به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، «یار کجاست؟» سفرنامهای از رحیم مخدومی به عربستان و سفر حج است که برای اولینبار در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسید و دقت رهبر معظم انقلاب را نیز به خود جلب کرد؛ تا جایی که ایشان این سفرنامه را زیاد شیرین و قشنگ دانستهاند.
نویسنده در توضیحی که در ابتدای این سفرنامه آمده است مینویسد: «حج درس زندگی است و بانگ بیداری، و زمان برگشت برای آنان که قسمتی از عمر خویش را به غفلت گذراندند؛ و این همه نه تنها در حج، که در لحظه لحظه طبیعت و نیز دیگر عبادات هویداست؛ اما در حج آشکارتر. هرکس به فراخور ظرفیت فهمیدن خویش از این کلاس بزرگ برداشتی دارد. این دفتر نیز مجموعهای است از برداشت زیاد اندک اینجانب از حج.»
در بخشی از این سفرنامه مخدومی مینویسد: « یک بار دیگر با کفن آشتی کرده ایم. باز هم امتحانی در راه است.امتحانی و فرصتی دیگر همانند همه طول زندگی که مملو است از غفلت نمودهاند. امتحانها و زمانها برای افرادی که در امتحانات قبلی هول شده و یا غفلت نمودهاند.
به راستی که خداوند چه مقدار صبور است و بنده چه مقدار جسور!
یک بار دیگر محرم شدهایم. اما این بار در خود مکه. یعنی که از اینجا به سپس ادامه راه است، نه تکرار راه. در ابتدای راه محرم شدیم، تا احتمالا به سلاح اخلاص، پاکی و بیآلایشی مسلح شویم. از همه دل بکنیم و دل به یکی بسپاریم. سپس خود را به رودی سپردیم تا احتمالا به او منتهی شویم. هنگامی به او رسیدیم که در مقام ابراهیم بودیم. یعنی برای رسیدن به او باید ابراهیم شد. هنگامی به او رسیدیم که در راه هاجر بودیم. یعنی برای او از حاجی تیر ابراهیم میخواهد و سعى هاجر.
اما اینها همه یک آمادگی می بود برای ادامه راه. راهی که خدایی است اما خدایان فرد دیگر برای انحراف رهرو به بیراهههای دیگر، بر سر راهش ایستادهاند. بعد ادامه راه بدون برداشتن معبر، مقدور نیست. حاجی اگر بدون عرفات و مشعر و منا حج کند، سر از سقیفه در خواهد آورد و با شیطان همدست خواهد شد. به نام خدا نماز خواهد خواند، اما در خدمت شیطان. چه بسا شیطان را نادرست خواهد گرفت. چراکه عرفان عرفات را نگذرانده و در مشعر به شعور نرسیده. لذا بر گوسفندان گرگی خواهد نمود و بر گرگان گوسفندی.
در حالی که سلاح و خشم و قوت دارد و احتمالا عشق به اسلام هم! اما در بغل دشمن عشوه خواهد رفت و بر دوست خرده گرفته، عقدهها را بر سر او خالی خواهد کرد. سلاح را به سمت فردی خواهد گرفت که تصمیم داشته او را از نوکری درآورد. او میخواسته این را آقا کند، این میخواهد او را سرکوب نماید. این است سرنوشت حج بدون برائت حج بدون برائت، حج بدون منا است. حج بدون منا، حج بدون عرفان و شعور است. حجی که در آن اسرائیل رمی نشود. ابراهیم در فلسطین سر بریده میشود و اسلام در بوسنی، کشمیر مصر و الجزایر. و مسجد بابری در هند و شیعه در اسلام!
حجی که در آن آمریکا رمی نشود، اسلام رمی خواهد شد. آن هم چه رمی خون آلودی در زیر پل حجون رمیی عمیق و ریشهای با تبدیل همه ی بناهای اسلامی به بناهای اروپایی، مساجد اینجا زیاد تر شکل کلیساست تا مسجد. و مکه شکل آسمان خراشهای ساحلی اروپاست تا زادگاه اسلام و پیامبر(ص).
آسمان کمکم رو به تاریکی میرود. سپس از نزدیک به یک ساعت طی طریق، به منطقه پردرختی میرسیم همانند پارکهای جنگلی ، خیابان های صاف وصوف و جدولهای منظم این شباهت را زیاد تر نمود مینماید. تابلوی بزرگی بر سر راه جواب ابهام همه را میدهد: «بدایه عرفات.» اینجا ابتدای صحرای عرفات است. هر چند الان بوستان است اما روزگاری پیش صحرایی بوده گسترده مملو از کوه و تپه و سنگلاخ. سرشار از حرارت و محیطی برای تفکر اندیشه و سرانجام، شناخت.
اکنون اردوگاهی است پر از سبزه و درخت. محیطی برای تفرج و تفنن. این چادرهای تو در تو زیر این درختچههای مختصر و پرشاخ و برگ و پچ پچها و سروصداهای جورواجور اطراف و صدای اتومبیل ها و هلیکوپترها و دم و دستگاههای یک بار مصرف و غذاهای زیر چادری و ساک و بساط چیدنهای دور چادری و جا گرفتن های انحصاری و رمل های ریز و نرم که با زیراندازها و موکت های کف چادر یکی شده مردان جبهه را به یاد اردوگاههای کارون و کوثر و جاهای دیگر میاندازد، دانشآموزان را به یاد اردوگاههای شهید باهنر و میرزا کوچکخان و اردوگاههای دیگر رامسر و مردان زندگی بیدغدغه و آسوده خیال را به یاد پلاژهای ساحلی هر کس نگاهی دارد و برداشتی اما فقط یک نگاه و برداشت صحیح است. در این گیرودار وانفسا، باید آن یکی را شناخت و بدان عمل کرد این است که در کاخ فرعون، موسی شدن مشکل است و منحصر به فرد و در حج ابراهیم شدن خیال انگیز!»
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها