شاعر اهل سنتی که اولین شعر فارسی را به امام رضا(ع) تقدیم کرد_مهتاب من

شاعر اهل سنتی که اولین شعر فارسی را به امام رضا(ع) تقدیم کرد

[ad_1]
به گزارش مهتاب من

به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، شعر رضوی از جمله شاخه‌های اصیل و قدیمی شعر آیینی فارسی است که در پرتو نور محبت و ارادت به محضر ثامن‌الحجج، علی ابن موسی‌الرضا(ع) متولد شده و بالیده است. تنوع و تکثر دیدگاه و شیوه گفتن ارادت به محضر مقدس ضامن آهو(ع)، از جمله ویژگی‌های این شاخه از شعر آیینی است؛ کثرتی که بر جذابیت این حوزه افزوده و از نظر دیگر، بیانگر سیل ارادتمندان به آن امام همام از گرایش‌ها و باورها و باورها گوناگون است.

شاعران فارسی‌زبان از قبل تا امروز کوشیده‌اند در این حوزه، نعمت زبان را به ثمن بخس نفروخته و حرمت کلمه را نگاه دارند. از این منظر، مدح علی ابن موسی‌الرضا(ع) در نظر هر شاعر دلداده‌ای، نعمتی است از جانب آسمان و خود شعر، صله‌ای است از جانب شاه خراسان. 

به باور کارشناسان، اولین شعر فارسی در مدح امام رضا(ع)، متعلق به سنایی غزنوی، شاعر و قصیده‌پرداز بزرگ قرن ششم هجری است. هرچند محققان مذهب سنایی را حنفی گفتن کرده‌اند، اما مقدار ارادت او به اهل بیت(ع) در اشعارش چنان پررنگ است که برخی بر این باورند که سنایی، مذهب خود را تحول داده است. 

سنایی از چند منظر جزو پیشگامان شعر فارسی است. بعد از اوست که عرفان در شعر جایگاه تثبیت‌شده‌ای می‌یابد و عرصه برای وجود شاعرانی چون عطار و مولوی فراهم می‌شود. عرفان سنایی، عرفانی خانقاهی و گوشه‌نشینی نیست، او با مطرح مضامین عرفانی در فرهنگ عامیانه و داستان‌های تمثیلی، کارکرد اجتماعی این مضامین را نیز نشان داد. 

قصیده‌ای که از او در “نعت امام هشتم” در دیوانش یاد شده، از دیگر ابتکارات سنایی در حوزه شعر فارسی است که می‌توان تأثیر عرفان را بر اندیشه‌های شاعر و دوری جستن از تعصبات واهی، در این عرصه دید. شاعر، حرم رضوی را مایه امنیت خاطر و اسایش درون می‌داند که دقت به اصل آن، دستگیر لحظات سخت آخرت خواهد شد. 

موضوعات مورد دقت شاعر در این قصیده را می‌توان در چند قسمت بازدید کرد؛ نخست اظهار ارادت شاعر به مقام امام رضا(ع). سنایی بر این باور است که درآویختن به ریسمان محبت امام هشتم(ع)، مایه نجات بشر از کفر است؛ آنجا که می‌گوید: “در دامن مهر تو زدم دست/ تا کفر نگیریم گریبان”. 

از دیگر موضوعاتی که سنایی در این قصیده به آن دقت داشته، جایگاه حرم رضوی در بین مردم و اهمیت زیارت قبر امام هشتم(ع)‌ در نظر مردم است. شاعر در این قصیده به خوبی مشخص می کند که حرم رضوی در قرون پنجم و ششم چه جایگاهی در بین مسلمانان داشته و زائران از نقاط گوناگون بلاد اسلامی برای زیارت فرزند پیامبر(ص) راهی مشهد می‌شده‌اند.

پرداختن به مسائل تاریخی و مضمون‌آفرینی از دل آن، همانند ماجرای ولایتعهدی امام(ع)، از دیگر موضوعاتی است که شاعر به آن دقت داشته است. این قصیده را که از شاهکارهای ادبیات رضوی به شمار می‌آید، می‌توانید در ادامه بخوانید:

دین را حرمی است در خراسان

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

دشوار تو را به محشر آسان

از معجزه‌های شرع احمد

از حجت‌های دین یزدان

مدام رهش مسیر حاجت

مدام درش مشیر غفران

چون کعبه پر آدمی ز هر جای

چون عرش پر از فرشته هزمان

هم فر فرشته کرده نمود

هم روح وصی درو به جولان

از رفعت او حریم مشهد

از هیبت او شریف بنیان

از دور شده قرار چون

نزدیک بمانده دیده حیران

از حرمت زائران راهش

فردوس فدای هر بیابان

قرآن نه درو و او اولی‌الامر

دعوی نه و با بزرگ برهان

ایمان نه و رستگار ازو خلق

توبه نه و عذرهای عصیان

از خاتم انبیا درو تن

از سید اوصیا درو جان

آن بقعه شده به پیش فردوس

آن تربت به روضه کرده رضوان

از جمله شرط‌های توحید

از حاصل اصل‌های ایمان

زین معنی زاد در مدینه

این دعوی کرده در خراسان

در مسئولیت موسی آل جعفر

با عصمت موسی آل عمران

مهرش جهت نجات و توفیق

کینش مدد هلاک و خذلان

مأمون چو به نام او درم زد

بر زر بفزود هم درم زان

هوری شد هر درم به نامش

کس را درمی زدند زین‌سان

از دیناری همیشه تا ده

نرخ درمی شده است ارزان

بر مهر زیاد آن درم‌ها

از حرمت نام او چو قرآن

این کار هر آینه نه بازی است

این خور بچه گل کنند نهان

زر است به نام هر خلیفه

سیم است به ضرب خان و خاقان

بی‌نام رضا همیشه بی‌نام

بی‌شأن رضا همیشه بی‌شأن 

با نفس تنی که راست باشد

چون خور که بتابد از گریبان

بر دین خدا و شرع احمد

بر جمله ز کافر و مسلمان

چون او می بود از رسول نایب

چون او سزد از خدای احسان

ای مأمون کرده با تو پیوند

وی ایزد بسته با تو پیمان

ای پیوندت گسسته پیوند

و آن پیمانت گرفته دامان

از بهر تو شکل شیر مسند

درنده شده به چنگ و دندان

آن را که ز پیش تخت مأمون 

برهان تو خوانده می بود بهتان

یا درد جهود منکرش را

اقرار دو شیر ساخت درمان

از معتبران اهل قبله

وز معتمدان دین دیان

کس نیست که نیست از تو راضی

کس نیست که هست بر تو غضبان

اندر پدرت وصی احمد

بیتی است مرا به حسب امکان

ضمانت کنم اندرین قصیده

کاین بیت فرو گذاشت نتوان

ای کین تو کفر و مهرت ایمان

اشکار به تو کافر از مسلمان

در دامن مهر تو زدم دست

تا کفر نگیردم گریبان

اندر ملک امان علی راست

دل در غم غربت تو بریان

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی

[ad_2]