به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم‌، «برهوت قشنگ» نوشته محمدحسین شمشیرگرزاده سفرنامه‌ای از حج این نویسنده در سال ۱۳۹۰ است که تلاش جمعی مشتاقان حج تمتع را با همه فراز و فرودهایش به عکس کشیده است.

شمشیرگرزاده در این نوشته غیر از اعمال حج به زوایای زندگی جمعی در چهل روز زمان سفر پرداخته شده است. جزئی‌نگری در گفتن مناسک، زیارت، بازار، هتل و گشت و گذار‌ها که از اختصاصی‌های این سفرنامه است.

در بخشی از این سفرنامه می‌خوانیم:

«هنگامی پدرم سال ۱۳۶۳ از مکه برگشت او گفت: «این سفر، سفر جوانی است….

اینجا را که می‌بینم به حرفش ایمان می‌آورم، پیرها مشکل دارند و اعمالشان با تأخیر انجام می‌شود. بالاخره با زجر و زحمت جمره الکبرى را هم سنگ زدم حال چشم به راه هم کاروانی‌ها زیر تابلوی پنجاه کنار دیوار خانه شیطان نشسته‌ام با خودم می‌گویم اکنون که در نبردی نمادین شیطان را رمی می‌کردی و بر او چیره شدی، اکنون که قربانی کردی و با این کار از دلبستگی‌هایت جدا شدی از این صحنه الگو بگیر و در نبرد حقیقی هم دلدادگی‌ها به غیر خدا را رمی کن.

 این معرکه تو را به نبردی مدام فرا خوانده است ای گرامی سنگ زدی سه شیطان را در سه روز. روز اول فقط به شیطان بزرگ، روز دوم هر سه وسطی و کبری را و روز سوم هم مجدد اولی و دومی و سومی را، شیطان صغری چهارده بار، شیطان وسطی چهارده بار و شیطان کبری بیست و یک بار، یعنی از همه زیاد تر با شیطان بزرگ در نبردی و احتمالا این همان شیطان نفس توست. اما مضربی از هفت احتمالا هفت روز هفته در نبرد با شیطانی، از شیطان‌های ریز تا درشت سنگ‌هایت را همیشه همراهت داشته باش. هنگامی از چشم و گوشت به فکر و دلت نفوذ می‌کنند، سنگشان بزن. هنگامی در تصمیم‌سازی و حق به جانبی کاملاً راضی‌ات می‌کنند، سنگشان بزن هنگامی در عبادت و عنایت حق و عمل صالح و در کیش شخصیت از دیگران برترت می‌کنند، سنگشان بزن. بزن و بزن که اگر نزنی می‌خوری. خوردنی به قیمت زیان در دنیا و آخرت.

سپس از دقایقی به سمت مسجد‌الخیف حرکت می‌کنیم درنگی با کاروان در حیاط مسجد. پیامبر در این مسجد نماز خوانده و پیامبران هم در این محل وقوف و عبادت داشته‌اند. محل قربانی کردن حضرت اسماعیل توسط حضرت ابراهیم(ع) هم در این محل بوده است. داخل مسجد جای سوزن انداختن نیست. جماعتی روی فرش‌های مسجد کیپ تا کیپ خوابیده‌اند و نمی‌دانم اینها کجای اعمال حج می باشند! عده‌ای دیگر در صف درازی جا جست‌و‌جو می‌کنند. قیافه آنها هم خواب‌آلود است. برای خواندن نماز تحیت جا اشکار نمی‌شود. بیرون مسجد به قدری آشغال و زباله جمع شده که برای برخی از حجاج به محلی برای شستن و دستشویی و تخلیه تبدیل شده است.

به طرف تونل ملک خالد و منطقه عزیزیه ادامه مسیر می‌دهیم. رفقایی که از کاروان جا مانده بودند می‌انها گفتند: «توی تونل، حجاج لبنانی و عراقى شعار الموت الامریکا، الموت الاسرائیل سر می‌دادند و برخی از حجاج ایرانی از هراس این که شرطه‌های سعودی ایرانی‌ها را تقصیر کار ندانند با شدت تونل را ترک می‌کردند.

الان در شارع عبدالله الخیاط هستیم. کاروان نورالزهراء(س) شیعیان منطقه قطیف عربستان به مناسبت حاجی شدن جشن و پایکوبی راه انداخته‌اند، به سبک عربها یزله می‌کنند… و این یعنی آخر چهار روز مناسک حج در وادی مقدسه.
تولدی دیگر، آغازی نو، سلام بر زندگی، شروعی مجدد، امید سخن اول هر شروعی است به زندگی بر می‌گردیم با امید.

الان در شارع عبدالله الخیاط هستیم. کاروان نورالزهراء(س) شیعیان منطقه قطیف عربستان به مناسبت حاجی شدن جشن و پایکوبی راه انداخته‌اند، به سبک عربها یزله می‌کنند… و این یعنی آخر چهار روز مناسک حج در وادی مقدسه. تولدی دیگر، آغازی نو، سلام بر زندگی، شروعی مجدد، امید سخن اول هر شروعی است به زندگی بر می‌گردیم با امید.