به گزارش مهتاب من
مهتاب من از تنسیم- مجتبی برزگر: عید غدیر، نه فقطً یک جشن مذهبی، که یکی از اساسیترین و سرنوشتسازترین نقاط عطف در تاریخ اسلام است. اتفاقای که در آن پیامبر اسلام(ص)، در آخرین حج خود و در جمعی بزرگ از مسلمانان، رسماً حضرت علی(ع) را بهگفتن جانشین خود معارفه کرد. این اتفاق، بنیان اندیشه تشیع و تداوم راه نبوت در قالب امامت است؛ اما با همه عظمتش، تا این مدت سهمی درخور در روایتهای سینمایی و تلویزیونی ایران اشکار نکرده است.
جای خالی یک تاثییر جدا گانه، فاخر و متمرکز درمورد غدیر بهشدت در بین زیاد تولیدات مذهبی و تاریخی حس میشود. در حالیکه اتفاق غدیر سرشار از ظرفیتهای نمایشی، دراماتیک، حماسی و عرفانی است، سینمای ما تا این مدت جرأت و اراده ملزوم برای تبدیل آن به یک تاثییر ماندگار و اثرگذار را به میدان نیاورده است.
در دهههای قبل، فیلمسازان متعهدی چون داود میرباقری، فرجالله سلحشور، محمدرضا ورزی و مجتبی یاسینی، تلاش کردهاند گوشههایی از تاریخ انبیا و اهلبیت(ع) را در قالب سریالهایی همانند «امام علی(ع)»، «مختارنامه»، «یوسف پیامبر» و «ابراهیم خلیلالله» نقل کنند. این آثار نشان دادند که زبان عکس، میتواند ابزاری قوی برای رساندن مطلبهای بلند دینی باشد؛ یقیناً اگر با تحقیق، ضمانت و دقت ساخته شود.
در این بین، آثار داود میرباقری بیشتر از دیگران با مفهوم ولایت و امامت گره خوردهاند. حتی اگر مستقیماً به اتفاق غدیر نپرداخته، نشانههای روشن و نمادینی از ارادت به ساحت امیرالمؤمنین(ع) در آثار او دیده میشود. در سریال «امام علی(ع)»، ماجرای ولایت چندین دفعه به روشهای گوناگون روایت میشود. در «مختارنامه»، آن سکانس نمادین که مختار در خواب مورد هجوم قرار میگیرد و تنها با گفتن نام «علی» دهانش باز میشود، بهنوعی اعتراف هنرمندانه به نقش کلیدی ولایت در رهایی و هدایت انسان است.
در «مسافر ری»، شخصیت عبدالعظیم حسنی – که از پیروان راستین ولایت است – بهگفتن یک ایرانی عاشق اهلبیت(ع)، نمادی از پیوند دیرینه مردم ایران با این فرهنگ است. در «معصومیت از دست رفته»، علاقه شوذب به علی(ع) در دل کشمکشهای درونی و دنیاطلبی، بازتابی از چالش همیشگی بین حقیقت و قوت است. همه اینها نشانههایی است از این که میرباقری دغدغه ولایت را مدام در آثارش حمل کرده، حتی اگر مستقیماً از غدیر نگفته باشد.
اما اکنون، او با پروژه عظیم «سلمان فارسی»، بار دیگر به نقطهای رسیده که میتواند یک روایت بزرگ را رقم بزند؛ روایتی که حرف های میشود در فصل اول خود با صحنه غدیر خم به آخر میرسد. اگر این خبر قطعی شود، باید او گفت که برای نخستین بار، غدیر نه در حاشیه، که در متن یک تاثییر بزرگ تاریخی و تصویری خواهد نشست.
اهمیت این روایت آنجاست که از نگاه سلمان فارسی – صحابی خاص پیامبر، چهرهای محبوب در فرهنگ ایرانی، و یکی از نخستین پذیرندگان ولایت علی(ع) – اراعه خواهد شد. این زاویه دید، میتواند پیوندی عمیق بین فرهنگ ایرانی و حقیقت غدیر برقرار کند و به مخاطب امروز بفهماند که غدیر، تنها یک مناسبت مذهبی نیست؛ بلکه لحظهای است که مسیر هدایت امت اسلام برای همیشه تعیین شده است.
در این چنین شرایطی، الزام تشکیل یک تاثییر کاملاً جدا گانه درمورد غدیر دوچندان میشود. این اتفاق با لیاقت فیلمی سینمایی یا سریالی است که تماماً به آن تعلق یابد؛ با منفعتگیری از زبان روز سینما، قوت نمودهای اختصاصی، طراحی دقیق صحنه و لباس، و پرداخت روانشناختی به شخصیتها.
همان گونه که محمدرضا ورزی، کارگردان باتجربه آثار تاریخی، در او گفتوگویی اشاره کرد، امروز خطر تحریف بیشتر از هر زمان فرد دیگر حس میشود. غرب سالها است با تشکیل آثار تحریفشده از زندگی پیامبران – همانند نسخههای هالیوودی حضرت موسی و حضرت نوح – در پی تحول چهره دین در اذهان عمومی است. در روبه رو این هجمه، بهترین جواب، تشکیل آثاری فاخر، مستند و اعتقادی است؛ آثاری که هم باورهای مخاطب را تحکیم کند و هم تصویری باشکوه از اسلام و تشیع به جهان اراعه دهد.
به این علت، غدیر فقطً نقطهای از تاریخ نیست که هر سال در خطبهها مرور شود؛ غدیر یک حقیقت زنده است، که اگر با زبان عکس روایت نشود، نسل آینده آن را تنها در کتابها خواهد یافت – بیآنکه عمق، شکوه و معنایش را فهمیدن کند.
امروز، سریال «سلمان فارسی» میتواند سرآغاز فصل تازهای در بازنمایی تصویری مفاهیم بنیادین دین باشد. اگر این راه بهدرستی طی شود، میتوان امیدوار می بود که قدمهای بعدی، به سمت تشکیل یک تاثییر جدا گانه درمورد غدیر برداشته شود. اثری که نهفقط شیعه، که همه مسلمانان را با حقیقت ولایت آشنا سازد.
ورزی و دیگر دغدغهمندان تولیدات دینی چندین دفعه پافشاری کردهاند که باید از لاک تکرار بیرون آمد و به تاریخ اسلام و تشیع، بهاختصاصی مسائلی چون غدیر، عاشورا، و مهدویت دقت کرد. حمایتاز این تولیدات، تنها یک اندوختهگذاری فرهنگی نیست؛ بلکه صیانت از هویت اعتقادی یک ملت است. باید باور داشت که غدیر، فقطً یک اتفاق برای خطبهخوانی نیست؛ یک حقیقت زنده است که اگر در قالب روایتهای تصویری جان بگیرد، میتواند نسلهای آینده را در برابر شبههها و تحریفها بیمه کند.
یقیناً ناگفته نماند که حمایتاز این مسیر، تنها ماموریت نهادهای فرهنگی نیست؛ یک الزام تمدنی است برای نگه داری هویت، باور و آینده فرهنگی این سرزمین.
اکنون که سریال سلمان فارسی نوید ثبت تصویری از غدیر را میدهد، امید آن میرود که این قدم مهم، اغاز مسیری تازه در برگشت روایت تصویری به مفاهیم بنیادین دینی باشد؛ مفاهیمی که بیشتر از هر زمان، نیازمند نقل شدن با زبان هنر می باشند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها