اسپرد صفر واقعی؟ بررسی حساب زیرو آمارکتس برای معامله‌گران

حساب زیرو آمارکتس

اگر چند سالی توی بازار فارکس چرخیده باشی، حتماً یه جا به این حس رسیدی که «من تحلیل‌هام درستن، ولی یه چیزی داره سودم رو می‌جَو‌ه». برای من، اون «یه چیز»، دقیقاً اسپرد بود. مخصوصاً روی اسکالپ و ورودهای پشت‌ سر‌هم.

منم مثل خیلی‌ها اول با حساب‌های معمولی شروع کردم. استاندارد، بعد ECN، چند تا بروکر مختلف… آخرش رسیدم به تجربه‌ای که تو این مطلب می‌خوام بدون تعارف برات تعریف کنم: چطور با رفتن سراغ  حساب زیرو آمارکتس تونستم بالاخره ببینم مشکل از استراتژیم بوده یا از ساختار حساب معاملاتی‌ ام.

از کجا شروع شد؟ اسپرد ۲ پیپ روی یورو دلار یعنی له شدن آرام و بی‌ صدا

من سبک کارم بیشتر روی تایم‌فریم پایین بود؛ M1، M5، مخصوصاً وقت خبرها یا لندن سشن. چند پیپ اینور اونور برام حیاتی بود. شما هم اگه اسکالپ کرده باشی، می‌دونی وقتی تارگت‌هات ۵ تا ۸ پیپه، اسپرد ۱.۵ تا ۲ پیپ یعنی عملاً ۲۰–۳۰٪ حرکت رو از همون اول دود کردی.

تو یکی از ماه‌ها، نشستم نتایج‌هام رو آنالیز کردم. دیدم روی حدود ۳۰۰ تا معامله:

  • میانگین تارگتم حدود ۶.۵ پیپ بوده
  • میانگین اسپرد روی جفت‌ارزهای اصلی ۱.۶ پیپ
  • نزدیک ۲۵٪ سود احتمالی فقط تو اسپرد نابود شده

این دیگه بحث «یه کم زیاد می‌دم اسپرد اشکال نداره» نبود. برای سبک کار من، این عدد کشنده بود. همونجا فهمیدم یا باید استراتژیم رو عوض کنم، یا باید برم سراغ ساختار حسابی که تا جای ممکن هزینه پنهان رو کم کنه.

چرا رفتم سراغ حساب زیرو آمارکتس؟

آمارکتس رو از قبل می‌شناختم؛ هم به خاطر پشتیبانی فارسی و هم اینکه چند تا از بچه‌های قدیمی بازار باهاش کار می‌کردن. اما راستش رو بخوای، اول با حساب استاندارد اونجا کار کرده بودم، به‌خاطر راحتی و اینکه اسپردهاش نسبت به چند تا بروکر دیگه که داشتم، بهتر بود.

یه روز توی کابین شخصی داشتم گشت می‌زدم، بخش معرفی حساب‌ها رو نگاه می‌کردم که رسیدم به معرفی حساب با اسپرد خیلی پایین. نشستم جدی مشخصاتش رو خط به خط چک کردم:

  • اسپرد از نزدیک صفر (روی بعضی جفت‌ارزها نزدیک ۰.۱–۰.۲ پیپ دیدم)
  • کارمزد جدا برای هر لات – شفاف و مشخص
  • سرعت اجرای سفارش مناسب برای اسکالپ
  • امکان استفاده روی متاتریدر ۴ و ۵

چیزی که برای من مهم بود این بود: اگر اسپرد رو تقریباً صفر کنم و در عوض کارمزد لات بدم، آیا برای سبک اسکالپ من به‌صرفه‌تر می‌شه یا نه. یعنی باید با عدد و رقم حساب می‌کردم، نه با حس و حال.

تست عملی: قبل و بعد از تغییر نوع حساب

من معمولاً تا چیزی رو روی دیتا و عدد تست نکنم، نمی‌تونم بهش تکیه کنم. برای همین:

  1. اول روی حساب قبلی‌م (اسپرد متغیر معمولی) ۱۰۰ معامله اسکالپ ثبت کردم و گزارش کامل گرفتم.
  2. بعد معادل همون سبک، همون سایز لات و تقریباً همون جفت‌ارزها رو روی حساب کم اسپرد انجام دادم.

نتیجه‌ها جالب بود:

جدیدترین اخبار و مهم ترین رویدادهای ۲۴ ساعته در بخش های حوادث ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصاد و تکنولوژی ، ورزشی ، فرهنگ وهنر ایران و سایر مناطق جهان را در مهتاب من بخوانید.

۱. میانگین هزینه هر معامله

روی حساب قبلی:

  • میانگین اسپرد: حدود ۱.۴ پیپ
  • بدون کارمزد جداگانه

روی حساب جدید:

  • میانگین اسپرد: بین ۰.۱ تا ۰.۳ پیپ روی ماژورها
  • کارمزد ثابت به‌ازای هر لات

وقتی همه رو تبدیل کردم به «هزینه به‌ازای هر معامله»، روی حجم معمول من، حدود ۳۰–۳۵٪ هزینه کلی کمتر شد. یعنی دقیقاً همون‌جایی که همیشه حس می‌کردم سودم آب می‌شه، حالا عددها نشون می‌دادن واقعاً کمتر داره از دست میره.

۲. تاثیر روی استراتژی اسکالپ

تا وقتی اسپرد بالاتر بود، من مجبور بودم تارگت‌ هام رو کمی بزرگ‌تر بگیرم که صرفه داشته باشه. مثلاً به جای ۵ پیپ، می‌زاشتم روی ۸ پیپ. این کار دو تا مشکل داشت:

  • بیشتر وارد نوسان و نویز بازار می‌شدم
  • نسبت R/R ذهنی‌ ام به‌ هم می‌خورد؛ چون استاپ رو هم باید کمی دورتر می‌ذاشتم

وقتی اسپرد کم شد، تونستم:

  • تارگت‌هام رو واقعاً روی ۴–۵ پیپ هم تنظیم کنم
  • استاپ‌هام رو نزدیک‌تر بیارم بدون اینکه استاپ‌اوت مضحک بشه

این باعث شد نرخ برد (Win Rate) من تقریباً ۴–۵ درصد بهتر بشه. شاید روی کاغذ عدد کمی به‌نظر بیاد، ولی روی صدها و هزاران معامله در ماه، این تفاوت، مرز بین «زنده موندن» و «رشد کردن» حسابه.

۳. سرعت اجرای سفارش‌ها

یکی از چیزهایی که همیشه نگرانم می‌کرد، مخصوصاً تو حالت‌های پرخبر، «اسلیپیج وحشتناک» بود. موقع تست روی این ساختار حسابی جدید، نشستم لاگ معاملات رو ریز به ریز دیدم:

  • اکثر اردرها دقیقاً روی قیمت مورد نظرم اجرا شد
  • تو خبرهای مهم، اسلیپیج داشت، ولی منطقی بود، نه فاجعه‌بار
  • Timeout یا تأخیرهای عجیب ندیدم

برای کسایی که اسکالپ یا معامله الگویی (EA) دارن، این بخش واقعاً حیاتی‌ـه. چون اگر اسپرد صفر هم باشه ولی اجرا ضعیف، عملاً فرقی نمی‌کنه.

حساب زیرو آمارکتس

چند تا نکته مهم قبل از اینکه بری سراغ این نوع حساب

۱. این حساب برای هر سبکی لازم نیست

اگر روی تایم‌فریم ۴ساعته و روزانه کار می‌کنی، تارگت‌هات مثلاً ۸۰–۱۰۰ پیپه، حساب‌های اسپرد معمولی هم می‌تونه کارت رو راه بندازه و حتی شاید به‌صرفه‌تر هم بشه. این نوع حساب برای سبک‌هایی مناسب‌تره که:

  • اسکالپ روی M1، M5، M15
  • معاملات روزانه با تارگت‌های کوتاه
  • استراتژی‌های High Frequency
  • ربات‌ها و الگوریتم‌هایی که روی چند پیپ بازی می‌کنن

پس کورکورانه فقط چون اسمش جذابه، نرو سمتش. اول ببین سبک کارت چیه.

۲. حواست به کارمزد لات باشه؛ اسپرد صفر، رایگان نیست

یه اشتباه رایج اینه که چون اسپرد نزدیک صفره، بعضیا فکر می‌کنن هزینه دیگه‌ای نیست. نه، همیشه باید:

  • کارمزد به‌ازای هر لات رو دقیق ببینی
  • با حجم معاملات خودت ضرب و تقسیم کنی
  • نتیجه رو با یه حساب استاندارد یا ECN معمولی مقایسه کنی

من خودم اکسل باز کردم، حجم میانگین روزانه‌م، تعداد معاملات و کارمزد رو شبیه‌سازی کردم. تازه اونجا بود که دیدم برای حجم و سبک من، این ساختار کاملاً به‌صرفه‌تره.

۳. مدیریت ریسک از همه اینا مهم‌تره

اینکه اسپردت کم بشه، یعنی فضای مانور بیشتری داری، اما این به این معنی نیست که بی‌محابا حجم رو زیاد کنی. من همون اوایل که دیدم هزینه‌ها اومده پایین، وسوسه شدم حجم رو دو برابر کنم، اما سریع برگشتم عقب. چون:

  • ریسک فی‌ترید من همیشه باید ثابت بمونه، مثلاً ۱٪ حساب
  • حساب کم اسپرد فقط باید کمک کنه بازدهی استراتژی بهتر بشه، نه اینکه استراتژی عوض شه

اگه تازه‌کاری، اول با حجم کم برو، صرفاً برای اینکه با رفتار این نوع حساب آشنا شی.

۴. حتماً یه دوره آزمایشی برای خودت تعریف کن

من برای خودم قانون گذاشتم:

  • ۳۰ روز کار روی این ساختار حساب
  • حداقل ۱۰۰ تا معامله واقعی
  • ثبت و مقایسه همه چیز با ماه قبل

این کار باعث شد تصمیمم علمی باشه، نه احساسی. پیشنهاد می‌کنم تو هم دقیقاً همین کار رو بکنی. برای یه ماه، به چشم «آزمایش فنی روی سیستم معاملاتی‌ ات» نگاه کن.

چیزی که در عمل برای من عوض شد

بعد از حدود ۳ ماه کار مداوم روی این نوع حساب، اینا چیزهایی بود که تو گزارش‌ هام دیدم:

  • هزینه معاملات: به‌طور میانگین بین ۲۵ تا ۳۵ درصد کاهش
  • نرخ برد استراتژی اسکالپ: حدود ۴–۶ درصد افزایش (به خاطر انعطاف بیشتر روی تارگت و استاپ)
  • ثبات روانی: خیلی کمتر حرص می‌خوردم وقتی می‌دیدم نصف حرکت رفته پای اسپرد

یعنی هم سودآوری بهتر شد، هم حس کنترل بیشتری روی سیستم داشتم. و این دوتا کنار هم، برای یه تریدر، طلاست.

اگر بخوام تجربه رو در یک جمله جمع کنم

برای من، رفتن به سمت حساب کم اسپرد، «معجزه» نبود؛ اما دقیقاً همون تفاوت ریزی بود که استراتژی‌م رو از «سر به سر اعصاب‌خردکن» تبدیل کرد به «سیستمی که بالاخره می‌ارزه روش زمان بذارم».

چند توصیه عملی قبل از تصمیم نهایی

  • اول استراتژی‌ت رو روی حساب دمو یا حجم خیلی کم تست کن.
  • حتماً گزارش کامل ماه قبل و ماه بعد از تغییر نوع حساب رو با هم مقایسه کن.
  • اگه اسکالپر یا دی‌تریدر نیستی، شاید نیازی به این نوع حساب نداشته باشی.
  • مدیریت ریسک رو فقط به‌خاطر کاهش هزینه‌ معامله‌ها، شل نکن.
  • از پشتیبانی فارسی بروکر، ریز ریز سؤال بپرس؛ دقیق بدون کارت به چه صورت شارژ می‌شه، کارمزدها چطوره، حداقل حجم و…

اگه سبک کارت شبیه منه، وقتشه خودت امتحان کنی

اگر تو هم مثل من بیشتر روی تایم‌فریم‌های پایین، اسکالپ، معاملات خبر و ورود و خروج‌های سریع کار می‌کنی، منطقیه حداقل یه‌بار این ساختار رو با عدد و رقم برای خودت تست کنی. نه بر اساس تعریف من، نه بر اساس تبلیغات؛ فقط بر اساس گزارش معاملات خودت.

می‌تونی از همون کابین شخصی، نوع حسابت رو تنظیم کنی، یه ماه جدی باهاش کار کنی، بعد آخر ماه بشینی قشنگ با دوره قبل مقایسه کنی. اگر دیدی هزینه‌ها واقعاً کم شده و سود خالصت بهتر شده، اون‌وقت می‌تونی با خیال راحت ادامه بدی.

در نهایت، این فقط یه ابزار بیشتره تو جعبه‌ابزار یه تریدر. هنر تو اینه که بدونی کِی و چطور ازش استفاده کنی.

جمع‌بندی 

اگر حس می‌کنی مثل من اسپرد داره آروم‌آروم سودت رو می‌خوره، به‌جای غر زدن پای چارت، یه بار با دید تحلیلی این نوع حساب رو برای خودت بررسی کن. حجم معاملات‌ت، سبک کارت و هدفت از بازار رو روی کاغذ بیار، بعد انتخاب کن.

من مسیرم از آزمون‌ و خطا، اکسل، گزارش معاملات و کمی لجبازی با بازار گذشت تا بفهمم کجا مشکل از خودمه و کجا از ساختار هزینه‌ای حساب. تو می‌تونی این مسیر رو کوتاه‌تر بری، ولی شرطش اینه که تصمیم‌هات عدد‌محور باشه، نه احساسی.


یادداشت نویسنده:
من حدود ۷ ساله که تو بازارهای مالی فعالم؛ هم دوره‌های تخصصی دیدم، هم عملاً با پول خودم اشتباه کردم و یاد گرفتم. چیزی که این بالا نوشتم تجربه واقعی خودمه، نه نسخه قطعی برای همه. پیشنهاد من همیشه اینه: هر چیزی رو که می‌شنوی، قبل از اینکه باور کنی، روی داده‌های خودت تست کن. بازار به کسی رحم نمی‌کنه، اما به کسی که عددهاش رو می‌شناسه، بیشتر احترام می‌ذاره.