روایتی از پشت پرده های تشکیل در میزگرد «لمندگان»_مهتاب من

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,


به گزارش مهتاب من

مهتاب من از تنسیم- مجتبی برزگر: در فضایی که سال‌ها است تلویزیون زیاد تر با آثار تلخ اجتماعی و درام‌های سنگین شناخته می‌شود، در قدمِ اول «چرخ گردون» و اکنون «لمندگان» فضای طنز‌های ۹۰ شبی و سیت‌کام در تلویزیون رونق اشکار کرده است. سریال‌هایی که با ساختار اپیزودیک، لحنی انتقادی و پرداختی هوشمندانه به دغدغه‌های نسل جوان، نه‌تنها جای خالی طنزهای نودشبی را پر کرده، بلکه مخاطب را به فکر و خنده هم‌زمان واداشته است.

به همین بهانه میزبان عوامل مهم این سریال می بود تا پشت‌پرده‌های تشکیل، چالش‌ها و نگاه‌های خلاقانه‌ی حاضر در این پروژه را از زبان تهیه‌کننده، کارگردان و بازیگران بشنویم. در این نشست، سعید مرادی (تهیه‌کننده)، محمدصادق بکتاشیان (کارگردان)، سیروس همتی، سارا باقری و جمعی دیگر از بازیگران و عوامل سریال وجود اشکار کردند و درمورد‌ فرآیند تشکیل، دغدغه‌های محتوایی، توانایی کار با نسل‌های گوناگون بازیگری و حتی آینده احتمالی «لمندگان۲» او مباحثه کردند.

یقیناً او مباحثه با دو بازیگر وجود اشکار کرده به رمزگشایی‌هایی از انحصار بازیگران تکراری، دستمزدهای پایینِ تلویزیون و یک برخورد شگفتِ جاافتاده در شبکه نمایش‌خانگی که وقتی سینماگرها با بازیگران تلویزیونی داشتند نیز رسید که در نوع خودش قابل تأمل است.

در ادامه، مروری خواهیم داشت بر با اهمیت ترین محورهای این او مباحثه:

«لمندگان» چه می بود و چه شد؟

* در این سال‌ها فضای تلویزیون زیاد تر به سریال‌های تلخ اجتماعی تعلق اشکار کرده می بود و جای آثار اپیزودیک و مفرح خالی می بود. «چرخ گردون» اولین قدم برای برگشت به حال‌وهوای طنزهای نودشبی می بود، اما اکنون با «لمندگان»، گویی مخاطب مجدد طعم طنزِ منتقد و معنادار را چشیده است. هرچند نمی‌توان «لمندگان» را اثری بی‌نقص دانست، اما پرداختن به دغدغه‌های واقعی نسل جوان در قالب طنز مسئله‌ای قابل‌دقت است. در یکی از سکانس‌ها، سه شخصیت مهم بی‌تحرک روی مبل لم داده‌اند؛ تصویری آشنا از نسلی که زیاد تر به جستوجو دورکاری و درآمدهای آسان است تا تلاش و ایده‌پردازی. یا هنگامی پدری با بسته حمایتی داخل خانه می‌شود و جوان‌ها به‌جای سپاس با شوخی از کنار آن می‌گذرند، تضاد بین توقعات و حقیقت‌های زندگی امروز با زبان طنز به‌خوبی نمایان می‌شود. در مصاحبه تازه آقای مرادی با شبکه خبر نیز اشاره جالبی به چالش‌های جوانان امروز شد. به نظر می‌رسد که این دغدغه‌ها به شکلی هوشمندانه در ساختار سریال جای گرفته‌اند.حتی گفتن سریال هم دلنشین است. «لمندگان» اسمی متفاوت است که از همان ابتدا با شوخی‌ها و بازی‌های زبانی مخاطب را کنجکاو کرد. از نام این سریال اغاز کنیم که چرا «لمندگان» انتخاب شد؟

سعید مرادی (تهیه‌کننده): نظر ساخت سریال «لمندگان» نزدیک به یک سال پیش از سوی اداره کل فیلمنامه رسانه ملی به من داده شد. نویسنده‌ی تاثییر، آقای مهدی علی‌میرزایی، از چهره‌های شناخته‌شده در حوزه طنز سینمایی است و فیلمنامه نیز بعد از بازنویسی نهایی به‌صورت رسمی پلمپ و اراعه شد. در ساختار تازه سازمان صدا و سیما، مأموریت تشکیل آثار کم‌هزینه، سریع‌الاجرا و سیتکام‌ها به مراکزی همانند «مرکز سیمرغ» واگذار شده است. با شناختی که از سبک نوشتاری آقای علی‌میرزایی داشتم، فهمید شدم با نوعی طنز متفاوت و اجتماعی روبه رو هستیم که محور آن، دغدغه‌های نسل جوان امروز است.

«لمندگان» ترکیبی است از طنز خانوادگی، انتقادی و اجتماعی که توانسته با زبان طنز، نگاهی تازه به حقیقت‌های زندگی امروز بیندازد. بازخوردها، به‌اختصاصی از مخاطبان نوجوان و جوان، زیاد مثبت بوده و سریال حتی به شوخی‌های روزمره در خانواده‌ها تبدیل شده است. برای مثالً فرزندی که از جمع‌کردن سفره طفره می‌رود، می‌گوید: «من لم دادم، نمی‌تونم!» برای کارگردانی پروژه، بعد از بازدید چند گزینه، با همراهی آقای بکتاشیان داخل مرحله اجرایی شدیم. وجود بازیگران شناخته‌شده‌ای چون سیروس همتی، میرطاهر مظلومی، مهرداد ضیایی، نوربخش، رفیعی و علی مشهدی در کنار چند چهره جوان، به سریال اعتبار و انرژی اختصاصی‌ای داد.

با حمایتآقای اکبرشاهی، رئیس مرکز سیمرغ، تلاش کردیم ترکیبی متعادل از توانایی و طراوت را کنار هم قرار دهیم تا هم مخاطب تازه جذب شود و هم احترام به تماشاگر نگه داری بماند.

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

دقت به نسل‌های گوناگون در ترکیب بازیگران

* آقای مرادی، انتخاب بازیگرانی همانند خسرو احمدی، رضا بنفشه‌خواه و سعید امیرسلیمانی زیاد دلنشین می بود. این چهره‌های توانمند کمتر در تلویزیون دیده خواهد شد؛ فکر نمی‌کنید این نوشته به سلیقه تهیه‌کنندگان برمی‌گردد؟

کاملاً درست است. ما در «لمندگان» تلاش کردیم ترکیبی از نسل‌های گوناگون را کنار هم قرار دهیم؛ از بازیگران جوان‌تر همانند سه شخصیت مهم گرفته تا پیشکسوتانی چون خسرو احمدی و رضا بنفشه‌ها. این انتخاب فقطً یک انتخاب نبوده است، بلکه مأموریتی برای احترام به همه نسل‌ها می بود. متأسفانه برخی پیشکسوتان کمتر زمان دارند که احتمالا به سلیقه یا نگاه تجاری برخی تهیه‌کنندگان مربوط شود، اما وجود آن‌ها اعتبار و گستردگی مخاطب را افزایش می‌دهد.

در کنار این‌ها، وجود خانم سارا باقری به‌گفتن تنها بازیگر زن نقش مهم زیاد کلیدی است. ایشان با توانایی بالا و سابقه قابل‌دقت، نقش «هانیه» را به خوبی ایفا می‌کنند و در ادامه قصه، جایگاهشان پررنگ‌تر خواهد شد. خوشحالم که بالاخره زمان همکاری با ایشان فراهم شد و مطمئنم مخاطبان با شخصیت «هانیه» ربط خوبی برقرار خواهند کرد.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

چالش کارگردانی با نسل‌های گوناگون بازیگری/ از کمدین خندوانه تا سیروس همتی!

* آقای بکتاشیان، کار با سه نسل بازیگر همانند سیروس همتی و مجید افشاری چطور می بود؟ آیا واقعاً بازیگران جوان همانند پیشکسوتان متعهد و منضبط می باشند؟

محمدصادق بکتاشیان (کارگردان):‌ کار با نسل‌های گوناگون بازیگران توانایی‌ای زیاد مورد قیمت می بود. سیروس همتی نه فقط بازیگر حرفه‌ای بلکه نمونه اخلاق و ضمانت است؛ پشت صحنه چندین دفعه دیالوگ‌ها را مرور می‌کرد تا بهترین اجرا را داشته باشد. وجود پیشکسوتانی همانند بنفشه‌ها و خسرو احمدی نیز با وجود نیاز به برداشت‌های زیاد تر، کیفیت کار را بالا برد.

بازیگران جوان‌تر حرفه‌ای‌تر همانند افشین سنگ‌چاپ هم پشتیبانی کردند کار روان‌تر پیش برود، اما برخی همانند مجید افشاری که اولین توانایی جدی‌شان می بود، چالش‌ها و شیرینی‌های خاص خود را داشتند.

هماهنگ کردن این تنوع نسلی برای کارگردان سختی و جذابیت دارد و نیازمند دقت و تمرین متفاوت برای هر گروه است. در نهایت، این توانایی زیاد آموزنده و پیروزی‌آمیز می بود.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

استندآپ‌کاران در «لمندگان» موفق بودند؟

* آقای همتی، شما با بازیگران جوانی همانند مجید افشاری و محمد معتضدی که زیاد تر به گفتن کمدین استندآپ شناخته خواهد شد، کار کردید. به نظر شما چه مقدار توانستند از فضای استندآپ فاصله بگیرند و به کمدی نمایشی واقعی داخل شوند؟ عملکردشان در سریال «لمندگان» چطور می بود؟

در ابتدا فکر می‌کردم این پروژه ریسک بزرگی باشد و اختلاف سطح بین امیر کاظمی و دیگر دوستان زیاد باشد، اما فضای صمیمی و خانوادگی که آقای بکتاشیان و آقای مرادی تشکیل کردند همه نگرانی‌ها را از بین برد. در این چنین جوی، دیگر فردی به مقام یا توانایی فکر نمی‌کرد و حتی بعضی اوقات امیر به من پشتیبانی می‌کرد و من هم برعکس.

امیر کاظمی به بهترین شکل توانست خود را بالا بکشد و دیگر بازیگران نیز رشد چشمگیری داشتند. هرچند بازی استندآپ طبق معمولً به طوری است که بازیگر فضای صحنه را به طور کامل در اختیار می‌گیرد، اینجا این ویژگی تا حدی شکسته شد و همه بازیگران با احترام کامل به هدایت کارگردان، آقای بکتاشیان، خود را در اختیار او گذاشتند.

یادم می‌آید در جلسه اول کار، من و کارگردان درمورد مقدار انرژی و حرکت من اختلاف نظر داشتیم و دو نسخه ضبط کردیم تا در تدوین تصمیم بگیریم کدام بهتر است. خوشبختانه سپس از مدتی، دوستانی همانند آقای مرادی معتقد شدند نسخه‌ای که کنترل‌شده‌تر و کم‌شوق‌تر می بود، بهتر عمل کرد.

می‌خواهم بگویم حتی بین خود ما هم چالش‌هایی می بود، اما در نهایت همه با هم به یک ریتم هماهنگ رسیدیم و از کار لذت بردیم.

جایگاه «لمندگان» در کمدی امروز کجاست؟

* آقای همتی، شما یاد مجتبی فیلم «مارمولک» می‌اندازید و کلیپ‌های اینستاگرامی از آن زیاد پخش شده. به نظر شما جایگاه سریال «لمندگان» در فضای کمدی ایران کجاست؟ حالت آن چطور است؟

واقعاً خوشحال می‌شوم این کلیپ‌ها را می‌بینم و مهمتر از آن حالِ مردم را خوب می‌کند. خدا را شاکرم.

من معلمم، یقیناً اگر لایق این واژه باشم! سال‌ها با دانش‌آموزان سروکار دارم و دقیق می‌دانم شرایط چطور تحول کرده است. قبلاً فردی جرات نمی‌کرد دیر سر کلاس حاضر شود؛ سر ساعت هشت و نیم، همه آماده بودند و اگر فردی دیر می‌آمد، ناظم با برگه می‌فرستادش توی کلاس. اما اکنون؟ بچه‌ها هشت و نیم با خواب‌آلودگی و دمپایی بدو بدو می‌آیند! اوضاع واقعاً فرق کرده.

من اول مهر به بچه‌ها می‌گویم کتاب ریاضی سال قبل را بیاورند؛ ۲۰ سال پیش بچه‌ها این کتاب‌ها را همانند گنج نگه داری می‌کردند، با مداد روش نوشته بودند، اما امروز؟ در آخر سال امتحان کتاب را بی‌علت در سطل آشغال می‌اندازند! دلیلش این است که دیگر حوصله ندارند، فضای مجازی و دنیای دیجیتال علتشده ما تنبل و بی‌حوصله شویم.

هنگامی عید به خانه پدربزرگ می‌رویم، همه مشغول تلفنهایشان می باشند و انگار دیگر نمی‌دانند چطور باید بدون گوشی زندگی کنند! این دنیای مدرن علتشده ما زیاد تر بنشینیم و لم بدهیم. یادم هست که قبلاً می‌انها گفتند زیاد کار کردن با کامپیوتر زیان دارد، نور صفحه‌نمایش سرطان گردن می‌آورد و به چشم‌ها صدمه می‌رساند؛ همه این‌ها را سم می‌دانستند.

همین تغییرات و دغدغه‌ها علتشد سریالی به نام «لمندگان» ساخته شود. هنگامی اسمش را شنیدم، زیاد جذب شدم؛ داستان سه جوان است که یکی‌شان ارث پدر را گرفته و بقیه فقط لم داده‌اند و مشغول تفریح و بی‌خیالی می باشند. این نوشته یک معضل بزرگ برای جوانان و نوجوانان ماست و به نظرم قصه‌ای واقعی و الزامی برای جامعه امروز است.

من که ۳۳ سال معلمی کرده‌ام، در این بین چه کاری انجام می‌دهم؟ من هم عاشق نقش‌هایی هستم که از دل زندگی واقعی خودم می‌آید. برای مثالً به خانم باقری می‌گویم: «مواظب خودت باش!» چون این سخن از دل توانایی‌های واقعی زندگی برمی‌آید.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

اولین سؤالی که سوال کردم نقش من کمدی است!/ ذاتاً آدمِ طنازی نیستم

* خانم باقری، شما نماینده نسل جوانی که زبان و جهان‌بینی‌اش با نسل‌های قبل فرق دارد هستید. با دقت به سابقه‌تان در نقش‌های جدی همانند «افرا»، چطور با فضای کمدی «لمندگان» کنار آمدید؟ آیا این توانایی فقطً برای تکمیل رزومه می بود یا از سر مسئولیت نسبت به نسل امروز داخل این پروژه شدید؟

راستش را بخواهید، پیش از این با آقای مرادی آشنایی داشتم اما ربط نزدیکی نداشتیم. هنگامی برای همکاری دعوت شدم، واقعاً مشتاق بودم این توانایی شکل بگیرد. ابتدا نمی‌دانستم که کار کمدی است، تا هنگامی به دفترشان رفتم و پِی بردم در این ژانر قرار داریم.

قبلاً یک سریال کمدی با آقای علی غفاری داشتم که یقیناً نقش من چندان طنزآمیز نبوده است، چون ذاتاً آدم طنازی نیستم و معتقدم هر بازیگر باید پتانسیل‌های خود را بشناسد. اولین سوالی که از آقای مرادی و آقای بکتاشیان سوال کردم این می بود که آیا نقش من کمدی است یا خیر، که جوابشان منفی می بود و واقعاً همینطور می بود.

در «لمندگان» قسمت اعظم بازی من در کنار امیر کاظمی می بود؛ بازیگری با توانایی و کاملاً مسلط به کمدی که نه تنها بازیگر است بلکه به فیلمنامه کاملاً آشناست و دانش عمیقی دارد. مسئله دلنشین این است که امیر علاقه‌ای به نمایش خود ندارد و همیشه تلاش می‌کند فضای مناسبی برای بازی دیگران تشکیل کند. حتی وقتی که نقش من طنزآمیز نبوده است، او تلاش می‌کرد محیط را برای من دلپذیر کند.

آقای مسعودی هم در جریان کار پیشنهادهایی داشتند همانند تحول دیالوگ‌ها یا جابه‌جایی نقش‌ها برای زنده‌تر شدن صحنه‌ها، که نشان‌دهنده تسلط و حرفه‌ای بودن آقای بکتاشیان به گفتن کارگردان است؛ فردی که هیچ بازیگری را در صحنه بیکار نمی‌گذارد و با اخلاق حرفه‌ای کار را پیش می‌برد.

اجازه بدهید یک مسئله شخصی هم درمورد آقای بکتاشیان بگویم: ایشان واقعاً انسانی بسیار می باشند. من این را هم پشت سرشان و هم روبرویشان حرف های‌ام. برای من که جوان و زن هستم، داشتن محیطی امن و حمایتگر در کار، از هر چیز فرد دیگر مهم‌تر است. حتی اگر یکی از عوامل حالم بد باشد، ایشان با دلسوزی شکلات یا قهوه به او تعارف می‌کنند و این دقت و محبت زیاد مورد قیمت است.

یقیناً هیچ پروژه‌ای بی‌نقص نیست و همیشه امکان پذیر دلخوری‌هایی پیش بیاید، اما مهم این است که کارگردان و تیم کنار هم باشند و فضای تعامل باز باشد. خدا را شکر در این پروژه این چنین می بود و من حس راحتی بسیاری داشتم.

اگر بخواهم خودم را به گفتن بازیگر معارفه کنم، دوست ندارم فقط بازی‌های طنز داشته باشم. همیشه به جستوجو نقش‌های عمیق‌تر بوده‌ام، حتی اگر گریه کردن در آن باشد، چون خودم در زندگی واقعی زیاد سریع گریه می‌کنم. مقداری از نقش‌ها و فضاهای کاری قبل خسته شده بودم. سپس از هر سریال، زیاد تر حال و هوای خاصی داشتم، بعضی اوقات گریه می‌کردم یا فردی را از دست داده بودم. هنگامی این پروژه را پذیرفتم خوشحال شدم، اما تا این مدت استرس دارم که آیا کار مورد قبول واقع می‌شود یا نه. امیدوارم نتیجه نهایی خوب باشد.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

چالش‌های تشکیل «لمندگان»؛ روایت یک توانایی متفاوت در تلویزیون

* آقای مرادی، سریال‌های طنز شما همیشه بازتاب‌های خاصی دارند؛ برای مثالً «لمندگان» که زیاد بین جوانان محبوب شد و حتی تیکه‌کلام‌هاش توی شبکه‌های اجتماعی پیچید. با دقت به لوکیشن‌های پراکنده و سختی‌های تشکیل، چه مقدار کار برای تیم دشوار می بود؟ این چنین با دقت به وجود چهره‌های تازه و متفاوت، این توانایی چطور می بود؟ و از طرفی، شما که سابقه همکاری با آرش معیریان در پروژه‌های جدی داشتید، اکنون با کارگردانی که در کمدی تازه‌کار است، چه چالش‌هایی در تحول سبک و تشکیل داشتید؟

سعید مرادی (تهیه‌کننده): درمورد لوکیشن‌ها باید بگویم؛ اگرچه انگارً سریال در یک ویلا فیلمبرداری شده، اما در واقع نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ لوکیشن گوناگون داشتیم که این تنوع، کار را از نظر بصری سنگین و متنوع کرده است. جابجایی در لوکیشن‌هایی خارج از شهر و عبور از فصل‌های پاییز، زمستان و بهار، سختی‌های خاص خود را داشت، اما این سختی‌ها جزو حرفه ماست و به آن عادت داریم.

درمورد دستمزدها باید بگویم که نرخ‌های ما به نسبت پروژه‌های نمایش خانگی و سینما پایین‌تر است، چرا که بودجه‌ها محدودتر است و ما باید به این شرایط احترام بگذاریم. اما با این وجود، مجموعه‌ای از نزدیک به ۴۰ بازیگر شناخته شده و حرفه‌ای در پروژه وجود دارند، از جمله آقایان اکبر رحمتی، آتش تقی‌پور و مهرداد ضیایی که کیفیت بازیگری را ضمانت کردند. در این بین تهیه‌کننده به گفتن واسطه‌ای بین خواست‌دهنده و تیم تشکیل عمل می‌کند و بازیگران نیز با آگاهی و همکاری کامل در این شرایط کار می‌کنند.

کار با آقای بکتاشیان توانایی‌ای موفق می بود؛ با وجود این که سابقه کمدی نداشتند، به خوبی مدیریت پروژه و چالش‌های ژانر طنز را برعهده گرفتند. تقسیم ماموریت های دقیق و احترام به حوزه کاری هر فرد، علتشد فضای حرفه‌ای و روانی مناسبی برقرار شود و نتیجه رضایت‌بخشی رقم بخورد.

پخش همزمان با سریال نقل «پایتخت» علتشد ما در رقابتی نابرابر قرار بگیریم، اما این سریال به علت وجود قوی در فضای مجازی و جذب مخاطبان جوان، به اختصاصی بین ۷ تا ۲۰ سال، پیروزی‌های خاص خود را کسب کرد. «لمندگان» توانست صدای این نسل را به تلویزیون برگرداند و با زبانی طنزآمیز، پشت‌پرده فضای مجازی و چالش‌های نوجوانان را به عکس بکشد، موضوعی که پیش‌تر به طور جدی و تا حدی سخت گفتن شده می بود، اما این بار به روشای دلنشین و متفاوت روایت شد.

این توانایی برای ما زیاد مورد قیمت می بود و امیدواریم ادامه‌اش را در آثار آینده نیز ببینیم.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

دوست ندارم همانند کارگردانی باشم

* با دقت به این که در نمایش خانگی کمتر ناظر آثار طنز شاخصی بوده‌ایم و در سینما و تلویزیون هم تفاوت چشمگیری در جذب مخاطب وجود دارد (برای مثالً بهرام افشاری در سینما یک تا دو میلیون مخاطب دارد ولی در «پایتخت» بیشتر از ۵۰ میلیون)، شما چطور به نوشته فضای مجازی با زبان طنز پرداختید؟ این زبان طنز چه ویژگی‌هایی داشت و چه مقدار با سریال‌های امنیتی و جدی درمورد فضای مجازی که قبلاً ساخته شده تفاوت داشت؟ این چنین، آیا آقای بکتاشیان پیش از «لمندگان» توانایی کمدی داشتند و سپس از این پروژه تمایلی به ادامه کار در این ژانر دارند یا ترجیح خواهند داد به آثار مستند یا اجتماعی بپردازند؟ شما چه مقدار دوست دارید پروژه کمدی فرد دیگر انجام دهید؟

من همیشه علاقه‌مند به کارگردانی سینما بودم و دوست دارم ژانرهای متنوعی را توانایی کنم، چون متأسفانه تلویزیون و سینمای ما تنوع ژانری مقداری دارند. توانایی کار کمدی برایم زیاد دلنشین و لذت‌قسمت می بود. حتی قبل از اغاز «لمندگان» تلاش کردیم در کارهای دیگر هم فضای کمدی و نشاط را داشته باشیم. قطعاً این توانایی را مجدد تکرار خواهم کرد و هرچه سریعتر بهتر. اگر بخواهم این ژانر را توصیف کنم، می‌توانم بگویم «کمدی فانتزی» می بود.

در رابطه الگوهای طنزپردازی همانند عطاران، سعید آقاخانی، تنابنده یا آقای همتی باید بگویم که من معتقدم هر کارگردان باید سبک خاص خودش را اشکار کند و از کپی‌برداری پرهیز کند. ما کارگردان‌های موفق طنز بسیاری داشته‌ایم، اما من دوست ندارم همانند آن‌ها باشم و ترجیح می‌دهم لحنی بی همتا برای خودم بسازم.

در جواب به این سوال که آیا تمایل دارم کمدی را ادامه دهم یا جستوجو تنوع ژانری هستم، باید بگویم که علاقه دارم در سینما ژانرهای گوناگون را توانایی کنم. برای مثالً آقای معظمی که با ملکوان کار کرده می بود، ابتدا فقط آثار امنیتی می‌ساخت اما بعدها سمت آثار اجتماعی رفت. من هم چشم به راه فیلمنامه‌ای خوب هستم یا احتمالا خودم طرحی اراعه دهم.

در رابطه با سریال «همه‌گیری» که ساخته شد، معتقدم زمان مناسبی می بود و باید ساخته می‌شد، اما اکنون زمان بیشتری برای ژانر کمدی است؛ چون مردم به این فضا نیاز دارند. به نظرم «فرزند زمان بودن» زیاد اهمیت دارد و هر کاری که زمانش برسد باید انجام شود.

اگر فیلمنامه یا طرحی مناسب به دستم برسد، قطعاً آن را انجام خواهم داد؛ اما این نوشته به تقدیر انسان و روزی خداوند بستگی دارد.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

پشت صحنه «لمندگان» به روایت مجری مطرح

* آقای سبحانی گرامی، مجری مطرح‌ها طبق معمولً کمتر دیده خواهد شد و بعضی اوقات مظلوم واقع خواهد شد. لطفاً بفرمایید اهمیت نقش مجری مطرح در یک سریال چیست و ماموریت های مهم او کدام‌اند؟ این چنین چطور توانستید این مسئولیت را در این پروژه به بهترین شکل انجام دهید؟

برای من این پروژه جزو بهترین و متفاوت‌ترین ازمایش ها کاری می بود. همکاری با آقای مرادی زیاد دلنشین و الهام‌قسمت می بود. حتی وقتی که ایشان در میانه فیزیوتراپی بودند، چند روز قبل جلسه گذاشتیم و ایشان با همه سختی‌ها پذیرفتند که وجود یابند. من سابقه فیلم‌برداری و کارگردانی چند پروژه مختصر را دارم و افتخار می‌کنم که در این پروژه وجود داشتم. هرچند پیش‌تر در حوزه تهیه‌کنندگی و برنامه‌سازی فعالیت کرده‌ام، اما این توانایی خاص و متفاوت می بود و احتمالا بتوانم بگویم که با همه پانزده سال سابقه کاری‌ام برابری می‌کرد.

دو مسئله مهم که در این پروژه آموختم، اول اخلاق و بار دیگر اخلاق می بود. اخلاق حرفه‌ای و همکاری صمیمانه در این کار برایم زیاد مورد قیمت می بود.

از نظر جذابیت‌های فنی، این سریال از چند جهت برایم اختصاصی می بود. نخست این که این تاثییر طنزی اپیزودی است؛ چیزی که در سریال‌های تلویزیونی ما کم‌تر دیده می‌شود و بیش‌تر سریال‌ها حالتی ادامه‌دار دارند. این ساختار اپیزودی، هر تکه با شخصیت‌های تازه، مخاطب را به تماشای تکه بعدی مشتاق می‌کند و این ویژگی به نظرم یک امتیاز بزرگ است.

بعد از خواندن فیلمنامه با آقای مرادی سخن بگویید کردم و از جذابیت روایت داستان شگفت‌زده شدم. هر تکه روایت تازه و جذابی داشت که مخاطب به‌راحتی با آن همراه می‌شد. این چنین همکاری با آقای بکتاشیان نیز زیاد خوب می بود، هرچند به علت درگیری در پروژه فرد دیگر، زمان وجود بیشتری نداشتم که یقیناً آرزو می‌کردم وجود بیشتری داشته باشم.

کار کردن در کنار آقای مرادی و آقای باقریان، جانشین تهیه‌کننده، توانایی‌ای مورد قیمت برایم می بود. آن‌ها به‌شدت در خدمت تیم بودند و این زمان علتشد نکات بسیاری یاد بگیرم. واقعاً این پروژه برای من زیاد دلنشین می بود.

در رابطه فیلمنامه «لمندگان» باید بگویم که پرداخت طنزآمیز به موضوعات تربیتی و روزمره، شکل تازه و نوآورانه‌ای از روایت را به وجود اورده است. برای مثال، بخشی که به نوشته روزه گرفتن پرداخته می‌شود و برخوردهای اغراق‌آمیز شخصیت‌ها، زیاد دلنشین و ماندگار است. در شرایطی که نسل امروز دچار فضای مجازی است و خود را در این داستان‌ها بازتاب می‌دهد، این نوع روایت برای آن‌ها زیاد دلنشین دقت است.

در آخر باید از همه عوامل زحمت‌کش سپاس کنم که با وجود محدودیت‌های لوکیشن و شرایط دشوار، با مدیریت عالی چالش‌ها را پشت سر گذاشتند و به بهترین نحو، تنوع بصری و کیفیت کار را نگه داری کردند.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

دستمزدم در «لمندگان» نصف یک ماه نیسان آبی می بود!

* آقای همتی، شما نقش دزد را در سریال «لمندگان» بازی می‌کنید و در کار لحظات شوخی دارید، اما در دنیای واقعی سرقت‌ها به شکل‌های گوناگون زیاد جدی و ناامن‌کننده شده‌اند، حتی برخی بازیگران هم در معرض این خطر بوده‌اند. شما به گفتن بازیگری که نقش دزد را ایفا می‌کند، نسبت به این نوشته چه احساسی دارید؟ آیا تلاش کرده‌اید در کنار شوخی‌ها، مطلب‌های کنایه‌آمیز و تأمل‌برانگیزی هم منتقل شود؟

به نظر من سریال «لمندگان» با صداقت و صدای رسا، یک قدم رو به جلو در روایت قصه‌های دزدی و سرقت برداشت. چندین دفعه در دیالوگ‌ها حرف های‌ایم «حل شده، حله» و این حس را داشتم که شخصیت شاهین در «لمندگان» فراتر از روایت‌های معمولی ظاهر شده است. برای مثالً دیالوگی داشتیم که می‌او گفت: «امروز نیروی انتظامی زنگ می‌زند و می‌گوید این چه وضعی است؟» یا دزدان حتی تماس می‌گیرند و درمورد اوضاع خودشان سخن بگویید می‌کنند. خود من با نظر و اجازه آقای بکتاش، دیالوگ‌هایی را اشکار کردم که می‌گفتم: «آها، این همان چیزی است که می‌خواهم.»

حس می‌کنم نقدهای «لمندگان» دلنشین‌اند چون یک قدم فراتر از حداقل‌ها حرکت کرده‌اند. چرا سریال‌هایی همانند «پایتخت» برایم دلنشین‌اند؟ برای آزادی گفتن بالایی که دارند، لهجه‌ها، قراردادهای خوب و روابط واقعی بین شخصیت‌ها. برای مثالً دیالوگ‌های بهتاش و نقی زیاد مورد دقت بوده و همه شگفتی می‌کنند که چطور در یک سریال طنز این چنین فضای ملموسی تشکیل شده است.

در «لمندگان» نیز صحنه‌های عاشقانه و احساسی وجود دارد که برایم زیاد اثرگذار می بود. آقای بکتاش می‌او گفت این سکانس‌ها همانند آینه‌ای است که مشخص می کند در هر قشر و طبقه‌ای، انسان‌ها وجه احساسی دارند و این قضیه زیاد مهم است.

یکی از دلایل فاصله گرفتن بازیگران از تلویزیون پایین بودن دستمزدهاست

شخصاً تحول کرده‌ام و اکنون زیاد تر به این چنین نقش‌هایی علاقه‌مندم. هرچند دستمزدم در این سریال نصف یک ماه «نیسان آبی» می بود، اما با این وجود، سه ماه در خدمت این پروژه بودم و از همکاری با آقای بکتاش و آقای سبحانی زیاد خوشحالم. حقیقت این است که یکی از دلایل مهم فاصله گرفتن بازیگران از تلویزیون، پایین بودن دستمزدهاست. کی قرار است همه بازیگران تلویزیونی حقوق درخور دریافت کنند؟ حتی تهیه‌کننده‌ها هم در مضیقه‌اند. به خدا قسم بازیگران خوب و حرفه‌ای در تلویزیون کم‌قیمت شده‌اند، در حالی که در نمایش خانگی دستمزدها چند برابر است.

یادم می‌آید در دهه ۷۰ و ۸۰ مسئولان پیگیر بهتر شدن قراردادها بودند، اما امروز آن سطح حمایتوجود ندارد. ما می‌خواهیم به سمت سریال‌هایی همانند «پایتخت» حرکت کنیم؛ آثاری که از بازیگران شاخص خود حمایتکنند، حتی اگر هزینه‌بر باشند.

اگر اندوخته‌گذاری به سمت سریال‌های مورد قیمت بازنگردد، طبیعی است که بازیگران حرفه‌ای جای خود را به بازیگران کوچک‌تر بدهند. من با آقای مرادی توافق کردم که اگر بتوانم در پروژه‌های دیگر هم فعالیت کنم، در این کار وجود داشته باشم. اگر قراردادم مناسب باشد، نیازی به بندهای اضافه ندارم.

اگر کارگردان و تهیه‌کننده از عملکردم راضی باشند، با انگیزه کامل در خدمت خواهم می بود. من آدم خانواده‌داری هستم و باید هزینه‌های زندگی‌ام را فراهم کنم، به این علت اگر دستمزد مناسب نباشد، ناچارم جستوجو پروژه‌های دیگر باشم. در سریال «خداحافظ بچه» همه تمرکزم را گذاشتم و کار فرد دیگر قبول نکردم، اما اگر تلویزیون دستمزد بهتری می‌داد، مطمئناً نقش شاهین را به بهترین شکل بازی می‌کردم و ترکوندم!

در نهایت باید او گفت اختلاف‌های جدّی بین تلویزیون و شبکه خانگی هم چنان پابرجاست؛ دستمزدهای پایین تلویزیون علتشده بازیگران حرفه‌ای کمتر در این رسانه وجود داشته باشند، در حالی که سریال‌های شبکه خانگی با بودجه‌های بهتر بازیگران را جذب می‌کنند.

چرا باید از نمایش‌خانگی حمایتکنیم؟

* چرا هنگامی سریال‌هایی همانند «نون خ» یا «پایتخت» با بودجه مناسب ساخته خواهد شد، دستمزد بازیگران هم خوب است، اما در تعداد بسیاری موارد می‌گویند «من نمی‌پردازم، اسپانسر پرداخت می‌کند»؟ این یعنی مسئولیت واقعی از دوش تهیه‌کننده‌ها برداشته می‌شود. حتی آقای سعید مرادی هم که آدم دلسوز و دغدغه‌مندی است، ترجیح می‌دهد با اسپانسرها قرارداد ببندد تا بتواند دستمزد مناسبی به بازیگرانی همانند سیروس همتی بدهد. برای مثالً در سریال «زخم کاری» هنگامی فصل دوم به مشکل خورد و وجود جواد عزتی محدود شد، تهیه‌کننده او گفت باید نقش‌ها را کم کنیم یا حذف کنیم، اما هنگامی محبوبیت جواد را دیدند، اسپانسر جذب کردند تا نقش او پررنگ بماند و سریال موفق شود. شما چه نظری دارید درمورد این حالت فراهم بودجه و نقش اسپانسرها در پرداخت دستمزدها؟

کاملاً موافقم. حقیقت این است که در حوزه طنز نمایش خانگی، به جز «نیسان آبی» و آن‌هم فقط فصل اولش، تاثییر شاخصی نداشته‌ایم. فصل‌های بعدی آن سریال هم موفق نشد کیفیت فصل اول را نگه داری کند. اما باید واقع‌بین باشیم؛ تلویزیون ما محدودیت‌هایی در گفتن برخی موضوعات دارد و این علتمی‌شود نتواند همه مخاطبان را جذب کند.

باید فضایی در نمایش خانگی تشکیل کنیم که مخاطب ایرانی به جای رفتن به ماهواره، سریال‌های ترکی یا آثار بیگانه، بماند و جذب محصولات داخلی شود. نمایش خانگی باید آزادی گفتن، آزادی چهره، تنوع گریم و موضوعات گوناگون داشته باشد؛ به طوری که حتی از تلویزیون رسمی هم دلنشین‌تر باشد.

سریال‌هایی همانند «آبان» تا حدی در این عرصه موفق بوده‌اند و مخاطبان داخلی را بهتر نگه داری کرده‌اند، طوری که فرزندان من هم ترجیح خواهند داد سریال‌های داخلی را ببینند تا سریال‌های ترکی یا خارجی. به گفتن پدر، نمی‌توانم با خیال راحت بچه‌هایم را پای سریال‌های خارجی که گاه با فرهنگ ما ناسازگارند، بنشانم.

من خودم حاضر هستم برای گسترش و حمایتاز فضای نمایش خانگی تلاش کنم؛ حتی اگر این فضا نقص‌هایی هم داشته باشد، باز هم زیاد ارزشمندتر و شرافتمندانه‌تر از محتوای بیگانه‌ای است که بیرون از مرزها تشکیل می‌شود.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

نمایش‌خانگی یا تلویزیون مهم نیست؛ فیلمنامه خوب مهم است

* خانم باقری، شما نمایش خانگی را به تلویزیون ترجیح می‌دهید؟ اگر او گفت و گو مالی و شرایط کاری هم نقل باشد، انتخاب شما کدام است؟

سارا باقری: قطعاً ترجیح من نمایش خانگی است، اما قبل از آن باید بگویم که همیشه با افتخار در تلویزیون کار کرده‌ام. کارم را از تلویزیون اغاز کردم و تا این مدت هم در حال یادگیری و توانایی‌ام. تلویزیون علتدیده شدن من شد، ولی هیچ‌کس دوست ندارد همیشه همان‌جا بماند و پیشرفت نکند.

همان گونه که آقای همتی هم اشاره کردند، حتی اگر سریالی همانند «افرا» با همان کیفیت در نمایش خانگی ساخته می‌شد، برای امکانات زیاد تر در طراحی لباس و فضاسازی، قطعاً کیفیت بهتری داشت.

اما با اهمیت ترین چیزی که برای من برتری دارد، فیلمنامه خوب است. من به سریال‌هایی که در تلویزیون بازی کرده‌ام افتخار می‌کنم چون دوستشان داشته‌ام و فکر می‌کنم برخی از آن‌ها ماندگارتر و بهتر از تعداد بسیاری از سریال‌های امروز نمایش خانگی می باشند.

متأسفانه در یکی دو سال تازه، فضای نمایش خانگی و تلویزیون به طوری شده که مخاطب دچار تردید و خستگی شده است. من چندین دفعه دیده‌ام هنگامی به پروژه‌های نمایش خانگی می‌روم، برخوردهایی می‌بینم که انگار «تلویزیونی بودن» یک نقطه ضعف محسوب می‌شود.

قبلاً هنگامی اسم من نقل می‌شد، همه می‌انها گفتند «این بازیگر تلویزیونیه»، اما اکنون اگر با همان توانایی در نمایش خانگی بازی کنم، برخوردها کاملاً متفاوت است. حتی دوستانم در تلویزیون هم همین را توانایی کرده‌اند.

احتمالا یکی از دلایل این که بازیگران هنگامی از تلویزیون می‌روال، دیگر باز نمی‌گردند، همین حس تکرار و نبوده است تحول است. حتی افرادی که تلویزیون معرف آن‌ها بوده، امکان پذیر امروز ترجیح دهند دیگر به آن فضا برنگردند.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

انگار فقط نام چند بازیگر را می‌دانند/انحصار بازیگران تکراری!

* آقای همتی، در نمایش خانگی و حتی تلویزیون ناظر تکرار مکرر چند بازیگر خاص هستیم؛ بازیگران خوب به‌خاطر دستمزدهای بهتر زیاد تر سمت نمایش خانگی می‌روال و تازه‌کارها در نقش‌های فرعی تلویزیون محدود می‌همانند. این چنین برخی بازیگران بعد از شناخته شدن در تلویزیون، دیگر زمان‌های بزرگ‌تری نمی‌یابند، اما سلبریتی‌هایی که بعضی اوقات بر پایه لیاقت نیستند، همیشه وجود دارند. به نظر شما چرا ترکیب بازیگران در پروژه‌ها اینقدر محدود است؟ آیا اقتصاد جای هنر را گرفته؟

در تلویزیون طبق معمولً قانونی نانوشته وجود دارد که دست‌کم ۷۰ درصد بازیگران باید بومی همان منطقه باشند و تنها ۳۰ درصد از تهران انتخاب شوند. این سیاست به خودی خود خوب است، اما شرطش این است که در همین سهم محدود تهران، عدل مراعات شود و به بازیگرانی که پیش‌تر جایگاه داشتند و اکنون به هر دلیلی کم‌کار شده‌اند، زمان داده شود.

من باور دارم هر پروژه باید از طیف متنوعی از بازیگران منفعت ببرد؛ از جوان گرفته تا پیشکسوت. اما اکنون وضع به طوری شده که دستیار کارگردان فقط اسم چند بازیگر اشکار را می‌برد، حتی اگر چندین دفعه در نقش‌های تکراری ظاهر شده باشند. دلیلش چیست؟ این بازیگران نظم، ضمانت و وجود منظم در صحنه دارند که یقیناً زیاد مهم است، ولی به این شکل دایره انتخاب بسته می‌شود.

من خودم پرکارم، چون همیشه به موقع و مسئولیت‌پذیر هستم. ولی بعضی اوقات به تهیه‌کننده می‌گویم: «اگر در سریالت من نباشم، غمگین می‌شوم، چون می‌دانم آن نقش را می‌توانم بازی کنم.» اما انگار با یک پیش‌فکر ذهنی یا یک تماس نادرست، دیگر دعوت نمی‌شوم یا فقط نقش‌های تکراری به من خواهند داد. چرا باید همیشه نقش دزد را بازی کنم؟ یک بار نقش عاشق یا روحانی هم به من بدهند.

در سریال «خداحافظ بچه» نقش عاشق را بازی کردم و در فیلم «مارمولک» هم توانستم حس و حال متغیری اراعه دهم. می‌دانم که توانایی بازی در نقش‌های متنوع را دارم، اما این نگاه محدود به «همتی فقط بازیگر تلویزیون است» علتشده بعضی اوقات دعوتم نکنند.

متأسفانه اکنون برخی مدیران نه فیلمنامه را می‌خوانند و نه شناخت درستی از ظرفیت بازیگر دارند. در قبل، مدیران حتی اگر نقدی داشتند، متن را بازدید می‌کردند و سخن‌شان مستند می بود. اما امروز تعداد بسیاری بدون مطالعه، تصمیم می‌گیرند. این حالت به هنر و بازیگری ضربه می‌زند.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

دستمزد یا کیفیت؟ برتری بازیگر باید کدام باشد؟

* خانم باقری، چه مقدار دستمزد در انتخاب نقش برای شما اهمیت دارد؟ برخی بازیگران ترجیح خواهند داد نقش ضعیف‌تر را با دستمزد بالاتر بپذیرند تا نقش نیرومندتر با دستمزد کمتر. نظر شما چیست؟

سارا باقری: دستمزد برای من مهم است، اما هیچ زمان برتری نخست نبوده است. همیشه تلاش کرده‌ام فیلمنامه خوب را ترجیح دهم، حتی اگر دستمزد پایین‌تر باشد. چندین دفعه شده که به‌علت افتدستمزد، ناچار شدم نقشی را رد کنم، چون زندگی مستقلی دارم و باید هزینه‌های خود را فراهم کنم. اما اگر نقشی باشد که بتوانم خودم را کامل و متفاوت نشان دهم، حاضر هستم زیاد چیزها را فدای آن کنم.

سیروس همتی: من تا این مدت آن نقشی که نقطه عطف کارنامه‌ام شود را اشکار نکرده‌ام، هرچند بیشتر از ۳۵ سال در این راه تلاش کرده‌ام. نقش‌هایی همانند آنچه در «مارمولک» یا «خداحافظ بچه» بازی کردم، قدم‌هایی در این مسیر بودند، اما تا این مدت به آن آرزوی بزرگ نرسیده‌ام. همیشه تلاش کرده‌ام ردپایی از خودم در هر پروژه بگذارم. حتی اکنون که سریال «سلمان فارسی» در حال ساخت است، معتقدم توانایی ایفای نقش‌های تاریخی را دارم و کارگردانانی چون آقای میرباقری هم به این نوشته آگاهند.

همیشه حسّ خاص و متغیری نسبت به سینمای داریوش مهرجویی داشتم

* خانم سارا باقری، اگر قرار باشد با یک کارگردان خاص همکاری کنید، آن کارگردان کیست؟ فردی که همیشه آرزو داشتید در پروژه‌اش بازی کنید و نقش‌تان واقعا بدرخشد؟

سارا باقری: واقعیتش هیچ‌زمان پیش نیامده که بگویم «ای کاش فلان نقش را من بازی می‌کردم» یا «ای کاش با فلان کارگردان همکاری می‌کردم». اما اگر بخواهم اشاره کنم، همیشه حس خاص و متغیری نسبت به سینمای استاد داریوش مهرجویی داشته‌ام.

نه فقط برای نام و اعتبار ایشان، بلکه برای فضای خاص و موسیقایی که در آثارشان موج می‌زند. برای مثال، در یکی از آخرین فیلم‌هایشان، «لامینور»، بازی پردیس احمدیه زیاد اثرگذار و دیدنی می بود.

آن نوع بازی و فضای شاعرانه، همراه با ریتم منحصر به‌فرد روایت، مدام برایم دلنشین و الهام‌قسمت بوده است.

از بین کارگردانانی که نسل ما در دهه هفتاد با آثارشان بزرگ شده، مهرجویی قطعاً یکی از آن‌هایی است که همیشه آرزو داشته‌ام بخشی از دنیای سینمایی‌اش باشم.

رمزگشایی از انحصار در نمایش‌خانگی و عدل در صداوسیما

* نظر شما درمورد او گفت و گو‌های نقل‌شده حوالی انحصار بازیگران تکراری در نمایش‌خانگی و این چنین دستمزد پایین بازیگران تلویزیون چیست؟

سعید مرادی: من به واسطه فعالیت‌های فرهنگی‌ام، خودم را فقطً متصل به جریان هنری نمی‌دانم، چون در سرزمین ما کار فرهنگی زیاد تر حول نقد نهادهای اجتماعی و فرهنگی است تا صرف تشکیل هنر. اگر بخواهیم از منظر سیستم نگاه کنیم، حرف های می‌شود چون در بدنه حاکمیت هستم، ماموریت‌ام تعریف است؛ اگر هم انتقاد کنم، بی‌وفایی خوانده می‌شوم. اما باید واقع‌بین می بود.

حقیقت این است که امکانات فرهنگی در سرزمین محدود است و تولیدات سازمان صدا و سیما از نظر کمیت و گستردگی با هیچ نهاد فرد دیگر قابل قیاس نیست. من به سهم خود از صدا و سیما و مدیران تلاشگرش در دوره‌های گوناگون، به اختصاصی در دوران گسترش تولیدات مردمی و تلفن‌سازی، سپاس می‌کنم.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

* بعد شما از صدا و سیما دفاع می‌کنید؟

نه، دقیقاً دفاع نمی‌کنم بلکه برسی منصفانه‌ای دارم. تعداد بسیاری از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و بازیگران نقل امروز، در همان دوره رشد کردند و کارنامه ساختند.

امروز با تأسیس «مرکز سیمرغ» نیز ناظر پرورش نسل جوانی از کارگردانان و بازیگران خلاق هستیم که آینده فوق الاده پیش رو دارند.

برای مثال، آقای بکتاشیان یکی از توانایی های نوظهور است که توانسته در این فضا بدرخشد. بعد اگر بخواهم بگویم آرزویم چیست، فضای خلاق و پرانرژی مرکز سیمرغ و دوران طلایی صدا و سیماست، نه لزوماً همکاری با یک کارگردان خاص.

* بعد دغدغه شما زیاد تر درمورد ساختار و عدل در تولیدات است تا همکاری با شخص اشکار؟

دقیقاً همین‌طور است. نرخ دستمزدها در حوزه تولیدات نمایشی دچار بحران جدی است؛ این مشکل فقط اختصاصی تلویزیون یا نمایش خانگی نیست، بلکه در همه عرصه‌ها، از پزشکی تا وکالت و معدن، عدم اعتدال مشهود است. با وجود این چالش‌ها، «مرکز سیمرغ» توانسته الگویی موفق در تشکیل ارزان، سریع و کارآفرین باشد. طی سه سال تازه، بیشتر از هزار تشکیل ترکیبی و ۱۵ سریال نمایشی ساخته شده که رقم قابل توجهی است.

* و درمورد نمایش خانگی چطور؟ آیا آنجا هم انحصار وجود دارد؟

کاملاً درست است. من خودم در چند پروژه نمایش خانگی وجود داشته‌ام و با قاطعیت می‌گویم که تعداد محدودی از بازیگران و کارگردان‌ها مشغول کارند. این چرخه بسته زمان را از تعداد بسیاری دیگر گرفته است. بازیگران بااستعداد و باتجربه‌ای که از تئاتر آمده‌اند، زیاد تر جایی در این انحصار ندارند. به این علت باید قدردان نهادهایی همانند صدا و سیما و مرکز سیمرغ باشیم که تا این مدت بدنه تشکیل را نگه داری کرده‌اند.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

«لمندگان ۲ در راه است؛ ادامه تشکیل با پشتیبانی، کیفیت و صدای مخاطب»

بکتاشیان (کارگردان):‌ واقعاً باید از آقای مرادی سپاس کنم. همکاری با ایشان برای من افتخاری بزرگ می بود. همان گونه که درمورد مرکز سیمرغ و سیاست‌های آن اشاره کردند، بودجه این مرکز محدود است و طبیعتاً پروژه‌هایی که در این چارچوب ساخته خواهد شد، باید زودبازده و موثر باشند. این قضیه به درستی در سیاست‌گذاری‌های مرکز سیمرغ دیده می‌شود.

اگر امروز لمندنگان به نتیجه خوبی رسیده، مطمئنم آقای مرادی هیچ سود مالی شخصی از این پروژه نبرده‌اند. آن‌چه برایشان اهمیت داشت، نگه داری کیفیت می بود. ایشان با حساسیت، وسواس و دلسوزی زیاد تلاش کردند که بهترین بازیگران و عوامل را کنار هم جمع کنند. صادقانه می‌گویم: اگر آقای مرادی در این پروژه نبودند، لمندگان به این کیفیت نمی‌رسید. تهیه‌کننده‌هایی همانند او می‌توانند مسیر تولیدات زودبازده، با کیفیت و مؤثر را در رسانه هموار کنند. در غیر این صورت، نیاز به بازنگری جدی در سیاست‌های جاری داریم.

تلویزیون , سریال , نمایش‌خانگی , بازیگران , بازیگر ,

* آقای مرادی به گفتن حُسن ختام این او مباحثه بفرمایید فصل دوم «لمندگان» هم ساخته خواهد شد؟

در رابطه فصل دوم باید بگویم: بله، لمندگان۲ ساخته خواهد شد. ما به‌تازگی جلسه‌ای داشتیم و تصمیم گرفته شد قرارداد نگارش فصل دوم با تیم نویسندگان تازه به‌زودی بسته شود و از ماه آینده کار نگارش اغاز شود.

در فصل دوم، تلاش می کنیم ترکیب بازیگران را تا جای ممکن نگه داری کنیم، اما انتخاب نهایی بر پایه بازخورد مخاطبان خواهد می بود. انتخاب و ماندگاری بازیگران و کاراکترها هم به نظر و فیدبک مخاطبان بستگی دارد و از این جهت برای ما رضایتِ مخاطبان تعیین‌کننده خواهد می بود.

اگر سیاست‌های صداوسیما به شکلی پیش برود که امکان رقابت جدّی با پلتفرم‌های خصوصی فراهم شود و بودجه‌های بیشتری در اختیار تهیه‌کنندگان قرار بگیرد، قطعاً ناظر تولیدات باکیفیت‌تری خواهیم می بود. ما حتی دوست داشتیم شخصیت‌هایی همانند آن پیرمردها را در چند تکه زیاد تر ببینیم، اما محدودیت‌های وقتی و مالی اجازه این کار را نداد.

مسئله امیدبخش این است که رویکرد تازه سازمان، درهای وجود مجدد بازیگران چهره و حرفه‌ای را باز کرده و این می‌تواند نویدبخش یک مسیر رشد مثبت در فضای تولیدات نمایشی باشد.

در آخر، از همه افرادی که در ساخت لَمدَنگان زحمت کشیدند سپاس می‌کنم: آقای گل‌سفیدی (مدیر فیلم‌برداری)، آقای آهنگرانی (طراح صحنه)، آقای مرتضوی (صدابردار)، آقای گلزاده (طراح گریم)، آقای بی‌طرفان (تدوین‌گر)، آقای قربانی (صداگذار) و آقای شفیعی (آهنگساز). همه این عزیزان با همه توان تلاش کردند تا اثری قابل قبول و در شأن مخاطب اراعه شود.

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی