برگشت «بیگانه» به کتابفروشی ها_مهتاب من

بازگشت «بیگانه» به کتابفروشی ها


به گزارش مهتاب من

به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، رمان «بیگانه» نوشته آلبر کامو با ترجمه جلال آل احمد و اصغر خبره‌زاده به‌تازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ یازدهم رسیده است. 

 «بیگانه» آلبر کامو یکی از آثار معروف و شناخته‌شده ادبیات معاصر جهان است و این‌ترجمه آن، برای اولین‌بار سال ۱۳۲۸ انتشار شد که اکنون چاپ یازدهم آن اراعه شده است. این‌ترجمه بر پایه نسخه چاپ چهل و پنجم «بیگانه» که انتشارات گالیمار سال ۱۹۴۸ در پاریس انتشار کرد انجام شد.

 کتاب مورد اشاره برای اولین‌بار سال ۱۹۴۲ انتشار شد و داستانش دربرگیرنده فلسفه‌های نیهیلیستی و اگزیستانسیالیستی است. کامو سال ۱۹۵۷ برنده جایزه نوبل شد و یقیناً خود وجود رگه‌های فلسفه اگزیستانسیالیستی را در این‌رمان رد کرد.

«بیگانه» درمورد مردی الجزایری-فرانسوی به‌نام مرسو است که شخصیتی بی اعتنا دارد و در مراسم تشییع و تدفین مادرش شرکت نمی‌کند و سپس از قتل یک‌مرد عرب در کنار دریا، به اعدام محکوم می‌شود. 

 ژان پل سارتر فیلسوف فرانسوی در مقاله‌ای که سال ۱۹۴۳ درمورد «بیگانه» نوشت او گفت این‌رمان، یک‌تاثییر کلاسیک و یک‌تاثییر منظم و آراسته است. این چنین اثری است که در نوشته بیهودگی و پوچی که در متن به ضد آن نیز پرداخته شده است. سارتر می‌گوید این‌تاثییر خشک و خالص، زیر ظاهری در هم‌ریخته و نامنظم مخفی شده و کامو آن را «داستان» نامیده است. با این‌همه داستانی است که ظرف زمان مداومی اتفاق می‌افتد و ماموریت‌ای دارد و وجود زمان در آن غیرقابل برگشت بودن زمان را مشخص می کند. 

 مسئله فرد دیگر که سارتر در نوشته خود درمورد «بیگانه» تذکر می‌دهد این است که کامو پیداست بین حس بیهودگی و پوچی تفاوت قائل است و می‌شود او گفت «افسانه سیزیف» برای ما مفهوم بیهودگی و «بیگانه» حس آن را مشخص می کند. 

 «بیگانه» دو فصل دارد که فصل اول دربرگیرنده شش قسمت و فصل دوم شامل پتج قسمت است. 

 در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

 او تنها می بود. به پشت خوابیده می بود. دستش را زیر سرش گذاشته می بود. پیشانی‌اش در سایه تخته سنگ می بود و باقی بدنش در آفتاب. لباس کار آبی‌اش از گرما دود می‌کرد. اندکی شگفتی کردم. برای من، این داستانی می بود آخر‌یافته و بی‌آنکه به آن بیندیشم به اینجا آمده بودم.

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

 همین که مرا دید، مقداری بلند شد و دستش را به جیبش کرد: من طبیعتا هفت‌تیر ریمون را در جیب کتم فشردم. آن‌زمان او از نو، بی‌ این که دستش را از جیب بیرون بیاورد، خود را به عقب رها کرد. من به قدر کافی، تقریبا ده دواده متری، از او دور بودم گاهگاه مفهوم نگاهش را از بین پلک‌های نیم‌بسته‌اش گمان می‌زدم. ولی در این هوای شعله‌ور، تصویرش مرتب در روبه رو چشمم می‌رقصید. صدای امواج حتی تنبل‌تر و کشیده‌تر از ظهر می بود. این همان آفتاب می بود، و همان نور، روی همان شن‌هایی که در سراسر آنجا گسترده شده می بود. اکنون دوساعت می بود که دیگر روز پیش نرفته می بود. دو ساعت می‌گذشت که روز در اقیانوسی از فلز گداخته لنگر انداخته می بود. از کنار افق، لکه کوچک مهی گذشت و من سیاهی‌اش را در کناره نگاهم دیدم. چون از نگاه‌کردن به مرد عرب باز نمی‌ایستادم.

 چاپ یازدهم این‌کتاب با ۱۲۹ صفحه، شمارگان سه هزار نسخه و قیمت ۱۳۰ هزار تومان اراعه شده است.

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی