سقوط آزاد آقای کارگردان؛ از شاهکار سقراط به بنگاه فردریک_مهتاب من

نمایش , تالار وحدت ,


به گزارش مهتاب من

مهتاب من از تنسیم- نوشته پیش رو را با این پیش فکر آگاهانه و یقیناً صحیح که حمیدرضا نعیمی یک تئاتری کاربلد، درام‌شناسی ماهر و کارگردانی متبحر است اغاز می‌کنیم، اما…

اما حتی اگر نویسنده و کارگردانِ شاهکاری همانند «سقراط» هم که باشی، خطرِ سقوط با شما فاصله‌ی زیاد بسیاری ندارد.

نمایش «فردریک» نه یک تاثییر هنری برجسته، بلکه به طور ناخوشایندی بنگاهی برای پول‌سازی است. بنگاهی که نه با مقصد خدمت به جامعه هنری و خلق اثری اختصاصی، بلکه تنها برای کسب درآمد دایر شده است.

نمایشنامه فردریک به قلم امانوئل اشمیت نمایشنامه‌نویس نقل فرانسوی و ترجمه شهلا حایری دستمایه ساخت تازه ترین تاثییر حمیدرضا نعیمی شده است. در نمایشنامه، زندگی فردریک لومتر را مرور می‌کنیم. بازیگری توانمند اما پرحاشیه که در زندگی شخصی و هنری خود فراز و فرودهای زیاد داشته است. برای افرادی که اصل کتاب را خوانده باشند فاصله محتوای کتاب با نمایش اجرا شده ملموس خواهد می بود.

کارگردان تلاش کرده با اضافه کردن شوخی‌های سطحی و اصطلاحاً اینستاگرامی فضای پرنشاطی به تاثییر ببخشد و همراهی مخاطب را در زمان حدوداً ۱۵۰ دقیقه‌ایِ نمایش برای خود داشته باشد. دیالوگ‌های جنسی توأم با شوخی‌های دستی و اروتیک، تکرار مکرر دیالوگ‌های مرسوم کف خیابان و… همه و همه راهبرد تأسف بار کارگردان و تیم سازنده برای نجات نمایش در گیشه است.

منفعت گیری از سلبریتی‌ها اما برخلاف معمول این بار به خوبی جواب داده است. جنس شوخی‌های نمایش تقریبا نزدیکِ همان شوخی‌هایی است که چندین دفعه و چندین دفعه در فیلم‌هایی که سام فوق الاده در آنها ایفای نقش کرده دیده و شنیده‌ایم، با این تفاوت که اینبار فوق الاده به جای لنز دوربین، مستقیم در چشم مخاطب نگاه می‌کند و هجو می‌گوید! یقیناً که بعضی اوقات کار به جاهای زیاد باریک‌تر هم می‌رسد.

 

بازی‌های درخشان اما در سایه‌ی هجو

فارغ از این نوشته بی انصافی است اگر از بازی خوب سام فوق الاده و بهنام شرفی به سادگی عبور کنیم. بازی هر دو بازیگر شگفتانه‌ی نمایش است. خصوصاً بهنام شرفی که در صحنه درخشان‌تر از سام فوق الاده بازی می‌کند. اما فضای هجوآلود نمایش که کارگردان تا انتها به نحوه عجیبی اصرار بر نگه داری این فضا دارد چنان بر اتمسفر نمایش غالب شده که همه چیز را تحت شعاع قرار می‌دهد.

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

مخاطب چندین دفعه در طول نمایش با شوخی‌های رکیک مورد آزار قرار می‌گیرد. این فضا احتمالا برای اندک تماشاگرانی که بلیط‌های ردیف‌های ابتدایی را به شوق دیدن سلبریتی‌های محبوب خریداری کرده یا هدیه گرفته باشند، قابل تحمل باشد، اما برای تماشاگران جدی‌تر تئاتر نه تنها شوخی‌ها دلنشین نیستند بلکه غیرقابل تحمل هم خواهد شد.

در غالب بودن فضای منفی غیراخلاقی حاکم بر نمایش همان بس که؛ برخی از اتفاقات و دیالوگ‌های روی صحنه آنقدر رکیک خواهد شد که نفسِ مخاطبان در سینه حبس می‌شود و هیچ صدای خنده‌ای از سالن به گوش نمی‌رسد.

نمایش , تالار وحدت ,

فردریک سانسور را محکوم می‌کند اما خود تایید برای سانسور است

اما مهم ترین مسئله در این نمایش همان چیزی که کارگردان تلاش می‌کند با تحریک تماشاگر از آن در جهت همراهی او منفعت گیری کند. سانسور… این نوشته آنقدر برای نعیمی مهم به نظر می‌رسد که بازیگرانش چندین بار چشم در چشم مخاطب مخالفت با آن را فریاد می‌زنند و محکومش می‌کنند!

اما در این باره دو نوشته مهم قابل او گفت و گو است؛ نخست این که کارگردان آنقدر در شوخی‌های جنسی غرق شده و ذهن خود را دچار آن کرده که دیگر فردی برای سخنرانی‌های شعارگونه و گاه و بی‌گاهِ فردریک تره هم خُرد نمی‌کند! در واقع تلاش کارگردان برای پرکردن صندوق گیشه سخن‌ها و اصول اخلاقی نمایشنامه را به حاشیه رانده و کم اهمیت نمود می‌دهد.

از نظر دیگر در نمایش فردریک، یکی از مسائلی که در دلِ نمایش به چالش کشیده می‌شود، او گفت و گوِ سانسور است. سانسور چیزی نیست که اهل هنر با آن موافق باشند، اما فردریک یکی از رویدادهای هنری است که اتفاقا سانسور را تایید می‌کند.
با تماشای نمایش فردریک مخاطبِ حرفه‌ایِ تئاتر و افرادی که به نگه داریِ اصول خانواده پایبند می باشند، به گمان زیاد با خود خواهند او گفت؛ چه خوب که سانسور وجود دارد. چه بسا اگر سانسور و اندک نظارت‌ها در این اجرا اعمال نمی‌شد، احتمالا اتفاق‌های فرد دیگر در صحنه رخ می‌داد. و این ظلمی است که گروه سازنده نمایش ناآگاهانه به خود می‌کند و مطلب مهم نمایش که فارغ از مصائب زندگی یک بازیگر، تقبیه سانسور و ممیزی است به فراموشی سپرده می‌شود.

نقدی بر تالار وحدت

در نهایت، فردریک به نحوه عجیبی غرق در شوخی‌های جنسی و هجو است. این نمایش در تلاش است تا هر نوع ارتباطی را به یک چیز عادی و بی‌حاشیه نمود دهد، حتی روابطی که در هر فرهنگی خط قرمز محسوب خواهد شد. شوخی‌ها در نمایش‌ها برای جذب مخاطب تا حدودی قابل فهمیدن است، اما وقتی که این شوخی‌ها از حد می‌گذرد، دیگر همه چیز به مسأله‌ای جدی تبدیل می‌شود.

نعیمی باید زیاد تر از این‌ها قدر خود را بداند. از سقراط به فردریک رسیدن، چیزی جز یک سقوط آزاد نیست.

شگفت اینجاست که نمایش «فردریک» در تالار وحدت روی صحنه می‌رود. تالاری که قیمت و اعتبار تعداد بسیاری دارد و باید از مسئولان آن سوال کرد که به چه قیمتی حاضرند صحنه‌ی تالار وحدت را به جایی برای ترویج این نوع آثار تبدیل کنند. دیدنِ این چنین نمایشی در سالن‌های خصوصی که هیچ حمایتدولتی ندارند احتمالا زیاد جای شگفتی نداشته باشد؛ چرا که آنها باید پول دربیاورند و با اهمیت ترین دغدغه‌شان مسائل مالی است؛ اما بنیاد رودکی که سالانه میلیاردها تومان بودجه دولتی دریافت می‌کند، چرا باید تالار وحدت را به این چنین نمایشی تعلق دهد!

———————————————–
نویسنده: هبت اله یگانه
———————————————–

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی