به گزارش مهتاب من
به گزارش مهتاب من از تنسیم، هشتمین نشست اراعه یافتههای پژوهشی سازمان سینمایی به همت معاونت گسترش فناوری و مطالعات سازمان سینمایی با گفتن «راهکارهای جذب مخاطب برای فیلمهای ایرانی در خارج از سرزمین، حال و آینده» در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران عصر روز یکشنبه دوم آذر برگزار شد.
در ابتدای این برنامه حسین یزدانشناس، مدیرکل دفتر مطالعات و دانش سینمایی سازمان سینمایی بعد از سپاس از شرکتکنندگان در این نشست او گفت: پژوهشی که توسط دکتر محمد کمالیزاده انجام شده به مبحث زیاد مهمی میپردازد. ما در سینمای ایران به جهات گوناگون دستاوردهای خوبی داشتهایم و در سالهای تازه میتوان او گفت که بزرگترین بازار سینما در سطح منطقه بودهایم و به نسبت کشورهای همسایه تعداد مخاطب بیشتری داشتهایم اما هم چنان یکی از نقصانهای سینمای ما، وجود فیلمهایی از سینمای ایران در اکران عمومی کشورهای دیگر و به طور خاص کشورهای منطقه است. بدین جهت در سازمان سینمایی به جستوجو این هستیم تا با کارهای مطالعاتی در این حوزه، عمل های ممکن در این راستا را شناسایی کنیم و با همکاری با صنوف سینمایی، تهیهکنندهها و پخشکنندهها بتوانیم قدمی در این راه برداریم. چرا که باور داریم وجود فیلم های ایرانی بر روی پردههای سینما در کشورهای دیگر هم جنبههای اقتصادی ملموسی دارد و به جهت نرخ ارزهای خارجی آوردههای خوبی برای تهیهکنندگان سینما خواهد داشت و هم این وجود فرهنگی میتواند عرصهساز وجود صنایع ما در آن کشورها و صادرات کالاها و خدمات و در نتیجه اقتدار زیاد تر کشورمان باشد.
در ادامه محمد کمالیزاده دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه پرورش مدرس و رئیس اسبق پژوهشکده علوم انسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی و مجری مطرح این پژوهش در سخنرانی خود او گفت: از سازمان سینمایی برای برگزاری این نشست و به طور کلی برای اهتمامی که به امر پژوهش در حوزه هنر سینما دارند سپاسگزارم؛ این چنین از آقای اطبایی که زحمت مطالعه و نقد این تاثییر را متقبل شدند. این مطرح پژوهشی دو سال قبل به خواست سازمان سینمایی انجام شد و در واقع جزء برتری های این سازمان و به جستوجو پاسخگویی به یک دغدغه مهم می بود.
او همین طور گفت: دغدغهای که تعداد بسیاری از اهالی سینمای ایران، این چنین برخی مسئولین سینمایی دارند مبنی براینکه چرا علیرغم همه افتخارات و توانایی گرانبهایی که سینمای ایران مخصوصاً در عرصه جشنوارههای هنری دارد، در زمان روبه رو با مخاطب عمومی در دیگر کشورها دچار بحران هستیم، نوشته این پژوهش بوده است. موضوعی که از یک چالش هم فراتر رفته چون ما هیچ فیلم سینمایی که امکان اکران عمومی و گسترده داشته باشد، نداشتهایم با وجود این که در چند دهه تازه افتخاری نبوده که سینمای ایران بدان دست نیافته باشد. در حالی که تعداد بسیاری کشورهای دیگر همانند کره جنوبی و چین حتی بدون این همه شهرت و افتخار، در عرصه اکران فیلمهایشان در کشورهای دیگر بعضاً موفقتر عمل کردهاند.
کمالیزاده در ادامه، منفعت گیری از الگوهای بازاریابی را به گفتن اولین راهکار نقل کرد و افزود: بازاریابی سینما و محصولات فرهنگی در دنیا، جدا از آنچه که به گفتن بازاریابی در مدیریت میشناسیم نیست و میتوان تعداد بسیاری از آن الگوها را به الگوی بازاریابی در سینما تعمیم داد که با اهمیت ترین اصلش این است که باید مخاطب را بشناسی تا سهمت را در این بازار بزرگ سینما اشکار کنی.
وی گفتن داشت: متاسفانه هیچگاه بازاریابی سینمایی به گفتن یک تخصص عینی و عملی در بین افرادی که در این حوزه کار میکنند نقل نشده است. باید در نظر داشت که هر فیلم ویژگیهای خاص خودش را دارد و راههای فروش یا جذب مخاطب یک فیلم خاص میتواند با فیلم دیگر متفاوت باشد. به این علت در بازاریابی تاثییر باید ویژگیهای خاص آن فیلم را در نظر بگیریم. همین طور برندسازی ملی در عرصه فروش هر محصولی زیاد مهم است و همان گونه که میبینم از کره جنوبی گرفته تا کشورهای حاشیه خلیج فارس در سالهای تازه اندوختهگذاری عظیمی در این رابطه انجام دادهاند.
این پژوهشگر سینما با اشاره به نقاط قوت سینمای ایران او گفت: فیلمهای ایرانی برای ورود به بازار جهانی میتوانند از مؤلفههای نزدیک بومی و سرزمینی، ایدههای ناب و خلاقانه و وجه هنری آثار سینمای ایران منفعت جویند و ما در این عرصه از اندوخته انسانی خوب و ارزان، کارگردانی مطلوب و مضمون و فضای شاعرانه و کمالگرایی انسانی یعنی نگاه مثبتی که به انسان در آثارمان داریم، منفعتمندیم و در عرصه مسائل تکنیکی هم برای ساخت فیلمی با مولفههایی که ذکر شد کمبودی نداریم مگر در مبحث بیگ پروداکشنها که امکان پذیر فاصله فناوری نقل باشد.
در ادامه محمد اطبّایی کارشناس امور بینالملل، پخشکننده بینالمللی، نویسنده و محقق سینما با اشاره به نقش کمرنگ دیپلماسی در عرصه وجود بینالمللی سینمای ایران او گفت: در سالهای اول انقلاب دیپلماتهای ما آشنایی چندانی با مسائل بینالمللی نداشتند و بعد از آن نیز نگاه ایدئولوژیک بر این عرصه حاکم بوده است و سینما تنها مقولهای بوده که در این سالها توانسته در عرصههای بینالمللی یک هویت ملی برای سینمای ایران تشکیل کند؛ یعنی سینما به تنهایی توانسته در دیپلماسی فرهنگی پیش برود و چهره موجهتری از سرزمین ایران به دنیا نشان دهد.
او همین طور گفت: در سالهای بسیاری متاسفانه برخی نهادهای رسمی اجازه نمیدادند قسمت خصوصی شکل بگیرد و در عین حال به ماموریت خود در راستای پرورش افراد متخصص در این حوزه نیز بیاعتنا بودند چون نمیخواستند برای خود رقیبی بوجود بیاورند که بتواند موازی با آنها کار کند. با این حال بزرگترین پخشکنندههای ایران پخشکنندههای دولتی نیستند و حالت سینما در ۲۰ سال تازه تفاوت زیاد با قبل کرده و بار مهم پیروزیها، حضورهای بینالمللی و فروشها به طور عمده روی دوش قسمت خصوصی بوده است.
وی با گفتن این که سینمای ما خبر چندانی از عرصه و بازارهای بینالملل ندارد، گفتن داشت: متاسفانه هم چنان این باور وجود دارد که فیلمساز باید خود اراعه و پخش بینالمللی فیلمش را به مسئولیت بگیرد. در حالی که به هیچ وجه اینگونه نیست و اراعهکننده و پخشکننده بینالمللی در واقع معادل همان عامل فروش (sales agent) است که این عامل فروش باید ویژگیها و تخصصهای بسیاری داشته باشد تا بتواند از مسئولیت کار او به خوبی برآید.
او همین طور گفت: در چند سال تازه شدت تغییرات در سینمای ایران در حوزه بینالملل شگفتانگیز بوده است. بودجه در اختیار قسمت اختصاصیای از فیلمها و فیلمسازان قرار دارد که نه در اکران داخلی پرمخاطب می باشند و نه در خارج از سرزمین کوچکترین موفقیتی دارند. دسته دیگر نیز فیلمهای کمدی می باشند که همه داستانش را میدانیم و دسته سوم فیلم هایی که توسط قسمت خصوصی تهیه میشود که به واسطه مشکلات و محدودیتها دستشان بسته است.
این محقق عرصه سینمای بینالملل با اشاره به تولیدات مشترک به گفتن یکی از راهکارهای اکران عمومی و فروش در خارج از سرزمین او گفت: متأسفانه رایزنی فرهنگی در ایران یک شغل تخصصی نیست و برخی رایزنهای فرهنگی هیچ آشنایی با سینما، فرهنگ و حتی با ایران ندارند. در حالی که برای مثالً سرزمین فرانسه در کشورهای گوناگون نه تنها رایزن فرهنگی بلکه رایزن سینمایی نیز دارد تا سینمای خودش را در جای جای دنیا معارفه کند.
با اهمیت ترین و جدیترین راه ورود به بازارهای بین المللی، تشکیل مشترک است
اطبّایی خاطرنشان کرد: تشکیل مشترک بر پایه توافقنامههای رسمی شکل میگیرد و وقتی معنی مییابد که رئیسجمهور دو سرزمین یا حداقل وزیر فرهنگ دو سرزمین پای آن قرارداد را امضا کرده باشند و آنچه ما امروز میبینیم زیاد تر اندوختهگذاری مشترک است تا تشکیل مشترک، در واقع اندوختهگذاریهای مشترکی که بر پایه کوششهای فردی قسمت خصوصی بوده است.
وی در قیاس حالت سینمای ایران با دیگر کشورهای اسلامی او گفت: ما باید جستوجو نیچ مارکت۱ باشیم و در واقع تنها ظرفیتی که در دنیا برای ما وجود دارد نیچ مارکت است. به این علت ناچاریم از دروازه جشنوارهها بگذریم و نمیتوانیم یک فیلم ایرانی را پیش از آنکه برند شود به پخشکننده برای مثالً عراقی بفروشیم. این برند حتما باید از دروازه جشنوارهها قبل باشد. متاسفانه برای حساسیتهای حاضر دشوارترین و ناممکنترین بازارهای دنیا برای ما بازار کشورهای اسلامی می باشند و سینمای ما در ظرفیت اندک اکران در این کشورها در برتری نیست و آنها ترجیح خواهند داد همین ظرفیت اندک را به فیلمای عربی، آمریکایی و اروپایی بدهند.
اطبّایی در جواب به این سوال که چه فیلمی، فیلم ایرانی محسوب میشود، او گفت: فیلم ایرانی به نظر من فیلمی است که نباید به زبانهای دیگر دوبله شود و اساساً در دیگر نقاط دنیا نیز به غیر از انیمیشنها یا یکسری فیلمهای خاص برای مثال برای مخاطب کودک، باقی آثار دوبله نمیشوند. به طور کل فیلم ایرانی باید هویت ایرانی داشته باشد، یکی از شاخصههای هویتی فیلم ایرانی زبانش است که دوستان خارجی نیز مدام از تأثیر لحن و آهنگ زبان فارسی و دلنشین بودنش، سخن میگویند به همین جهت، گاه هنگامی دوستان تهیهکننده و بعضا پخشکننده به غلط تیتراژ فیلمها را به انگلیسی کار میکنند، مورد اعتراض قرار میگیرند.
۱- «نیچ مارکت» یا بازار تخصصی به بخشی از بازار حرف های میشود که تمرکز روی یک گروه خاص از مشتریان یا یک نیاز اختصاصی است، به جای این که تلاش کنیم همه بازار را مقصد بگیریم. در واقع، به جای رقابت در بازار گسترده، شرکتها روی یک قسمت کوچک ولی اشکار و نیازمند دقت خاص تمرکز میکنند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها





