به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، «خسی در میقات» نوشته جلال آل احمد یکی از با اهمیت ترین سفرنامههای ادبیات فارسی در دوران معاصر است، جلال «خسی در میقات» را در سال ۱۳۴۳ و در حالیکه ۴۱ ساله می بود، نوشت، دو دهه سپس از عضویتش در حزب توده و ۵ سال قبل از درگذشتش.
از ویژگیهای بارز این کتاب دقت زیاد نویسنده به جزئیات و متن روان و دلنشین آن است. وی در این کتاب نه فقط از جنبه زیارتی بلکه از زوایای گوناگون به سفر حج نگاه کرده و مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاحتی و … را مورد دقت و تحلیل قرار دادهاست. سفر حج برای آل احمد یک سفر معمولی نیست. آل احمدی که به این سفر میرود، همان است که روزی پیوستن به حزب توده را دیده است.
جلال در توصیفش از عرفات و عید قربان نیز نگاه انتقادی خود را نگه داری کرده است، یقیناً منا و عید قربانی که جللل در سال ۴۳ آن را توانایی کرده با آن چه امروز در مکه رخ میدهد متفاوت است، جلال در این قسمت از سفرنامه خود با انتقاد تند از شیوه قربانی کردن حیوانات از بدویت موتوریزه نام میبرد و در ادامه مینویسد:
«همه خیابانهای منتهی شونده به مسلخ پوشیده است از لاشههای ناقص. تکه گوشتهای قابل خوردن را آناً می برند و الباقی رها.
به خصوص کلههای بز و گوسفند که زیر چرخ ماشینها له شده می بود و آن زمان کورکن همه این قربانی عظیم هدر شده، یک بولدوزر قرمز رنگ که مدام گودال میکند برگوشه و کنار مسلخ. این را که انباشتند یکی دیگر و این قربانی عظیم به هدر رفته! آخر چه میشد اگر ده تا کامبون یخچالدار تهیه میکردند و همه این کشتار را هم در ساعت به جده میبردند( از منا تا جده صد کیلومتر راه هم نیست) و همه را در یک کشتی دو سه هزار تنی میانباشتند به پختن و کنسرو کردن و منجمد و نمک سود کردن و برای فقرای عالم هدیه فرستادن، بعد این شیر و خورشید سرخ و هلال سرخ چه کارهاند که نمیبینند این اسراف وحشیانه را؟ در حالی که دو سوم از مردم روزگار سالی یک بار هم گوشت نمیخورند و اصلا چرا روی قوطیهای این چنین گوشت پروردهای یک انگ نزنند که گوشت قربانی کشتارگاه منا؟ و به طور تبرک برای همه مرضای مسلمان عالم؟ یا برای این همه بیمار که از فقر غذایی میمیرند… رها کنم.
سعودی گرفتارتر ازینها است که به این مسائل بیندیشد. چاره همه این قضایا را فقط یک بینالمللی اسلامی خواهد توانست کردن و اگر نظر تنگی فرنگی را داشته باشید و حسابگریش را، بگذارید برایتان بگویم که تنها از درآمد فروش این گوشت میتوان همه مخارج اداره دو شهر مدینه و مکه را در آورد درین مراسم یک میلیون نفر حاجی کشتار کرده اند و هر کدام دست کم یکی و فکر کنیم که همه گوسفند و بز مردنی کشته باشند. بعد هر لاشه ای یعنی بیست تا چهل کیلو گوشت.
شترها را هم رها کنیم این میشود در نزدیک به بیست هزار تن گوشت و تازه پوستش و روده اش…. و چه ثروتی؟ و این چنین خاک خورد و این چنین تعفن افزا! و این چنین بیمار کننده و تازه این لاشه ها را که می دهد؟ این چنین که شنیدم، زیاد تر این کشتار از سودان و حبشه میآید. و مختصری از یمن و سوریه و عراق و آیا میشود ترتیبی دادن برای پرورش دام مخصوص برای قربانی؟ و به نسبت تعداد حجاج هر مملکت؟ و نیز به نسبت سادگی حمل و نقل آن؟ و به این طریق ثروت ممالک اسلامی را به خود ایشان برگرداندن؟ میبینید که مسائل زیاد است… رها کنم.»
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها