به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، همزمان با موشکباران افتخار آمیز خاک سرزمین های اشغالی توسط سپاه پاسدران انقلاب اسلامی سه تن از شعرای آیینی کشورمان اشعاری سرودند.
میلاد عرفانپور
آیینهی صبح است همین مشرق خونرنگ
بر کژدم شب، سنگ بزن سنگ بزن سنگ
بشتاب که با شوق همین مرحله، تاریخ
قرن از پی قرن آمده فرسنگ به فرسنگ
از چنگ به خون رفتهی صهیون نهراسد
تا قافلهی ما زده بر حبل متین، چنگ
از مرگ مگویید که ما مرگ نداریم
سخن از دم تیغ آمده، ماییم و دلی تنگ
فریاد بر آنان که همبغل سکوتاند
این طایفهی بیرگ و بدکیش و بدآهنگ
آن بیطرفان، بیشرفاناند و پی نام
نامی که از آن هیچ نماندهست به جز ننگ
فرداست که از هیبت خیبر، خبری نیست
ما سخن یقینیم نه حرافی نیرنگ
تا در کف ما پرچم ایران گرامی است
با دست تهی بازنگردیم از این جنگ
تقدیر به دست تو گره خورده برون آی
بر کژدم شب، سنگ بزن سنگ بزن سنگ
علی محمد مؤدب
قسم به خون شهیدان
به ایستادن، آن دم که سنگ میبارند
به کوه بودن، آن لحظهها که دشوارند
به دیدگان مصمم، به سینههای ستبر
به بازوان دلیران که گرم پیکارند
به پهلوانیِ مردان مرد، گاهِ نبرد
که خم به ابرو و زانوی خود نمیآرند
به اضطراب دل مهربان شیرزنان
دمی که رو به خدا دست بر دعا دارند
به مشتها -گره دستهای نوزادان-
از آن دقیقه که پا روی خاک بگذارند
به جوهر قلم قاضیان راد، آن دم
که حلق خائن در هر لباس بفشارند
قسم به خون شهیدان، به اشک راهروان
که روز اتفاق، گردان جنگ بسیارند
قسم که این همه، ای بیرق گرامی امید
به هر چه قله تو را جاودانه میکارند
در این شبانه که گرگان چارسو هارند
شکوهمند شبانان قصه بیدارند..
برقص بیرق غیرت در اوج توفانها
رها برقص علمدارهات بیدارند
کمیل کاشانی
سلام من به شهیدان مدافعان وطن
مدافعان زمین آب آسمان وطن
سلام من به شما که نهاده ایید از شوق
سر ارادت خود را بر آستان وطن
به عزم و رزم شما غبطه می خورد عالم
نداده اید امانی به دشمنان وطن
ز خون پاک شما این بشارت آمده است
نمی رسد به خدا لحظه ای خزان وطن
هماره یاد شما زنده و گرامی باد
که نامتان گره خورده به داستان وطن
به روی پیکرتآن زخم تیر و ترکش نیست
که نقش بسته به جسم شما نشان وطن
برای نگه داری وطن دین خود ادا کردی
شهادت است مدال تو قهرمان وطن
محمد مهدی عبداللهی
ما امت واحدیم، ما یکدستیم
ما شیعه ی خانه زاد حیدر هستیم
ما را بکشید زنده تر میگردیم
هستیم بر آن عهد که با جان بستیم
مجید تال
ما صاحب عزمیم اذا زلزلت الارض
آماده رزمیم اذا زلزلت الارض
داریم میاییم به میدان بهراسید
آری بهراسید از ایران بهراسید
خودرا وسط معرکه محبوس ببینید
تا مردنتان یکسره کابوس ببینید
ای قوم یهود از شب پیکار بترسید
از پچ پچ حیدر کرار بترسید
زمان نبرد آمده خوشحالیتان کو؟
آن دبدبه ی گنبد پوشالیتان کو
باید که بفهمی سر تسلیم نداریم
ما از تو و ارباب تو هم بیم نداریم
فتاح به تو یاد دهد فتح مبین را
ایران به تو آموزش دهد نظم نوین را
ایران به تو اثبات کند جنگ بلد کیست
آن،کس که دراین قائله پیروز شود کیست
عمریست که بارت نرسیده ست به منزل
چشم تو شود کور که ایران شده همدل
انتهایمطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها