجرا اشاره شده که امام(ره) به این قضیه اشاره میکنندکه چه پیوندی بین رژیم پهلوی و اسرائیل وجود دارد که به گفتن یکی از شروط نقل میشود؟!
روشنبینی از ویژگیهای امام(ره) می بود که در دیگر مقاطع و اندیشههای ایشان نیز به خوبی میتوان به آن رسید؛ از جمله این که ایشان هیچگاه با جریانهای التقاطی همانند مجاهدین خلق یا جریانهای منحرف فکری ربط برقرار نکرد. در واقع ایشان آنچه را که همعصران در آینه نمیدیدند، ایشان در خشت خام میدید. قضیه اسرائیل نیز از همین جنس است.
ایشان چندین دفعه پافشاری کردهاند که اسرائیل غده سرطانی در منطقه است، توسط غربیها حمایتمیشود و تا وقتی که باشد، منطقه روی اسایش به خود نخواهد دید. مسئله مهمتر دیگر این است که امام(ره) به درستی خوی استعماری جریان غرب را کشف کرده بودند. الآن متاسفانه بخشی از افراد و نخبگان خوی استعماری غرب را در نظر نمیگیرند و نگاه خوشبینانه نسبت به آن دارند. امام(ره) همیشه این دقت نظر را داشتند که غرب مدام این خوی را در سیاستهای خود نهان میکند.
وجه اختلاف امام(ره) نسبت به دیگر علمای عصر نیز همین آیندهنگری ایشان می بود. ایشان برخلاف آیتالله کاشانی و آیتالله مدرس، همزمان با استکبار و استعمار جنگید. آیتالله مدرس در زمان حیات خود با استکبار سر سازش نداشت و آیتالله کاشانی نیز با استعمار انگلیس مبارزه کرد؛ اما امام(ره) با هر دو جریان مبارزه کردند و این دو را دو روی یک سکه میدیدند که تبدیل راه اندازی پهلوی شده و منافع آن را فراهم میکرد.
*تسنیم: امام(ره) ابعاد شخصیتی بسیاری دارند؛ از فقه و علم و او گفت و گو گرفته تا فلسفه و عرفان و اخلاق؛ از سیاست گرفته تا مرجعیت دینی و … . کدامیک از جنبههای زندگی و شخصیتی ایشان برای شما دلنشین و قابل تأمل بوده است؟
قوت روحی امام(ره). ایشان در زندگی بلایای مختلفی را توانایی کردند؛ از تبعید و توهین و تحقیر گرفته تا از دست دادن عزیزان و فرزندان و خیانت افراد نزدیک. ایشان در زندگی ۸۰ و چند ساله خود، ناملایمات تعداد بسیاری را از سر گذراندند. ایشان در کودکی پدر خود را از دست دادند، در نوجوانی مادرشان دار فانی را وداع او گفت و زندگی سختی داشتند. انواع مصیبتها را در زندگی توانایی کردند، داغ فرزند دیدند اما قوت روحی امام(ره) و اتکال ایشان به منبع لایزال الهی جهت شد تا از این موقعیتها سربلند خارج شوند.
تصمیماتی که ایشان در این موقعیتها گرفتند، ناشی از قوت ایمان ایشان می بود. یکی از این اتفاقات که در ماههای آخر حیات ایشان رقم خورد، ماجرای آقای منتظری می بود. ایشان نفر دوم مملکت می بود اما امام(ره) ناچار شدند که ایشان را کنار بگذارند. یکی از سختترین پروندههای انقلاب، ماجرای آقای منتظری است. امام(ره) درمورد دو نفر فرمودهاند که پاره تن و حاصل عمر من: شهید مطهری و آقای منتظری. اما امام(ره) دو ماه قبل از رحلت در سال ۶۸ تصمیم میگیرند که این فرد را کنار بگذارند، این تصمیم یک قوت روحی میخواهد. در نهایت نیز ایشان در وصیتنامه میفرمایند که «با دلی آرام و قلبی یقین و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم». این مسائل، قوت معنوی شخصیت ایشان را مشخص می کند که در دوره غیبت کبری کمنظیر است.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها