به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، در فضای امروزِ سینما و تلویزیون ایران، ساخت آثار آیینی و تاریخی مذهبی، بیشتر از آنکه با تشویق و حمایتهمراه باشد، با دیوارهای بلند تردید، هراس، و بیاعتمادی روبه رو است. مسیر پُر از مانع ها است؛ موانعی که نه فقط در شکلِ پیچیدهٔ تشکیل و فراهم بودجه، بلکه در نگاههای محافظهکارانه و بعضاً بیباور به اثربخشی این نوع آثار ریشه دارد. هنرمندانی که پا در این راه میگذارند، زیاد تر زیاد تر نهی خواهد شد تا پشتیبانی. گویی این قبیل آثار، دغدغهای شخصی و نه ملی قلمداد خواهد شد؛ در حالیکه توانایی نشان داده این کارها، نهتنها تأثیر فرهنگی عمیق دارند بلکه میتوانند خاطرهساز و ماندگار نیز باشند.
داود میرباقری، کارگردان شناختهشدهٔ سریالهای تاریخی نظیر مختارنامه و معصومیت از دست رفته، سالها پیش در جملهای سنگین و بهیادماندنی خطاب به یکی از بازیگرانش او گفت: «ظهر عاشورا را ببین!» جملهای که نهتنها معنی عمیقی داشت، بلکه وزن مسئولیت ساخت این چنین آثاری را بهشکلی تلخ و روشن بر دوش عوامل میگذاشت. بهراستی، چطور میتوان بدون فهمیدن عمق این رخدادها، از مخاطب انتظار همدلی داشت؟ میرباقری از معدود چهرههایی است که جسارت ورود به این میدان دشوار را دارد؛ عرصهای که برخی برای پرهیز از دردسرهای مالی و نظارتی، از دور نظارهگر میهمانند.
در این بین، هنرمندانی همچون امین زندگانی، با نگاهی درونی و دغدغهمند، گاه نهتنها نقشآفرین، بلکه خالق نیز خواهد شد؛ آنچنان که امروز، در قامت کارگردان فیلمی به نام کتاب سرخ، به سراغ عاشورا رفته است. او نهفقط برای دیده شدن، بلکه برای انتقال یک مفهوم ژرف، دوربین را بهدست گرفته؛ مفهومی که میگوید: “تا این مدت عاشورا برای ما سخن دارد.”
اکنون، او مباحثه را با همین نقطهنظر اغاز میکنیم:
* آقای زندگانی، شنیدهایم قرار نبوده است ابتدا نقش حضرت مسلم(ع) را در مختارنامه بازی کنید؟
بله، کاملاً درست است. ابتدا قرار می بود نقش یکی از فرماندهان سپاه مختار را ایفا کنم. اما در دقیقه نود، آقای داود میرباقری به من انها گفتند که قرار است نقش حضرت مسلم(ع) را بازی کنم. باور کنید از این نظر واقعاً ترسیدم. دلواپس بودم از مسئولیتاش برنیایم. ولی در نهایت افتخار بزرگی نصیبم شد و خودم را مدیون این نقش میدانم.
*درمورد سختیهای ایفای آن نقش بگویید. صحنهای می بود که تا این مدت در ذهنتان مانده باشد؟
یکی از سختترین صحنهها برایم، همان لحظهای می بود که حضرت مسلم(ع) میخواست آب بنوشد و خون دهانش اجازه نمیداد. صحنهای زیاد حزنانگیز می بود. یا آن لحظهای که در کوچه فهمید میشود تنها شده، واقعاً حس غربت را در اوج خودش منتقل میکرد. این لحظهها واقعاً روی روح من تأثیر گذاشتند.
* آقای میرباقری هم جملهای معروف به شما انها گفتند که تأثیر بسیاری داشت. درست است؟
بله، کاملاً یادم هست. قرار می بود یک صحنه خاص را بازی کنم و تمرکزم بههم خورده می بود. آقای میرباقری رو به من کرد و او گفت: «ظهر عاشورا را ببین!» این جمله آنقدر سنگین و پرمعنا می بود که ناچار شدم ۲۰ دقیقه تنها باشم تا به خودم مسلط شوم. از آن لحظه به سپس، با همه وجودم داخل نقش شدم.
* چطور شد که به سراغ کارگردانی رفتید؟ فیلم “کتاب سرخ” را چهطور تعریف میکنید؟
کتاب سرخ اولین توانایی من در کارگردانیام می بود. تهیهکنندگی آن را آقای محمد مصریپور بر مسئولیت داشت و به خواست شبکه جهانی سحر ساخته شد. فیلمی تاریخی است با محوریت عاشورا و بر پایهی کشف و شهود، نه فقط روایتِ صرف. تلاش کردیم نگاهی درونی و تأملبرانگیز به اتفاق عاشورا داشته باشیم. خوشبختانه در زمانِ پخش هم بازتابهای خوبی برجای گذاشت.
* چرا بهنظرتان آثار آیینی و عاشورایی در سینما و تلویزیون ایران کم شدهاند و به ندرت کارگردانان ما به سراغِ این چنین سوژههایی میروال؟
چون تشویقی در کار نیست! متأسفانه هنگامی سراغ ساخت این چنین آثاری میروید، نهی میشوید. میگویند کار اجتماعی یا روز بساز تا حمایتشوی. برخی اسپانسرها هم فکر میکنند این کارها دغدغه شخصی است و فروش بالایی ندارد. در حالیکه توانایی مختارنامه چیز فرد دیگر میگوید.
* یعنی در فضای تشکیل، این آثار را پرریسک میدانند؟
بله، تعداد بسیاری از فیلمسازان ترسیدهاند. حمایتدولتی هم یا زیاد محدود است یا با نگاههای جناحی و گزینشی همراه است. کارگردانهایی همانند داود میرباقری واقعاً کم اشکار خواهد شد. متأسفانه برخی هم هنگامی ببینند اثری آیینی امکان پذیر دیده شود، تلاش میکنند بهنوعی به کاروان برسند و برای خودشان جایگاهی دستوپا کنند، نه به نیت خالص خدمت.
* از نظر شما اگر صداوسیما به جای برخی آثار آپارتمانی، روی پروژههای بزرگ همانند مختارنامه تمرکز کند، بازخورد خوبی میگیرد؟
بدون شک. اتفاقاً این نوع آثار، بیشترین تماشاگر را دارند. اما خب، ساختشان هزینه دارد. تکنسین و متخصص میخواهد، طراحی صحنه و لباس درجهیک میخواهد. متأسفانه چند سال تازه زیاد تر ناظر سریالهای آپارتمانی هستیم چون کمهزینهاند. اگر بودجهها هدفمندتر شوند، میتوان سریالهای تاریخی ماندگار ساخت. ما باید شهامت را به سریالسازان بازگردانیم.
* اگر به قبل برگردید، باز هم نقش حضرت مسلم(ع) را میپذیرید؟
قطعاً. حتی میگویم این نقش من را انتخاب کرد، نه من آن را. این نقشها بهعلت جایگاه اختصاصیای که دارند، در ذهن مردم ماندگار خواهد شد. تنها دغدغهام این می بود که عکس ذهنی مردم را خراب نکنم.
* نقشی هست که همیشه دوست داشتید بازی کنید؟
بله، حضرت ابوالفضل(ع). ویژگیهای ایشان همیشه برایم دلنشین بوده. اگر امکان نمایش چهره وجود داشت، بازی در آن نقش یکی از آرزوهای قلبیام می بود.
* و اگر در اتفاق عاشورا بودید، خود را در کنار کدام شخصیت میدیدید؟
بدون شک جناب حر بن یزید ریاحی. شخصیتی که مسیرش را عوض کرد و یکی از بزرگترین تصمیمهای تاریخ را گرفت.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها