به نقل از خبرنگار فرهنگی مهتاب من از تنسیم، نسخ خطی از با اهمیت ترین ارکان فرهنگی بشر و نشانگر تاریخ و تمدن یک سرزمین از زوایای گوناگون است. زبان فارسی عمری با قدمت ۸۰۰ سال در شبه قاره هند دارد، امروزه نسخ خطی فارسی زیاد بسیاری در کتابخانه ها و مراکز اسناد این سرزمین یافت می بشود که هریک از این آثار، میراث مورد قیمتِ فرهنگی و تاریخی شبه قاره و ایران به شمار می آیند.
با این وجود این میراث سال ها است که در اغاز نابودی قرار گرفته است، از سوی سیاست گذاران در هند نیز برای آن فکری نمی بشود. در سال های قبل محققان وپژوهشگران ایرانی تلاش هایی برای نجات این میراث بزرگ داشته اند، اما آیا این تلاش ها کافی بوده است؟ آیا نسخه های خطی فارسی زیاد در هند شناسایی، فهرست مرمت شده اند؟ آیا امروز در دسترس محققان قرار دارد؟
مهتاب من از تنسیم، به مناسبت برگزاری نمایشگاه کتاب دهلی و وجود ایران در این نمایشگاه به بازدید حالت نسخههای خطی فارسی در هند پرداخته است، سید صادق حسینی اشکوری رئیس مجمع ذخائر اسلامی از جمله پژوهشگرانی است که سال ها بر نسخههای خطی شبه قاره متمرکز بوده است، اشکوری معتقد است که این میراث در اغاز نابودی قرار گرفته است، تعداد بسیاری از نسخه ها آفت زده شده و دیگر نمی توان از آن ها منفعت گیری کرد.
متن او گفت وگوی تسنیم با اشکوری به شرح ذیل است:
از جهت پراکندگی نسخ خطی در هندوستان دلنشین است تا این مدت هم تعداد بسیاری از مدارس و مراکز نسخههای خطی را نگهداری میکنند، یقیناً باز هم اگر جزئی تر نگاه کنیم می بینیم که نسخههای خطی اسلامی یا شیعی یا اهل سنت پراکنده می باشند، در مراکزی همانند بمبئی آثار شیعی زیادتر است در جایی همانند حیدرآباد آثار شیعی زیاد تر است و در لک نو که شیعیان ابراز بسیاری داشتند طبعا آثار شیعی زیاد تر است.
هند تاثیرگذارترین و با اهمیت ترین همسایه فرهنگی ما در دوره اسلامی است، با دقت به سبقه ۸۰۰ ساله زبان فارسی در این سرزمین ما در حوزه نسخ خطی با چه وضعیتی روبه رو هستیم؟
هند از تمدن چند هزار ساله برخوردار است، به این علت بستر فرهنگی و تمدنی زیاد پویایی دارد که زیاد گسترده است، از نظر دیگر یکی از ویژگی های مظاهر تمدن هند، تمدن پذیری با نگه داری هویت آنها است. هند نشان داده است که اصراری بر این که تمدنهای دیگر را در خود هضم کند، ندارد. این تنوع زیستی، تنوع مذاهب و تنوع ایدههایی که در هند میتوان مشاهده کرد برگرفته از همین ویژگی است. این تعداد شاعر، ادیب و عالم که در طول تاریخ به هند رفتند و آنجا ساکن شدند، هیچ گاه توسط هند مصادره به مطلوب نشدند.
برای نمونه صائب تبریزی یا به تعهدی صائب اصفهانی همچنانی ایرانی تبریزی و اصفهانی است، طبعاً وقتی که سیل عظیمی از شعرا، عرفا و علما داخل سرزمین هند شدند و جغرافیای آنجا را پذیرفتند، حال و هوای ادبیاتشان نیز تحول کرد، به همین علت است که هر آنچه را در هند در قالب نسخههای خطی و اسناد میبینیم جنس متغیری با جنس ادبیاتی که در ایران وجود داشته است، دارد. به این علت ما به طور اختصاصی باید هند را بازدید کنیم.
نسخههای خطی فارسی در هند زیاد تر در کدام مراکز نگهداری خواهد شد؟ به عبارت بهتر در کدام کتابخانههای هند نگهداری خواهد شد؟
اگر هند بزرگ و هند کهن را در نظر بگیریم که پاکستان و بنگلادش را هم شامل می بشود، به جهت تنوع فرهنگی زیاد هند نسخه های خطی حاضر در این سرزمین در مراکز گوناگون نگهداری می شوند. برخی از کتابخانه ها در جمع آوری این نسخه ها دقت بسیاری داشتند، همانند این که ما می گوییم در ایران کتابخانه ملی، کتابخانه مجلس، کتابخانه مرعشی، کتابخانه آستان قدس زیاد تر نسخه تهیه کردند.
در هند هم میگوییم برای مثال دانشگاه علیگر، کتابخانه رضا رامپور، موزه سالارجنگ و… اهتمام بیشتری به جمع آوری نسخه های خطی داشتند. این به معنی آن نیست که همه نسخهها در این مکانها یا شهرهایی که این مکانها در آن قرار دارند، تشکیل شده است، بلکه به این معناست که انسانهایی بودند، مدیرانی بودند یا بعضی اوقات سلاطین یا حکام یا شاهزادههای پولداری بودند که دقت اختصاصی ای کردند تا این نسخهها در یکجا جمع و نگهداری بشود.
ولی از جهت پراکندگی دلنشین است تا این مدت هم تعداد بسیاری از مدارس و مراکز نسخههای خطی را نگهداری میکنند، یقیناً باز هم اگر جزئی تر نگاه کنیم می بینیم که نسخههای خطی اسلامی یا شیعی یا اهل سنت پراکنده می باشند، در مراکزی همانند بمبئی آثار شیعی زیادتر است در جایی همانند حیدرآباد آثار شیعی زیاد تر است و در لک نو که شیعیان ابراز بسیاری داشتند طبعا آثار شیعی زیاد تر است. در عین حال همین آثار در شهرها و کتابخانههای دیگر یافت میبشود، کما این که نسخههای ایرانی کم و بیشی می بینیم که در نسخههای هند پراکنده می باشند اکنون یا در هند کتابت شدند یا از ایران به هند مهاجرت کردند.
به لحاظ شناسایی و فهرستنویسی از چه وضعیتی برخوردار می باشند؟ در حوزه فهرستنویسی هندیها فعالیتی داشتند یا خیر؟
متاسفانه حرکات خوبی نداشتیم ما زیاد تر در حوزه دیجیتال سازی انباردارهای خوبی بودیم، زیاد تر نگهبانان خوبی بودیم، گسترش دهندگان خوبی نبودیم و معتقدم با دقت به شدت بسیاری که در دگرگونیهای فرهنگی می بینیم و افت علاقه قشر جوان به حوزههای تمدنی و فرهنگی کهن با خطر از دست دادن همین معدود افرادی که در حوزه فرهنگ کهن کار می کنند روبرو هستیم.
اگر مراد نسخههای اسلامی یا نسخههای زبان فارسی است، متاسفانه تا این مدت حجم بسیاری از این نسخه ها هیچ فهرستی ندارند یا فهرستهای ناقصی نسبت به مجموع کل دارند. برخی قبلا به زبان انگلیسی تالیف شده و زیاد به فارس زبان ها معارفه نشدند، فهرست نسخه های فارسی کتابخانه خدابخش در شهر پتنا به زبان انگلیسی تالیف شده است و طبیعی است که این فهرست ها باید به زبان فارسی برگردان بشود. برخی از این ها فهرست های خوبی می باشند، برگردانشان کفایت می کند، ولی هم چنان زیاد از این کتابخانهها فهرست هایشان به طور دست نویس های کتابخانه ای زیاد ناقص، پر از غلط است، گویی کاری انجا م نشده و باید مجدد این کار را از سر گرفت.
به طور کلی ایرانیها اهتمام خوبی داشتند، مرکز میکروفیلم نور در دهلی نو آثار خوبی را در حوزه فهرست نویسی نسخه های خطی هند انجام داده است. مجمع ذخایر اسلامی هم ۸ فهرست فقط در رابطه هند و ۱۲ تا ۱۳ فهرست هم مجموعا مورد هند و پاکستان ۱۲منتشر کرده است.
از نظر قیمت نسخه شناسی، نسخ خطی فارسی حاضر در هند در چه وضعیتی می باشند؟
ابتدا باید اشکار کرد که منظور ار قیمت چیست؟ اگر قیمت مادی منظورتان است، نسخه های هند به جهت شرایط آب و هوایی و شرایط کاغذ وضع خوبی ندارندو اگر بخواهیم نسبت به نسخه های ایران و ترکیه قیاس کنیم، نسخه های ایران سالم و نسخه های ترکیه سالم تر است. اما از نظر موضوعی و محتوایی باید او گفت که جنس نسخه های هند متفاوت است، برای مثال نسخههایی با محتوای تصوف و صوفیه در هند زیاد متنوع و مهم می باشند. ادبیات در هند زیاد مهم است و زبان فارسی در هند فقط زبان ادب، زبان محاوره یا زبان مکالمه نیست، زبان دین اسلام است، هندی ها اسلام را زیاد تر از طریق زبان فارسی می شناسند، چه اسلام تشیع چه اسلام تسنن. این مسئله مهمی است، تا این مدت هم در تعداد بسیاری از مدارس علمیه، کتابهای پایه طلاب علوم دینی به زبان فارسی است، تعداد بسیاری از متون را فارسی تدریس کرده و فرا گرفته اند. این از نظر مطالعات اسلامی زیاد حائز اهمیت است، مسئله ای که متاسفانه ما در بازدید میراث هند به آن دقت نداریم.
در سالهای قبل کوششهایی برای ربط و تعامل پژوهشگران دو سرزمین انجام شده است که یکی از آنها برگزاری همایش میراث مشترک هند و ایران با تلاش شما می بود، بعد از گذشت تقریبا یک دهه از این همایش، آیا این الزام وجود دارد که برنامههای اینچنینی مجدد تدارک دیده بشود؟
همایش بین المللی مشترک ایران و هند که چند سال پیش برگزار شد، در حکم قطره ای از اقیانوس است، یعنی ده ها پژوهشکده و ده ها دانشگاه و حوزه و کتابخانه و مرکز فرهنگی باید دست به دست هم دهند تا این ربط و تعامل شکل واقعی اشکار کند. متاسفانه تلاشی که انگلستان برای از بین بردن فارسی در شبه قاره کرد و زیاد موفق می بود، نه تنها تبدیل از بین رفتن زبان فارسی در این سرزمین شد، بلکه بخشی از هویت اسلامی و هویت قومی و بخشی از هویت ایرانی در آن منطقه از بین رفت که به هیچ وجه قابل جبران نیست، مگر این ربط ها و تعامل ها زیاد بشود.
از اهل سیاست زیاد انتظار اینگونه حرکات نیست، اما درمورد الزام برقراری تعانلات زیاد تر باید او گفت که آیا می بشود کاری در روبه رو عظمت میراث هند و ایران انجام نداد. فقط او گفت و گو نسخه های خطی نیست، سنگ نوشته ها و سایرمیراث مکتوب از قالب های کتیبه های مساجد و معابد گرفته تا مینیاتور و نسخه های خطی، اسناد و ادبیات، موضوعات گوناگون پزشکی و … همه اینها نیاز به واکاوی دارد، کارهایی که اگر انجام بشود تاریخ ما فرهنگ ما و نگاه ما به قبل را کاملا دگرگون خواهد کرد.
بخشی از میراث جهانی در هند رو به نابودی است
به لحاظ مرمت و صدمهشناسی، نسخههای خطی فارسی در هند از چه وضعیتی برخوردار می باشند؟ ربط مراکز پژوهشی ایران و هند چطور است؟
حالت مرمت نسخههای هند زیاد اسفناک است. من خود ناظر مرگ روزانه دهها نسخه در هند بوده ام، متاسفانه بافت سیاسی اهتمامی به وحفظ و نگهداری نسخه های اسلامی ندارد، بدتر آن است که خود اهل فرهنگ که مسلمان می باشند نیز دقت خاصی ندارند. طبیعی است که با دقت به جنس کاغذ و جلد و هوای مرطوبی که عموماً هند دارد، اکثر نسخه ها در محیط های معمولی زیاد آفت دیده، موریانه زده می باشند، عمدتا سورخ سوراخ و پودر می شوند. من که صدایم به جایی نرسید متاسفانه کوششهایی که انجام شده جسته و گریخته انجام شده است. ولی در طول همین ۱۰-۱۵ سال تازه تعداد بسیاری از نسخه های فارسی که در هند است، حتی قابل عکسبرداری نیست و باید سریعتر مستند بشود و این ضررهایی که می بینیم، قابل جبران نیستند فقط زیان ایران نیست فقط زیان هند نیست و بخشی از میراث جهانی است که در هند در حال نابودی است و ما به مرمت نسخه های خودمان نمی رسیم تا چه برسد به نسخه های هند.
آیا در حوزه دیجیتالسازی اسناد و نسخههای خطی فارسی در هند پیشرفتی داشتهایم؟
در خصوص دیجیتال سازی اسناد و نسخه های فارسی در هند مجموعه میکروفیلم نور زیاد کارهای با ارزشی در طول چند دهه ای که بودند انجام داد، ارتباطات دولتی زیاد خوبی گرفت، جاهایی که به هیچ وجه نمی شد موافقت کردند، اسناد و نسخه های خطی عکسبرداری بشود. اما دیجیتال سازی کافی نیست و اراعه آنها به محققان و در دسترس قرار دادن به محققان باید همزمان انجام بشود.
متاسفانه حرکات خوبی نداشتیم ما زیاد تر در حوزه دیجیتال سازی انباردارهای خوبی بودیم، زیاد تر نگهبانان خوبی بودیم، گسترش دهندگان خوبی نبودیم و معتقدم با دقت به شدت بسیاری که در دگرگونیهای فرهنگی می بینیم و افت علاقه قشر جوان به حوزههای تمدنی و فرهنگی کهن با خطر از دست دادن همین معدود افرادی که در حوزه فرهنگ کهن کار می کنند روبرو هستیم. ما همین اکنون هم بخشی از پژوهشگران مهم مان را از دست دادیم.اگر امروز این نسخهها در اختیار پژوهشگران قرار نگیرد، دیگر وقتی نداریم.
به این علت هم در خصوص دیجیتال سازی اسناد و نسخههای خطی باقیمانده در هند باید کار اختصاصی ای انجام بشود و هم در خصوص خبر رسانی و دسترس پذیری این میراث بزرگ.
با دقت به این که امروز فارسی دیگر زبان رسمی سرزمین هند نیست، آیا در حوزه اساتید هندی مسلط به نسخ خطی با مشکلی روبه رو نیستیم؟
سوال پایانی شما را باید بنیاد سعدی پاسخگو باشد، باید رایزنی های فرهنگی ایران پاسخگو باشند باید کتابخانه ملی ایران پاسخگو باشد که چه مقدار ربط تشکیل کردند تا این سوسوهای مختصر زبان فارسی را که با عشق و علاقه عده ای در آنجا جریان اشکار می کند، چه اندازه موفق شدند که نگه داری کنند. من نمی گویم کار انجام نشده است. قیمت کارهای خوبی که انجام شده را کم نمی کنم اما در روبه رو کارهای انجام نشده می توانم بگویم ما هیچ کاری نکردیم.
استاد دانشگاه زبان فارسی نمی تواند فارسی بخواند
کتابخانه ملی چه مقدار از کتابهای معاصر، از ادبیات و تاریخ … انتشار شده سپس از انقلاب را به هند فرستاده است؟ چه مقدار ما کتابخانه های هند را تغذیه کردیم؟ چه مقدار متخصصان زبان فارسی را به آنجا فرستادیم ؟ چه مقدار برنامه های مشترک با دانشگاه برگزار کردیم ؟ پرفسور زبان فارسی دانشگاه علیگر در جلسه سمیناری که در باره زبان فارسی است ؛ مقاله اش درمورد زبان فارسی است، عذرخواهی می کند و می گوید من نمی توانم زبان فارسی سخن بگویید کنم، به این علت به زبان انگلیسی می خوانم. بدون تعارف حالت زبان فارسی در هند به این شکل شده و هر روز هم بدتر می بشود، به جهت این که ما ربط منطقی و مدام با لایه های گوناگون جامعه علمی هند تشکیل نکردیم و به یک مشت تعارفات اکتفا کردیم.
انتهای مطلب/
منبع