به گزارش مهتاب من
به گزارش خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، این تاثییر که فانوس قسمت فیلم ما در پنجمین جشنواره عمار را کسب کرد، تلاشی برای تکریم و به عکس کشیدن سیره مادران شهدا است. کارگردان تاثییر، جشنواره عمار را به گفتن سکوی پرتابی برای دیده شدن این روایتها در سطح جامعه معارفه میکند.
مستند داستانی «امیدسبز» تاثییر حسین برادران، تصویری نزدیک و اثرگذار از زندگی مادری اراعه میدهد که سالها با دلی محکم و ایمانی برخاسته از عشق فرزندی، به یاد دوفرزند مفقودالاثرش به مزاری خالی سر میزد. این تاثییر با نگاهی انسانی و مومنانه، به گوشهای از رنجهای مادران شهدا میپردازد و یادآور استقامت نسل زنانی است که نامشان با ایمان و صبر گره خورده است. در سالگرد تکریم مادران و همسران شهدا، یادآوری این چنین روایتهایی بیشتر از هر زمان الزامی است؛ چراکه جامعه امروز بیشتر از تصویرگری درخشان، به صداقت و ایمان در قاب نیاز دارد. حسین برادران با «امیدسبز» نشان داد که گاه یک دوربین ساده و یک دل عاشق، برای ساختن تصویری جاودانه از ایمان کافی است. به همین مناسبت به او مباحثه با کارگردان این تاثییر پرداختیم .
دغدغه ثبت روایت مادرهایی که همه چیزشان را بخشیدند
حسین برادران در گفتن انگیزهاش برای ساخت این تاثییر او گفت:«در سرزمین ما هزاران مادر شهید می باشند که هرکدام دنیایی از توانایی، معرفت و ایماناند؛ اما برنامهریزی منسجمی برای ثبت سیره آنها وجود ندارد. آیا میتوانیم بگوییم که به تعداد همه مادران شهدا در این محور فیلم ساختهایم؟ خیر؛ این یک افتملی است که باید جبران شود. به همین علت با دقت به دغدغه شخصی که نسبت به ثبت سیره مادران شهدا داشتم برای ساخت این تاثییر عمل کردم. »
او گفت:« سوژه امیدسبز یکی از اقوام من می بود و سالها ناظر رنج آرام، صبر محکم و ایمان مستمر او بودم. این مادر دو ویژگی شاخص داشت یکی این که مادر دو شهید مفقود می بود که رنج این مادر را دوچندان کرده می بود و فرد دیگر این که این مادر هرنقطه ایران که می بود هر پنجشنبه باید خود را به مزار خالی یا نمادین فرزندانش میرساند. دیدن روزمرگیهای این مادر، لحظاتی که در خلوت با یاد فرزند شهیدش دستوپنجه نرم میکرد، مرا واداشت که این لحظات گرانبها را غنیمت بشمارم و تلاش کنم تا این وجود، برای همیشه ثبت شود.»
برادران درمورد اثرگذارترین تکه این تاثییر او گفت:« در بخشی از فیلم، مادر در برابر مزار خالی فرزندانش میایستد و تصمیم میگیرد تا دو شهید گمنام را به گفتن نمادی از فرزندان از دست رفتهاش بپذیرد. مادر پیکر یکی از شهدای گمنام را از تابوت بیرون میآورد، او را محکم در بغل میکشد و به مردم مشخص می کند. این صحنه تأثیرگذارترین و احساسیترین لحظات تاثییر است؛ چون مادر در این لحظه، پسر گمشدهاش را در پیکر آن شهید گمنام جستجو میکند. این چنین در این فیلم موقع خروج مادر از منزل، فصل پاییز است اما وقتیکه این مادر به مزار شهدا میرسد آنجا سرسبز است گویی امید این مادر در کنار مزار شهدا سبز میشود.»
او افزود:« برای اینکه صداقت لحظات از بین نرود، فرم تاثییر را تا حد امکان ساده نگه داشتم. هیچ طراحی پیچیدهای در قاب، نور یا حرکت دوربین وجود ندارد. مقصد من این می بود که تماشاگر حس کند دارد حقیقت را لمس میکند، نه اجرای صحنهای از پیش چیده شده. مادر هم نقش بازی نکرد؛ فقط خودش می بود.»
برادران درمورد چالشهای ساخت این تاثییر او گفت:« ما تنها یک دوربین ساده در اختیار داشتیم، آن هم در محیطی روستایی ضعیف و بدون امکانات. سن بالای مادر اجازه تکرار پلانها را نمیداد. اما ایمان و اراداه جمعی ما به نوشته علتشد کار به سرانجام برسد. بعضی اوقات حس میکردیم خود مادر با نگاهش ما را هدایت میکند. انگار فیلم خودش ساخته میشد، ما فقط ثبتکننده بودیم.»
جشنواره عمار همچون نقطه عطفی برای اهالی روستا
برادران درمورد توانایی شیرین اکران این تاثییر در جشنواره عمار او گفت:« برای یک گروه کوچک روستایی که تجهیزاتشان محدود می بود، دیدن اثرشان بر پرده جشنواره و دقت مخاطبان، زیاد شیرین می بود و جشنواره عمار به دیده شدن این فیلم دهها برابر ضریب داد.»
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها





